چرا نیازی ندیدم تکرار کنم عین مطالب فلانی‌ها و جایش این مطلب جایگزین کردم؟، بعنوان یک شهروند معمولی در گوشه ای از این دنیا، وقتی به کشوری- مانند ایران- بستگانم نسبتی با آن دارند می‌نگرم، که سال‌ها اشخاصی بارها انتقاد کردم به فساد آموزشی و اما پس بررسی کردن، دریافتم تقریبا هیچ تأثیری نداشته در تغییر این وضعیت، بدیهی بنظر می‌رسد حکومت نتواسته تصمیم درست بگیرد برای پایان دادن به ای وضعیت، شبیه بسیاری فسادها و ناکارآمدی!، مثلا بین خطرات و عواقب فساد آموزشی، چون مدرک گرایی را رواج دادند برخی که منافع داشتند، و مطبالبات بخشی از مردم عادی که به دلیل مدرک گرایی مراجعه می‌کردند به این مراکز، و کسانی از راه این نوع فسادها یا معایب آموزشی درآمد سرشاری نصیبشان می‌شد.

در نتیجه، مشاهده می‌شود سال‌هاست این وضعتی ادامه دارد، عواقبش هم حاکمیت یک کشور و هم عموم متحمل شدند. آسیب‌های جدی به امنیت، اقتصاد، فرهنگ، سطح سواد عمومی و غیره.

اینکه مردمی از سر ناچاری بخاطر مدرک‌گرایی خود را مجبور می‌بینند پول بدهند و با روش‌های نادرست و با کمترین بار علمی و آموزشی مدرک تحصیلی بگیرند، بعد برخی‌شان هم در مشاغلی استخدام می‌شوند که تناسبی با سطح سواد و معلومات علمی شان ندارد، در نتیجه به ضرباتی به امنیت و اقتصاد و فرهنگ و… کشور می‌خورد.

این کوته بینی در مسئولان به مردم نیز سرایت کرده است!، همان طورکه پارتی‌بازی و آشنابازی در استخدام تا دیگر امور، امروزه امری رایج بین عموم شده است، خود عموم مردم می‌دانند در نهایت بخاطر پراتی‌بازی، حق برخی ضایع می‌شودف اما چنان رایج شده، کمتر اعتراضی دیده می‌شود، یعنی اینکه مردم عادی بروند به فلان فردی مسئول در آموزشگاهی یا دانشگاهی، تقاضای مساعدت در قبولی کنند در حالی که کلی اصلا صلاحیت احراز آن مدرک تحصیلی ندارند، بحث سر ارفاقدر معدودی درس نیست و به اصطلاح از تک ماده استافده کنند، عملا همه و بیشتر درس‌ها را تبدیل به ارفاق و تک ماده شده، مانند اینکه تمام و کمال نمرات مستمر به همه می‌دهند تا قبول شوند و قوبل شدن را تبدیل امری تضمیی کرده در مقابل دریافت پول، اصلا داستانش به مدارس و دانشگاه‌ها دولتی قدیم که پولی نمی‌گرفتند و ارفاق نمره از سوی معلم و استاد بود و او به صلاح دید تلاش و استعداد دانش‌آموز و دانشجو، برخی دروس ارفاق و نمره می‌داد، چرا در کلیت دانش‌آموز و یا دانشجو مستحق بایدپاس کند مقطع تحصیلی را.، بوده اند کسانی سال‌ها در یک شغلی مرتبط مانند همین کامپیوتر کار کرده اند و تجربه کسب کرده اند، در برخی دروس دیگر ضعیف بوده اند یا به دلیل نامناسب بودن دروس، مثلا یک زمانی برای یادگیری کاربری کامپیوتر باید همه یک درس برنامه‌نویسی پاس می‌کردند، که در حالی اصلا استعداد برنامه‌نویسی نداشتند، بعدها کمی اصلاح شد این روش.

اینها ایرادهای سیستم آموزشی است، حجم و نوع درس‌ها نامناسب استف تنوع دیپلم‌ها و لیسانس‌ها و دروس آنها، مناسب نیست، بحث کلی همیش بوده برخی معتقدند کسی نتواند ریاضی و فیزیک شیمی و برنامه‌نویسی یاد بگیرد، کلا حق مهندس شدن ندارد، این امر منطقی است، قرار نیست همه مهندس یا پزشک بشوند، تفاوت استعداد برای همین است.

