جنگ هورمونها با تصویری که جامعه از ما میسازد
طرح: توکا نیستانی
امروزه ما از دروازهی پرقداست «پردهی بکارت» عبور کردهایم و از دست رفتناش را در ردیف لحظههایی از زندگیمان میدانیم که میآیند و میروند، هرچند که در لحظهای طلایی و عاشقانه از دست نرفته باشد: مگر همهی لحظههای زندگی طلایی است؟ ما در زمانهی علیا الماجده زندگی میکنیم که عریان کردن پوشیدگیهای بدنش را شجاعت میداند، دورانی که زنان در خیابانهای شهر به نشانهی اعتراض عریان میشوند و در برابر عکاسان سینههایشان را تکان میدهند و باسنهایشان را رو به دوربین میگیرند و صدها گزارش دربارهی بدن عریانشان منتشر میشود، عصری که رازهای جنسی مانند تبلیغ مایع ظرفشویی تکراری است، و رسانهها پر از برنامههای آموزش برابری جنسی زنان و مردان است. با این حال، بسیاری از ما هنوز خجالتزده میشویم از این که مردی که با او در رابطهی عاطفی هستیم به ما بگوید اشتیاقمان در رختخواب زیاد است و زن آرامی نیستیم. ما هنوز نمیدانیم که با این نیاز طبیعیمان چه کنیم و گاهی حتا با خودمان هم روراست نیستیم و به هر ارتباطمان برچسب عشق میزنیم، حتا اگر فقط برای برطرف کردن نیاز جنسی بوده باشد.
تجربهی من با توجه به بیمارانم نشان میدهد که نه؛ زنها بعد از رابطهی جنسی دچار وابستگی میشوند و بخشی از دلیلش کاملاً فیزیولوژیک است. وقتی زن ارضا میشود بدنش هورمون اکسیتوسین ترشح میکند که محرک انقباضات رحمی است و این هورمونی است که حس وابستگی و عاطفی در زن ایجاد میکند. با هورمونها که نمیشود جنگید.
آیا برای ارضای نیاز جنسی اول باید عاشق شد؟
آیا در جهان زنان، عشق و سکس در یک مسیر تعریف میشوند؟ یا از وحشت قضاوت مردان است که زنان محتاط میشوند و میل کمتری به سکس از خود نشان میدهند؟
شهرزاد پورعبدالله، رواندرمانگر و مشاور ازدواج، میگوید: «هیچکدام از مراجعان ایرانیام، با وجود تلاشهایشان، هنوز این را نپذیرفتهاند که مسیر عشق و سکس همیشه به یک نقطه ختم نمیشود. ما تربیت نشدهایم تا صادقانه و صریح، بدون خجالت و پردهپوشی، در مورد خواستههای جنسیمان حرف بزنیم.»
اما سارا ناصرزاده، رواندرمانگر و سکستراپیست، معتقد است که مشکلات همهی زنان جهان در حیطهی سکس و عشق یکی است، فقط در کشورهای مذهبی مانند ایران کمی شدیدتر است: «مشکل همهی زنان از هر فرهنگی این است که نمیتوانند مانند مردها تعدد روابط جنسی داشته باشند؛ بیشتر زنانی که سعی کردهاند روابط آزاد داشته باشند بعدر با مشکلات عمیق روحی مواجه شدهاند.»
دکتر ناصرزاده، که ساکن نیویورک است، میگوید: «بعد از پخش سریالSex and the City ، خیلیها از من میپرسیدند که آیا زنان از نظر جسمی و روحی میتوانند مانند شخصیتهای این سریال تعدد روابط جنسی داشته باشند؟ زنان خیلی راغب شده بودند که مانند کاراکترهای این سریال زندگی کنند. تجربهی من با توجه به بیمارانم نشان میدهد که نه؛ زنها بعد از رابطهی جنسی دچار وابستگی میشوند و بخشی از دلیلش کاملاً فیزیولوژیک است. وقتی زن ارضا میشود بدنش هورمون اکسیتوسین ترشح میکند که محرک انقباضات رحمی است و این هورمونی است که حس وابستگی و عاطفی در زن ایجاد میکند. با هورمونها که نمیشود جنگید.»
