سازمان معلمان ایران با انتشار نامهای خواهان لغو تفاهمنامهی وابستگی مدارس دولتی به حوزه علمیه شد.
بیست و چهارم آذرماه نماینده ستاد همکاری حوزه علمیه و آموزشوپرورش اعلام کرد که تفاهمنامهای میان آموزشوپرورش شهر تهران و حوزه علمیه برادران به امضا رسیده است که بر اساس آن، مدارس دولتی تحت پوشش این طرح به مدارس وابسته به حوزه علمیه تبدیل میشوند.
مهران مجیدی، نماینده ستاد همکاری حوزه علمیه و آموزش و پرورش، گفته بود: بر اساس این تفاهمنامه از این به بعد شاهد همکاری مشترک برای راهاندازی و توسعه مدارس امین وابسته به حوزه علمیه خواهیم بود که بر اساس این طرح با انتخاب مدیریت حوزه و توافق اداره کل آموزش و پرورش شهر تهران، مدرسه دولتی به مدرسه وابسته به حوزه علمیه تبدیل میشود و مدیریت حوزه با استقرار روحانی ثابت در این مدارس مدیریت تربیتی مدارس را بر عهده خواهد داشت، محتوای برنامهها طبق شیوهنامه فرهنگی و تربیتی تأیید شده کارگروه و توسط مدیر مدرسه اجرا خواهد شد.
سازمان معلمان ایران با انتشار بیانیهای ضمن نقد مفاد این تفاهمنامه، خواهان لغو ا تفاهمنامه میان حوزه و آموزش پرورش شده است، و در پایان بیانیه از مسئولان وزارت آموزش و پرورش مصرانه در خواست نموده تا در جهت برنامههای دولت تدبیر و امید حرکت کرده و میراث دار اقدامات نادرست و غیر کارشناسی وزرای قبلی نباشند.
متن کامل نامه که در پایگاه خبری تحلیلی سازمان معلمان ایران منتشر شده به شرح زیر است:
طی یک تفاهمنامه میان اداره کل آموزش و پرورش تهران و حوزه علمیه تهران، مدارس دولتی تحت پوشش این طرح، به مدارس وابسته به حوزه علمیه تبدیل میشود.
بر اساس این سند، مدیریت حوزه با استقرار روحانی ثابت در این مدارس، مدیریت تربیتی مدارس را بر عهده خواهند گرفت.
در این سند، اداره کل آموزش و پرورش تهران، تعهداتی را به حوزه علمیه داده است که برخی از آنها به شرح زیر است:
۵. ۳: تعیین مکان مشخص برای روحانی بهعنوان دفتر کار برای ارائه مشاوره و یا پاسخگویی به سؤالات و ارتباط با خانوادهها
۸. ۳: ابلاغ حکم روحانیون تعیین شده از طرف معاونت به مناطق و مدارس
۹. ۳: حمایت و تأمین نیازهای مالی و امکانات لازم بهصورت ویژه
۱۰. ۳: زمینهسازی برای استفاده مستمر از روحانی مدرسه و اساتید حوزه علمیه در جلسات خانوادهها، دانشآموزان و معلمان
۱. اگر چه ارتباط و تعامل اصل پذیرفته شدهای در روابط و معادلات سازمانی است، اما نکته مهم آن است که این ارتباط نباید منجر به خدشهدار شدن استقلال و هویت سازمانی مانند آموزش و پرورش شود.
هر سازمانی کارکرد خاص خود را دارد و آموزش و پرورش متولی اصلی تعلیم و تربیت رسمی در کشور است و این اختیار بههیچوجه قابل تفویض نبوده و نیست!
۲. درحالیکه بسیاری از مدارس ما فاقد کتابخانه، آزمایشگاه، اتاق (سالن مطالعه) و حتی نمازخانه و… میباشد، آموزش و پرورش ما چگونه میخواهد مکان مشخص و یا ثابتی را برای فعالیت کار این عزیزان فراهم آورد؟
آیا مسئولان وزارت آموزش و پرورش به کارکردها و محدودیت های دستگاه تحت مدیریت خویش واقفاند؟
۳. درحالیکه آموزش و پرورش ما درگیر کسری بودجه، فقدان اعتبار لازم برای پرداخت سرانه مدارس، پرداخت اضافهکار عوامل اجرایی مدارس، معوقات حقالتدریس از سال تحصیلی قبل و… است، مسئولان آموزش و پرورش چگونه و طبق چه محاسباتی قرار است نیازهای مالی این سند را برآورده و امکانات لازم را در حد “ویژه” برای طرف مقابل تأمین کنند؟
آیا وزارت آموزش و پرورش بودجهها و یا اعتبارات دیگری دارد که فرهنگیان و تشکل های معلمان از آن اطلاعی ندارند؟
۴. کمبود مربی بهداشت در مدارس معضلی است که در ۶ سال گذشته برای حل آن وزرای آموزش و پرورش و بهداشت پیشنهادها و برنامههای مختلفی اعلام کردهاند که هیچیک تاکنون عملیاتی نشده و با بازنشسته شدن مربیان قدیمی هر روز به دامنه این مشکل افزوده میشود.