اما آیا در همۀ رشته‌های تحصیلی باید میزان بالایی از ریاضی یا فیزیک و شیمی یاد بگیرند؟، ، آیا همه باید بریا کار با کامپیوتر، برنامه‌نویسی یاد بگیرند؟ بنظر جواب منفی است، نیازی نیست.

اما اینکه شرایطی درس کنند، همه بخواهند دیپلم بگیرند، و بعد استعدادش نداشته بانشد، برای گرفتن جوز واحد صنفی یا تأسیس شرکت دیپلم و لسانس داشته باشند، این مشکل اساسی است.

نیازی تکرار توضیحات دیگران نیست، فلانی‌ها پیشنهادهایی دارند، همان تیتر پیشنهادها کافیست عنوان شود. واقعا می‌شود این اصلاحات انجام داد.

این یک تراژدی و فاجعه است، سیستم آموزشی ابتدایی و متوسطه و دانشگاهی، که برای ارتاقی فرهنگی و اخلاقی یک کشور باید در خدمت باشد، بخاطر فساد مالی اصحاب و مسئولان، تبدیل به مجرم شدن و خلافکار شدن مردم عادی شده و بقیه انسان‌های شریفی که در این سیستم هستند مانند مدرس‌هایی عمری تلاش کردند و دانش و علم و هنر یاد گرفته اند، تحت فشار کارفرما یا سیستم، مجبور شوند نمره بدهند، برای همین بسیاری از مدس‌ها خودشان از فرایند آزمون کنار کشیده اند و صرفا درس می‌دهند، در نتیجه صاحبان مؤسسات آموزشی مهارتی و مدارس و دانشگاه‌ها، آنها اخراج کرده یا از مزد و بیمه محروم کرده اند!، برخی هم کلا به دلیل عذاب وجدان، کار تدریس را رها کرده اند!، صاحبان این مراکز نیز، در عمل نیازی به استخدام مدرس نمی‌بینند، سیستم بی‌رحم سرمایه‌پرستی و پول در آوردن از راه خلاف همین می‌شود، وقتی نیازی واقعی تدریس و نمره واقعی نیست، چرا مدرس استخدام کنند و مزد بدهند، همه مراحل صورو ظاهری خواهد بود.

فقط وقتی در فلان حادثه ناگوار در کشور، معلوم می‌شود از این سیستم آموزشی، افرادی کودن یا ناتوان از نظر سواد و علم، موجب تراژدی و خسارت شده اند، فورا انگشت اتهام به خطای انسانی میرود!، اما مسئولان از خودشان می‌پرسند چگونه این افراد نالایق در چنن پست و مقامی جای گرفتند، با وجودی مدرک تحصیلی دیپلم یا لیسانس یا بلاتر داشتند، اما نتواستند کارهای نرمال و مورد انتظار انجام دهند؟!

در ایرنف دو دوره افراط و تفریط در ام آموزش بود، ده‌ای گذشته، واقعا گرفتن دیپلم- چه اسنانی و چه تجربیو چه ریاضی وفیزیک و یا فنی، بسیا مشکل بود، به دلایل مشکلات نامناسب بودن دروس با سطح استعداد عموم، میزان مردودی بالا بود، فقط مسئله تنبلی نبود ان زمان، وقاعا دشوار بود گرفتن حتی دیپلم، چه برسد به عبور از سد کنکور و گرفتن لیسانس و بلاتر، روند استخدام در نهادهای کشوریو لشکریو حتی بخش خصصوی هم به سمت درخواست مدرک دیپلم و بالاتر بود، بسیرای افرادی که مثلا رفته بودند به صورت استادشاگردی تراشکاری یاد گرفته بودند، حالا باید دیپلم تراشکاری می‌داشتند، اما براان دشوار بود، انها بدون اینکه زبان انگلیسی و عربی و ریاضیات و فیزیک و شیی برنامه نویسی یاد بگرند، تراشکارکاری بودند و کار راه انداز بودندف اما کم کم توقعات بالا رفت مراکز مهارتی برای پر کردن این شکاف نیز، آلوده شدند به فساد، چون مدارک گواهی مهارتی شد بخشی از واحدهای درسی، سیستم بخش خصوصی، ذاتا مستعد فساد است اگر در روند آزمون نظارت واقعی نباشد، صاحب مؤسسه هر کاری خواهد کرد تعداد بیشتری جذب و با قبولی نزدیک به ۱۰۰ درصد خروجی داشته باشد، اکنون مشاهده می‌شود قریب به اتفاق مراجعه کنندگان قبول می‌شوند، آن هم با نمرات و معدل بالا، همان کسانی در رشته‌های آسان‌تر قبول نشدند، در رشته‌های دشوارتر در سن بالاتر، قبول می‌شوند، حتی بازه زمانی کمتر!، معلوم است باید شک کرد در کلیت داستان!

