مدرسه فمینیستی: شعر زیر سروده مورا دلی[۱]، شاعر معاصر بریتانیایی است که توسط شاعر به نام ایرانی، آزیتا قهرمان به فارسی ترجمه شده است. تاکنون از مورا دلی چندین کتاب شعر منتشر شده و دو بار کتابهایش[۲] کاندید جایزه تی اس الیوت شده است. وی مدرس شعر و نویسندگی خلاق در دانشگاه لندن کالج گلداسمیت است. شعر «آینه» مورا دلی را در زیر می خوانید:

آینه

– در خانه مادرم
– یک آینه ی خودی هست
– تنها شیشه ای که وقتی به آن نگاه میکنم و
– فکر میکنم دارم خودم را میبینم
– فکر میکنم؛ بله؛ این همان چیزی است که
– من فکر میکنم؛ منم؛
– شبیه آن کسی که من هستم
– در تنها شیشه ای که من
– به آن نگاه میکنم و لبخند میزنم

– درست مثل این بچه ای که
– لبخند میزند به بچه ای که
– همیشه لبخند میزند به او ؛
– به کسی در آغوش مادرش؛ مادری که شبیه من؛
– به کسی که لبخند میزند
– به خودش درآینه ی مادرش لبخند میزند
– در آینه ای خودی در خانه مادرم

– اما اگر من جابجا شوم در سوی دیگر آینه
– ناپدید میشوند هردو؛ زنی که من فکر کردم من بودم
– بچه ای که با خودش دوست شد
– ما به سمت دیگر میرویم؛
– و آینه نه دیروزی دارد نه فردا
– قابش از آب است؛ آن جا فقط پنجره ای بازمانده
– و زنبوری گل های رسیده ی تابستان را بو میکند

***

– چیزهای که شاید هر زنی با خودش دارد
– مادرم به من یک دعای سنت ترزا بخشید
– یک بلیت باطل مترو هم رویش گذاشتم؛ دستمال کاغذی
– آبنبات نعنایی؛ تامپون؛ چند شلینگ و پزو ؛
– آرزوی خودپسند نبودن؛
– بعلاوه ی اعتماد نکردن به دیگران؛ یک بسته سه تایی
– یک مداد هم دارم؛ برای فرشته محافظم جایی هست
– اگر بال هایش را روی هم تا کند؛ گذرنامه
– یک کلید؛ دلواپسی برای آنچه گفتم یا نگفتم
– وقتی تو نیازی داشتی؛ من چیزی نداشتم؛ قرص مسکن .
– یک کارت بانکی؛ چهره ی او در آخرین خداحافظی
– تب و تاب های من؛ جوانی هدر شده‌ام
– یک ساک خالی؛ قلبم و یک قوطی کبریت

پانوشت ها:

[۱] Maura Dooley

[۲] Kissing a bone2005 & Life under water 1996

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)

این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر می‌کنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و می‌خواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com