نام عتیق رحیمی برای ایرانی‌ها بیشتر با رمان «سنگ صبور» و فیلمی به همین نام که گلشیفته فراهانی در آن نقش اول را ایفا کرده، درآمیخته است. رحیمی در این فیلم اجازه می‌دهد سنگ صبور از غصه بترکد با این امید که زنان افغان از رنجی که می‌کشند آزاد شوند.

عتیق رحیمی، رمان‌نویس و فیلمساز

 

عتیق رحیمی، رمان‌نویس و فیلمساز

این نویسنده و کارگردان سینمای مستقل، متولد ۱۹۶۲ در کابل است.

عتیق رحیمی همزمان با ساخت حدود هفت فیلم مستند، نوشتن رمان‌هایش را هم شروع کرد. اولین رمانش را با نام «خاکستر و خاک» در سال ۲۰۰۰ منتشر کرد. این کتاب خیلی زود یکی از پرفروش‌ترین کتاب‌های اروپا و امریکای جنوبی شد. او فیلمی را هم بر اساس این کتاب ساخت که جایزه نگاهی به آینده را در فستیوال فیلم کن ۲۰۰۴ برد. این فیلم به ۵۰ فستیوال رفت و ۲۵ جایزه برد.

پیش از انتشار «سنگ صبور» در سال ۲۰۰۸، رمان‌های دیگر به نام‌های «هزارخانه رویا و وحشت» و «بازگشت خیالی» را نوشت. آخرین کتاب او «لعنت بر داستایوفسکی» نام دارد.

عتیق رحیمی در سال ۲۰۰۸ جایزه ادبی گنکور را برای رمان «سنگ صبور» به دست آورد.

عتیق رحیمی اکنون بین کابل و پاریس در رفت و آمد است و با برگزاری کارگاه‌هایی به آموزش نسل جدید فیلمسازان افغان کمک می‌کند. با او گفت‌وگوی کوتاهی انجام دادیم که می‌خوانید.

وقتی از کشورتان خارج شدید ۲۲ ساله بودید. چطور است که هنوز بعد از گذشت ۳۰ سال برای فیلمسازی به افغانستان می‌روید؟

وقتی آدم به تبعید می‌رود همیشه در یک نوستالژی زندگی می‌کند. من تا سال ۱۹۹۶ از افغانستان خیلی دور بودم. اصلاً کوشش نمی‌کردم که به افغانستان فکر کنم ولی زمانی که طالبان قدرت را در افغانستان به‌دست گرفتند به افغانستان پرداختم.
بعد از برآمدن قشون سرخ روس‌ها بین مجاهدین جنگ داخلی شد، بعد طالبان آمدند. در این جنگ برادرم هم کشته شد. این هم دلیل دیگری بود که به جنگ فکر کنم.

برادرتان جزو چه گروهی بود؟

در دولت کار می‌کرد و کمونیست بود. این سبب شده به افغانستان فکر کنم و درباره افغانستان بنویسم چون هر چه را بخواهم درک کنم و پیدا کنم باید درباره آن بنویسم. برای اینکه درک کنم چرا افغانستان از یک خشونت به یک خشونت دیگر کشیده می‌شود باید می‌نوشتم. این بود که «خاکستر و خاک» را نوشتم که بیشتر درباره عزاداری در زمان جنگ است.

بعد از این نوشتن‌ها به چه درکی رسیدید؟

اینکه بعد از هر جنگ اگر یک کشور عزاداری نکند به انتقام‌جویی می‌پردازد. باید عزاداری کند. عزاداری از محاکمه جنایتکاران جنگی شروع می‌شود. اما متأسفانه نشد. وقتی روس‌ها از افغانستان بیرون آمدند به‌جای اینکه مجاهدین عزاداری کنند به انتقام‌جویی پرداختند.

کمتر فیلمسازان افغانی داریم که درباره افغانستان فیلم می‌سازند و معمولاً خارجی‌ها شناخت خوبی از کشور دیگر ندارند. نظرتان درباره فیلم‌هایی که خارجی‌ها در افغانستان می‌سازند چیست؟

من اصلاً مخالف چنین کاری نیستم. هنرمندان دنیای خودشان را ایجاد می‌کنند و من حتی درباره کار خودم ادعا ندارم که واقعیت صد در صد افغانستان را نشان می‌دهم. من دنیای خودم را می‌سازم. اینکه چقدر مردم خود را در آن پیدا می‌کنند یا افغانستان را در آن پیدا می‌کنند یا نمی‌کنند مسأله من نیست.

چرا بیشتر درباره زنان فیلم می‌سازید؟

چون می‌خواهم بیشتر آن‌ها را بشناسم. چون دوستشان دارم. می‌خواهم درکشان کنم. درک زنان مشکل است. [به شوخی می‌گوید] نمی‌دانم شاید در زندگی گذشته یک زن بودم.

دلیل اینکه در سنگ صبور از بازیگر ایرانی استفاده کردید چه بود، محدودیت استفاده از بازیگر افغانی؟

به‌خاطر اینکه گلشیفته بازیگر خوبی است. بازیگران افغانی هستند ولی قناعت مرا حاصل نکردند.

می‌توانید درباره فیلمی که در دست ساخت دارید توضیح دهید؟

فیلمی است که بین بروکسل (بلژیک) و کلکته (هند) می‌گذرد. داستان یک زن اروپایی است که به‌طور همزمان در دو شهر زندگی می‌کند و روزی یکی از این‌ها گم می‌شود…

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)

این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر می‌کنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و می‌خواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com