در کارگاه مژگان بختیاری و مجتبی طباطبایی روی موج FM 106/5 ، ژینوس تقیزاده
اینجا که من ایستادهام آتلیهی مشترک مژگان بختیاری و مجتبی طباطبایی است؛ در شرقیترین نقطهی تهران، پای کوه، جایی زیر پونز نقشه؛ نقطهای از تهران که کمتر آلوده است و بهکل از هیاهوی پایتخت به دور و حالواحوالی مردمگریزانه و منزوی را به ذهن متبادر میکند در نگاه اول. اما اینجا قلب شهر است و وارد به حریمش که میشوی انگار پرتاب شدهای وسط پرشتابترین و پیچیدهترین بخش معادلات و مناسبات سیاسی و اجتماعیاش. از زمان مجلس ششم تا امروز تنها صدایی که در کارگاه این دو هنرمند شنیده میشود صدای رادیو خانهی ملت است؛ صدای مجلس و بهارستان. معصومه بختیاری، که همه مژگان صدایش میزنند، متولد ۱۳۴۴ در تهران است؛ ورودی ۱۳۶۲ به دانشکدهی هنرهای زیبای دانشگاه تهران و با وقفهای از ۱۳۶۵ نقاشی خوانده تا ۱۳۷۰. بعدتر در تربیت مدرس انیمیشن را دنبال کرده تا ۱۳۷۸ که پس از اتمام تحصیل در سالهای پرتنش دانشگاه به پنج سال انزوا و حصر خودخواسته رفته است در آتلیهاش و فقط نقاشی کرده. آن پنج سال را، که دورهی کارهایی ریز و پرکار با رویکرد انتزاعی اوست، نوعی درمانگری با نقاشی و با لمس عمل نقاشانه میداند و حاصلش اولین نمایشگاه انفرادیاش در ایران است با نام «در اندرون»؛ در ۱۳۸۳ و در گالری اثر. این نمایشگاه مصادف است با مجلس هفتم که ۲۳ میلیون و ۴۳۸ هزار و سی نفر در انتخابات آن شرکت کردند. محمدمهدی طباطبایی، با نام مصطلح مجتبی، متولد ۱۳۴۵ و فارغالتحصیل هنرستان هنرهای زیبای تهران در ۱۳۶۶ است و شاگرد احمد امیننظر و منوچهر معتبر. کارشناسی نقاشی را در ۱۳۷۱ گرفته است از دانشگاه هنر. از همان سالها، جدی و پیگیر، نقاشی و تصویرگری کرده و در دوسالانهها حضور یافته تا سه سال متوالی ۱۳۸۱ تا ۱۳۸۳ که سه مجموعهی مرتبط را در گالری الهه و بعدی را در خانهی هنرمندان نمایش داده است از میل و احترام خود به سنت نقاشی؛ مطالعهی مونالیزاهایی که در فضای تاریکخانه و زیر نور سرخ تصورشان کرده است، در شکل نگاتیو و پوزیتیو. آثاری از دیگر عناصر نقاشی دوران کلاسیک که به عاریت گرفته و دغدغههای خود را از مفهوم نقاشی و فعلِ نقاشانه به اشتراک گذاشته است. این نمایشگاه مصادف بود با مجلس جنجالی ششم و مشارکت شصتوهفتدرصدی برای اخذ ۲۹۰ کرسی مجلس. مجتبی تأثیر جنایت پاکدشت و تجاوز و قتل کودکان را در نمایشگاهی که با عنوان «تعرض» برپا میکند با خدشهدار شدن حریم امن وامگرفتهی آشنایش از نقاشی کلاسیک و اندام عروسکی مثلهشده بهطور توأمان تصویر میکند. از اینجاست که سرریز ناامنی بیرونی به دنیای امن نقاشانهی مجتبی طباطبایی نمودی مشخص پیدا مییابد؛ دنیای امنی که در آن خط وصل ظریفی بود میان زندگی خصوصی و مکالمه با تاریخ هنر چنانکه در مجموعهی «سونوگرافی» به نمایش درآمده بود.
متن کامل این نوشته را در نسخهی چاپی شمارهی پانزده ماهنامهی «شبکه آفتاب» بخوانید.
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.