شغلی در زمان قبل از سربازی رفتن شخصی، با زیر دیپلم قابل استخدام بوده، طرف دو سال رفته با مشقت سربازی اجباری طی کرده، بعد رفته استخدام شود مثلا همان شغل ساده خدماتی، بعد گفتند باید دیپلم داشته باشی، طرف رفته چند سال این در و آن در زده، و بالاخره دیپلم گرفته، رفته برای استخدام، اما گفتند دیر آمدی، حالا مدرک لیسانس می‌خواهیم!، چنین اشخاصی شرافتمند بسیاری، بخاطر همین مدرک تحصیل از استخدام و اشتغال محروم و بخشی عمر و اموالشان تلف شده است و گاهی چنان دچار مشکلات روحی و عدم اعتماد به نفس شده اند که در نهایت نتواستند به موقع ازدواج کرده و شغل مناسب با درآمد بیمه داشته باشند!، و اکنون بیکار و تنها هستند!، این یک داستان کوتاه تراژدی استخدام و مدرک تحصیی در ایران است!

آن مسئولان و قانون گذاران و متخلفانی پارتی‌بازی کردند و غیره، انگرای هیچ وجدان دردی ندارند که عمر نسل‌های زیادی را سوزاندند، زمانی البته اتفقات ناگواری بری خود یا خودی‌هایاشان افتاد شاد متوجه شدند چه خطایی نسبت به خود و مرم عادی کشور کرده اند!

اما گناه و خطای مسئولانی باعث این وضعتی شده اند بیشتر است، کسانی عمدا موجب تشدید مدرک‌گرایی شند، برای مشاغل ساده ی مانند امور خدماتی شرط مدرک دیپلم گذاشتند، اکنون بانک‌ها دیگر کمتر از دیپلم نمی‌گیرند، استخدام در بانک یا ادارت دولتی، خودش شده یک رانت، از بس وضع درآمد و امنیت شغلی در بخش خصوصی بد است و مزد کم و ب ون بیمه، بدیهی است حتی شغل خدماتی چون نظافت و آبدرچی و راننده خودرو هم یک رانت شده است و برایش می‌روند پول خرج کرده و دیپلم می‌گیرند.

ای بلایی است که قانون گذران بر سر مردم عادی آوردند و بسیاری که خیلی مقید به اخلاق و وجدان نبوده و هر جروی خود مجبور دیدند برای بقاء و ادامۀ زندگی، اقدام به خلاف کنند، وضع این قدر رایج شده، که اگر کسی بگیود این کارها درست نیست از نظر وجدانی و اخلاقی و مصالح امنیت و سلامت کشوری و اجتماعی، او را مسخره رده یا با او بد برخرد می‌کنند.

بخشی از مسئولان و قانون گذران نیز، در حوادث امینیت، حساب اشتابهاتاتشان پس دادند، اما چه بسا بسیاری واقعا بی‌گناه بودند و تقاص کاری نکرده دادند. اولین قربانیان این وضعیت، مردم عادی و مدرس‌هایی بودند که می‌خواستند از راه حلال و شرافتمندانه معاش کنند. این تلخ‌ترن قسمت این ماجرای فساد آموزشی و علمی است.

چنین انحطاط‌هایی در یک جامعه اتفاق به افتد، شاید نسل‌ها طول بکشد، مثلا همین پارتی‌بازی، واقعا تصورش دشوار است روزی از این کشور برچیده شود، از بس رایج شده درمیان مردم!، پارتی‌بازی دیگر در بخش استخدام نیست که البته بسیار ناگوار است و می‌تواند منجر به فاجعه شود اگر فردی ناشایست و فاسد در پست حساسی گمارده شود، اما در روزمره هم رایج شده، مثلا در صف نان، مردم منتظرند به نوبت نانشان بگیرند، یکی می‌آید با پارتی بازی و آشنابازی با صاحب نانوایی، جلوی چشمان بقیه تعداد زیید نان می‌گیرد و می‌رود و عملا بقیه ناچارند سکوت کنند!، نانوان با چندتا بهانه و بداخلاقی اعتراض رفع می‌کند.

وقتی پیشنهاد داده اند، این حکومت یا هر حکومت بعدی، باید جبران خسارت کند این دست عمر نسل سوختگان، برای همین گفته اند. هر چند واقعا احتمالش کم است با این رها شدگی اوضاع کشور، کسی به فکر این مسائل مهم باشد.

