برق تفنگ و سرنیزهها در زیر آفتاب گرم تابستان چشم را خیره میکرد. شیخ فاصلهٔ میانهٔ مجلس و محل اعدام را با خونسردی کامل و متانت طی نموده با کبر سن و پیری، ضعف و ناتوانی از خود نشان نمیداد. به محض رسیدن به پای چوبهٔ دار، دو نفر از مجاهدین طناب را به گردنش انداخته و او را بالا کشیدند…
برای خواندن تمام مقاله، اینجا را کلیک کنید.
برای شنیدن ویدیو…اینجا را کلیک کنید.
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.