افزایش چشمگیر بیماریهای پرخطر همچون هپاتیت و ایدز در جوامع امروزی و نیاز به آموزش شهروندان برای جلوگیری از گسترش این بیماریها بهخصوص در آموزش و پرورش که بزرگترین جامعه تحت پوشش یعنی کودکان و نوجوانان ۷ تا ۱۸ را در مجموعه خود دارد لزوم بهکارگیری مربیان و معلمان بهداشت را در سایر مسائل بهداشتی بهروز افزایش میدهد اما در کشور ما این موضوع از سوی مسئولان مغفول مانده است.
“در حال حاضر مدارس کشور به هفده هزار مربی بهداشت نیاز دارد.”
رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات در فروردین ۱۳۹۰ عنوان کرده است: “که هم اکنون به ازای هر سه هزار و پانصد دانشآموز یک مربی بهداشت در ایران فعالیت میکند درحالیکه حداقل مطلوب میانگین یک مربی به ازای هر ۷۰۰ دانشآموز است.”
حال سؤال ما از مسئولان وزارت آموزش و پرورش آن است که برای بهداشت مدارس چه تفاهمنامه و یا همکاری با متولی بهداشت و درمان کشور به امضا رساندهاند و آیا به این مشکلات واقفاند؟
آیا در مدارس ما، مربیان بهداشت، مشاوران و یا حتی مربیان هلال احمر حضور دارند؟
۵. در مدارس ما، پست سازمانی “معاون پرورشی” با وظایف و کارکردهای مشخص تعریف شده است. همچنین معلمان دینی وظیفه آموزش آموزههای دینی را بر عهده دارند.
آیا قرار است پست جدیدی در سازمان آموزش و پرورش تعریف شود، درحالیکه هیچگونه تناسب منطقی و مناسب میان تعداد دانشآموزان و کارکنان آموزش و پرورش وجود ندارد؟
حضور روحانیون محترم در مدارس چه نسبت سازمانی و کارکردی با پستهای سازمانی خواهد داشت؟
آیا واگذاری “تربیت دینی” مدارس به نهادی خارج از آموزش و پرورش، به معنای زیر سؤال بردن زحمات و تلاش های معلمان دینی و معاونین خدوم و زحمتکش پرورشی در مدارس نیست؟
۶. “مساجد ” با معماری خاص و نیز فضای روحانی که دارند بهترین جا و مناسبترین مکان برای انتقال و پرورش آموزههای دینی هستند.
روحانیت با در اختیار داشتن حدود هفتاد هزار مسجد و بیش از ده هزار امامزاده، پایگاههای نماز جمعه، کانال های صدا و سیما و… چه نیازی به ورود مستقیم به مدارس دارد؟
اگر در تربیت دینی مشکلی وجود دارد که دارد، آیا راه حل آن حضور مستقیم روحانیت در همه زمانها و مکانها میباشد؟
به گمان ما، این مشکل راه حل های دیگری دارد که باید آن را یافت …
رئیسجمهور محترم در جریان انتخابات اخیر فرمودند: “من قبول دارم هر نظام سیاسی اجتماعی، تأکیدات ایدئولوژیک و سیاسی روی آموزش و پرورش دارد ولی در کشور ما نگاه سیاسی و ایدئولوژیک به آموزش و پرورش خیلی شدید است.”
سازمان معلمان ایران بهعنوان یک نهاد مدنی از مسئولان وزارت آموزش و پرورش به جد میخواهد تا قبل از هر گونه اقدام و فعالیت، به فرآیند نیازسنجی و بازخورد توجه داشته و کارشناسی های لازم را با توجه به موانع و محدودیتهای سازمانی مد نظر قرار دهند.
سازمان معلمان ایران ضمن درخواست لغو این تفاهمنامه، از مسئولان وزارت آموزش و پرورش مصرانه انتظار دارد تا در جهت برنامههای دولت تدبیر و امید حرکت کرده و میراث دار اقدامات نادرست و غیر کارشناسی وزرای قبلی نباشند.
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.