دکتر پورعبدالله، با اشاره به تغییر نگاه زنان دربارهی رابطهی جنسی آزاد، میگوید: «خیلی از زنان ایرانی در یک دههی اخیر تابوشکنی کردهاند و روابط جنسی آزاد دارند، اما به نظرم میآید که در ذهن این بخش از زنان هم هنوز تفکر سوءاستفادهی جنسی باقی مانده است. متأسفانه تا زمانی که این تفکر وجود داشته باشد که در سکس، یک نفر مورد استفاده قرار میگیرد و یک نفر استفاده میبرد، روابط منطقی و درستی شکل نمیگیرد. من خیلی از دختران مدرن ایرانی را دیدهام که دوستپسر یا شریک جنسی یا حتا شوهر داشتهاند اما بعد که رابطهشان تمام شده، دختر میگوید در آن مدت مورد سوءاستفاده واقع شده است. یادش میرود که بگوید او هم در آن مدت از رابطه لذت برده است. این تفکر خیلی بد و ظالمانه است.»
دکتر پورعبدالله، با اشاره به این که هیچکدام از مراجعان غیرایرانیاش مشکلی شبیه زنان ایرانی ندارند، میگوید: «خارجیها اصلاً اینطور نیستند. اگر رابطهای تمام شود، فکر نمیکنند مورد سوءاستفاده واقع شدهاند. شاید این تفکر از آنجا میآید که برای دختر ایرانی بکارت، دختر بودن، دختر خوب بودن و بخشیدن بدن به شخصی که قرار است با او ازدواج کنند خیلی مهم است و ریشهی فرهنگی دارد. زنان و مردان جامعهی ما، به دلیل شرایط مذهبی، سنتی و فرهنگی که در آن بزرگ شدهاند، هنوز این تفکرات را در لایههای ذهنیشان دارند، و به همین دلیل انتظاراتشان از روابط و نقش مرد و زن در بخش ناخودآگاه ذهنشان با بخش خودآگاهشان متفاوت است، و همین است که خیلی وقتها دردسر ایجاد میکند.»
من در زندگیم مردهای زیادی را تجربه کردهام و از این بابت خوشحال ام. من سعی کردم تابوی گناه و سکس بدون عشق را در خودم بشکنم، و مثل خیلی از زنهای محتاط، زندگیم را محدود به چند مرد نکنم. البته خیلی هم ضربه خوردم. کار آسانی نبود. خیلی از طرف مردهایی که با آنها خوابیدم تحقیر شدم. خیلی از مردها برای این که من پیشقدم میشدم تحقیرم میکردند
آن همه انشایی که در پایان هر ارتباط جنسی خوانده شد!
نسیم دختر ۳۵ ساله و دانشجوی مقطع فوقلیسانس است و از سه سال پیش در واشنگتن زندگی میکند. در یکی از کافههای شلوغ شهر قرار میگذاریم. قهوهمان که به نیمه میرسد، نسیم شروع به حرف زدن میکند:
من در زندگیم مردهای زیادی را تجربه کردهام و از این بابت خوشحال ام. من سعی کردم تابوی گناه و سکس بدون عشق را در خودم بشکنم، و مثل خیلی از زنهای محتاط، زندگیم را محدود به چند مرد نکنم. البته خیلی هم ضربه خوردم. کار آسانی نبود. خیلی از طرف مردهایی که با آنها خوابیدم تحقیر شدم. خیلی از مردها برای این که من پیشقدم میشدم تحقیرم میکردند. مردهای ایرانی اصولاً از زنی که به سکس مشتاق باشد خوششان نمیآید. اما من یاد گرفتم با این نگاهها چهطور برخورد کنم. من نمیتوانم خودم را حذف کنم. مردهای آمریکایی که با آنها خوابیدم، فکر نمیکردند چون من زن هستم باید در رختخواب مفعول باشم. اتفاقاً اشتیاق من برایشان جنبهی مثبت دارد. من با آنها راحت ام و شرایط مساوی را در رختخواب دارم. اما با مردهای ایرانی، همیشه باید خودم را ثابت میکردم که من هم دختر خوب و خانوادهداری هستم. همیشه انگار باید در انتهای رختخواب برایشان انشا میخواندم.