منتقدان نیز این جا چوب دو سر سوخته شده اند، منتقدها همواره تاوان چیزی که حقشان نیست می‌دهند. تاوان وجدان بیدار و خیرخواهی و گفتن رنج ستمدیدگان!

این پیشنهاد با مطالعه در وب متوجه شدم، چون ناشرانش اجازه داده اند بدون ذکر منبع بازنشر دهند، بگمانم خوب است، منظور آنها احتمالا همین است، بحث شخصی و انتقام و دشمنی شخصی نیست، هدف اصلاح امور است. امر خیری بایست همگن مشارکت کنند. با کمی مطالعه و اندیشدن، هر شخص آگاهی متوجه موجه و معقول و لازم بودن اجرای این سه پیشنهاد خواهد شد. کاری شدنی و سریع هم قابل اجرا است. فقط اراده می‌خواهد در حاکمیت کشور. اجرای این سه پیشنهاد، وضع عدالت شغلی و فرصت‌ها بهتر می‌کند، در قبال آن همه اجحاف و پراتی‌بازی و فساد آموزشی…

۱- حذف شرط داشتن مدرک تحصیلی برای اخذ مجوز تأسیس هرگونه واحد صنفی یا شرکت خصوصی.

۲- اختصاص دست کم ۵۰% ظرفیت مدارس و دانشگاه‌های دولتی و حکومتی و عمومی به صورت آموزش مجازی رایگان.

۳- مبارزه جدی با ضد فرهنگ مدرک‌گرایی، ممنوعیت کاربرد هرگونه القابی و رانت و پست غیر ضروری که مروج و تشویق کننده مدرک‌گرایی است، از دلایل اصلی فساد آموزشی، همین مدرک‌گرایی تحصیلی است.

 

 

امروز تو را دسترسِ فردا نیست
و اندیشه فردات، به جز سودا نیست
ضایع مکن این دم ار دلت شیدا نیست
کاین باقی عمر را بها پیدا نیست

حکیم عمر خیام

اهلِ حقیقت، آزاده جانان، همواره در بیابان زیسته اند و خداوندگارانِ بیابان بوده اند. امّا فرزانگانِ نامدارِ خوش عَلَف، این جانورانِ بارکش، در شهرها می زیند.
زیرا همیشه چون خر گاریِ مردم را می کِشند.

فردریش نیچه

#جنگ_اباطیل #این_#اکانت_برای_#جمع_آوری#مطالب_و #آثار_#اندیشمندان_و_#منتقدان_#مستقل است که در #چارچوب_#نظریات #آیین_جهانی #رهایی_بشریت (#سه #ستون #دان: #حقوق_بشر،#دموکراسی،#تمدن#جهانی) همراه #مردمانی که #ستودان هستند، #امید است دیگر #مدعیان #آزادی_بیان #حمایت کنندو به این #جمع بپیوندند×#ممنوعیت×#نسل‌_کشی #خاموش×#حذف #شرط #داشتن #مدرک #تحصیلی برای #اخذ #مجوز #تأسیس هرگونه #واحد #صنفی یا #شرکت #خصوصی×#تبدیل #مدرک_تحصیلی و #مهارت به #رانت و #کالای #تجاری×#حذف #شرط #داشتن #مدرک #تحصیلی×#آموزش #مجازی #رایگان×#پیشنهاد×#فساد #آموزشی×#حذف_شرط_داشتن_مدرک_تحصیلی×#آموزش #مجازی #رایگان×#پیشنهاد×#فساد_آموزشی×#راه_حل×#مبارزه با #فساد×#تأسیس_شرکت×#مدرک‌_گرایی×#ناکارآمدی×#نسل_سوزی×#لیسانس×#دیپلم×#فساد #استخدامی×#فساد #اقتصادی×#مافیا×#انحطاط×#فروپاشی×#پارسی #ستیزی×#ایران #ستیزی×#پارسی #دری×#حقوق‌بشر×#ممنوعیت #قتل #عمد از #اعدام تا #ترور×#سه_ستون_دان×#دموکراسی، #دمکراسی×#تمدن_جهانی×#احکام #اعدام×#رهایی #بشریت×#نه_به_اعدام×#آزادی_بیان×#ستودان‌ها×#مردمان×#ناعادلانه #حقوق‌_بشر،#جمهوری

 

 

 

 

 

 

 

 

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)