– تا به حال شده که بعد از رابطهی رضایتبخش جنسی عاشق شوی؟
خیلی شنیدم که آدمها بعد از رابطهی موفق جنسیشان عاشقِ هم میشوند، اما برای من تا به حال اتفاق نیفتاده. رابطهی جنسی خوب من را در رابطه نگه میدارد اما عاشق شدن معیارهای دیگری هم دارد، مثلاً دنیای مشترک فکری، احساس رضایت از این که در کنار او به دیگران معرفی شوی، و این که در بیرون از رختخواب هم بخواهی با او همقدم باشی. برای من این اتفاق نیفتاده و اساساً فکر میکنم اینها شعار است.
– گفتی با مردهایی که حق تو را به رسمیت نشناسند برخورد میکنی. مثلاً چه کار میکنی؟
بعضی از مردهای ایرانی خودخواه اند و فقط به خودشان فکر میکنند. اصلاً فکر نمیکنند ارتباط جنسی یک عمل دوطرفه است و زن هم حق دارد که ارضا شود و لذت ببرد. خیلی از دوستانم میگویند وقتی در چنین موقعیتی قرار بگیرند خجالت میکشند و چیزی نمیگویند و حتا بدتر این که ادای ارضا شدن هم در میآورند، ولی این دروغ است، هم به خودت و هم به طرف مقابلت. من این را نمیفهمم. دو طرف باید لذت ببرند. من وقتی در چنین شرایطی قرار بگیرم، که خیلی هم کم اتفاق نیفتاده، به مرد میگویم که وظیفه دارد من را هم ارضا کند و به او میگویم که چه کارهای باید انجام دهد تا ارضا شوم.
– از گفتنش خجالت نمیکشی؟
نه. برای چه باید خجالت بکشم؟ اگر مردی فکر میکند من زن شایستهای نیستم مشکل خودش است، و اساساً جهان من با این مرد فرق دارد. من اول باید خودم را به رسمیت بشناسم و بعد دیگری را. خوشبختانه من اصلاً خجالت نمیکشم. مردهایی هم که بخواهند کنایه بزنند خیلی راحت بهشان میگویم که اشتباه فکر میکنند و بهتر است این کنایهها را برای خودشان نگه دارند. مرد ایرانی پررو اما مهربان است؛ وقتی به او یاد بدهی که احترام بگذارد حتماً به تو احترام میگذارد.
گفته میشود مردها تمایل جنسی بیشتری از زنها دارند اما من در واقعیت میبینم که زنهای مراجعهکننده بیشتر از مردهایشان تمایل جنسی دارند. این یک کلیشه است که با واقعیتهای جهان امروز ما مغایرت دارد
برابری مرد و زن خارج از رختخواب
دکتر ناصرزاده میگوید: «من اصلاً این حرف فمینیستهای افراطی را نمیفهمم که میگویند زن و مرد هیچ فرقی ندارند و زنها هم مانند مردها میتوانند روابط جنسی آزاد داشته باشند. آنها اکتیویست هستند و داخل مطبهای روانشناسها را نمیبینند که چه خبر است. مطبها پر از دختران و زنانی است که روابط جنسی زیادی داشتهاند اما سردرگم اند و کلافه. زن با مرد فرق میکند. باید قبول کنیم که مرد و زن از بعضی جهات با هم تفاوت دارند.»
او در ادامه میگوید: «من مراجعان زیادی دارم که روابط جنسی آزاد داشتهاند. آنها توانستهاند احساساتشان را کنترل کنند و مثل مردها از رابطهها گذر کنند و وابسته نشوند، اما بعدتر برایشان مشکل ایجاد شده است. ما باید متوجه باشیم که جنگ برابری زن و مرد را در مرزهای خارج از رختخواب انجام دهیم. یک مثال ساده میزنم تا اختلاف دنیای جنسی مرد و زن کاملاً مشخص شود. زنی اگر از جفتش ناراحت باشد نمیتواند با او سکس کند، اما مرد اگر از جفتش ناراحت باشد باز هم میتواند با او سکس کند و این دو را مربوط به هم نمیداند. به همین سادگی، این دو جنس در امور جنسی با هم متفاوت اند. به اعتقاد من، شعارهای افراطی در تبلیغ روابط جنسی آزاد و متنوع برای زنان خوب نیست.»
دکتر ناصرزاده مثال دیگری میزند: «من بیماری دارم که ازدواج کرده و خیلی هم همسرش را دوست دارد اما لذتی از رابطهی جنسیش نمیبرد و مدتهاست که رابطهشان بحرانی شده چون زن مایل به رابطهی جنسی نیست. او قبلاً روابط متعدد جنسی داشته و طوری خودش را تربیت کرده که وابسته نباشد، و احساساتش و میل به وابستگی را در خودش کشته است. بنابراین، حالا با شوهرش در ارتباط طولانی مدت دچار مشکل شده چون فکر میکند طبق تجربهاش باید در جایی دیگر و با شخص دیگری رابطهی جنسی ایجاد کند.»
مردهای که فاعل بودن زن برایشان ترسناک است
شهرزاد پورعبدالله میگوید: «گفته میشود مردها تمایل جنسی بیشتری از زنها دارند اما من در واقعیت میبینم که زنهای مراجعهکننده بیشتر از مردهایشان تمایل جنسی دارند. این یک کلیشه است که با واقعیتهای جهان امروز ما مغایرت دارد.»
دکتر پورعبدالله در مورد مشکل غالب در روابط جنسی میگوید: «متأسفانه مشکل اینجاست که زنهای ایرانی بیشتر مواقع روی تمایل جنسیشان سرپوش میگذارند، چون میترسند که به ضررشان تمام شود و مثلاً مرد شک کند که او قبلاً روابط جنسی زیادی داشته، و شاید هم همینطور بوده اما زن نمیخواهد بگوید، چون میترسد که دختر سبکی جلوه کند. اما در اروپا و آمریکا برعکس است؛ اگر زنی کنترل ارتباط جنسی را در دست بگیرد و به قولی فعال باشد، برای مردها نه تنها جالب است بلکه یک نقطهی مثبت در رابطهشان تلقی میشود. برای مردهای ایرانی، فاعل بودن زن در ارتباط جنسی چیز ترسناکی است.»
دکتر پورعبدالله، با اشاره به مراجعان ایرانیاش، میگوید: «خیلی سخت است برای ایرانیان که در مورد سکس حرف بزنند. حتا وقتی میخواهند با من که مشاورشان هستم حرف بزنند، خیلی خلاصه حرف میزنند، و میگویند: خیلی ببخشید، بیادبی است ولی … به نظرم، یکی از دلایل اصلی ترس از حرف زدن و ترس از قضاوت شدن و نداشتن تعادل در روابط جنسی فقدان آموزش سکس در کشور است.»
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
نظرات
Wow!!love your fearless !!!
شنبه, ۳ام اسفند, ۱۳۹۲
Nice & scientific. !!!
شنبه, ۳ام اسفند, ۱۳۹۲