آیتم بنزین، تکمیلی (جمهوری فدرال آلمانی ایران یا امپراتوری ژاپنی ایران؟! هیچ کدام!، فعلا جمهوری اسلامی ایران است…)، راجع به مطلب قبلی، کسانی که دارای مدرک دانشگاهی و عنوان کارشناس اقتصادی هستند، سخن از مقایسه چگونگی اصلاحات اقتصادی با الگوبرداری از آلمان یا ژاپن بعد از جنگ جهانی دوم هستند، که مثلا چگونه معجزه اقتصادی از راه آزادسازی قیمت‌ها، پایان دادن به جیره‌بندی و کوپن و یارانه‌های نقدی و کالایی هستند (بر فرض اینها درست باشد(؟))، بحث این است، آیا شاخصهای مهم اقتصادی و سیاسی ایران مشابه آلمان و ژاپن پساج.ج.۲ است؟

هر دو کشور آلمان و ژاپن، بعد پذیرش شکست و تسلیم در برابر متفقین، در جرگۀ کشورهای مشهور به بلوک غرب در آمدند، از فضای تنفسی و بهره ‌مندی کمک و یاری‌ های مالی و تجاری و بازارهای صادرات و واردات و علمی و صنعتی و فنی و تکنولوژیک ایالات متحده امریکا و بقیه غرب برخودار شوند. در ضمن این دو کشور به مدت کم و بیش از یک قرن- یعنی از اواسط قرن نوزدهم میلادی، مراحل انقلابات علمی و صنعتی و توسعه زیرساختهای لازم-به قول برخی مدعی اقتصاددانی- برای آن شرایط معجزه آسای پیشرفت اقتصادی پسا ج.ج.۲ داشتند، و از همه مهمتر، هر دو کشور، ساختار حاکمیتی و حکمرانی “سکولاردمکراسی” و لیبرالیسم سرمایه داری اقتصادی و بخش خصوصی واقعی و مشخصا “بازار آزاد رقابتی” و حق کپی رایت و قانونمندی سکولاریسم و در نهایت متعهدانه به کرامت انسانی و ایجاد فضای قانونی حقوق بشری اقتصادی مانند اتحادیه های کارگری و مزد و بیمه و تامین اجتماعی و حق بازنسشتگی عمومی و چه بسا رایگان (حتی برای کسانی هرگز حق بیمه پرداخت نکرده اند) مناسب و امنیت حریم خصوصی (به صورت نسبی برای اتباع و شهروندان ساکن خود، و نه لزوما بقیه مردمان جهان) پذیرفته، به طوری قریب به اتفاق این کشورها، به مرحله تغییرات بالایی برای ارج گزاری برای جان و عمر و زندگی بشری مانند ممنوعیت اعدام در سیستم قضایی خود رسیده اند. چیزهایی که در جنبش ۱۴۰۱ در شعارش، “زن، زندگی، آزادی” قابل درک و مطالبه است.

حال بنگریم به شرایط امروز، هیچ کدام شرایط پاراگراف بالا، شامل حال شرایط ایران امروز نمیشود که بخواهد فرمولها و برنامه ها و راهکار و تجارب نسبتا موفق اجرا شده در آلمان و ژاپن پسا ج.ج.۲ پیاده سازی کند. بدیهی است نخست باید از نظر ساختار حاکمیتی و حکمرانی، یک دگرش بنیادین سریع به سکولاردمکراسی کند و این امر با توجه شرایط امروز ایران تحت حاکمیت ج.ا، تنها به روش “رژیم چنج” مقدورست، مانند شبه کودتای سکولاری دمکراسی یا انقلاب سکولاردمکراسی و روشهای دیگر که منجر به استقرار حکومت سکولاردمرکراسی در ایران شود.

——————–

ولی درباره برخی تصمیمیات گزینشی بدون عدم تحقق شرایط فوق الذکر، آیا مثلا درباره تغییر قیمت بنزین، میتواند مفید باشد؟

واقعیت اینست به صورت مقطعی و کوتاه- ممکن است در ظاهر بخشی از کسری بودجه دولت و بقیه نهادهای حکومتی ج.ا را پوشش دهد تا کمتر اقدام به چاپ پول و خلق نقدینگی کاذب نکند- اما در میان مدت تا بلند مدت این افزایش درآمد ظاهری از محل افزایش قیمت حاملهای انرژی منجر به خنثی سازی اثرات مثبتش برای ج.ا خواهد شد از راه افزایش تورم و کاهش ارزش پول کشور، بویزه امروزه به دیل کاهش دامد اری (یورو و دلار و طلا و…)، افزایش نسبت درامد مالیات که ریالی است، کاهش ارزش ریال، منجر به کاهش ارزش توان قدرت خرید و پرداختهای حکومت و دولت میشود و باز چرخه معیوب و دور باطل کسری بودجه و چاپ پول و خلق نقدینگی کاذب ایجاد خواهد شد!

اینجا- بدون آنکه قصد جنگ روانی شود، به معنای واقعی کلمه حکومت ج.ا خواسته یا ناخواسته دچار ترکیبی از بلاهت و بزدلی شده است، این نظرات را از دید ج.ا عرض میکنم، و شاید این اشارات از نظر مخالفان ج.ا خوششان نیاید (نگارنده قصد آزردن کسی را ندارد و صرفا دارد آنالیز و تحلیلش ارائه میدهد از چیزی هست و احتمالا میتواند به قوع بیپوندد)، اما حکومت ج.ا در سال ۱۳۹۸ ه.ش با گران کردن بنزین و سهمیه ای و ازد، متحمل هزینه سنگین امینتی و متهم به کشتار و زخمی کردن چند هزار تن در طول اعتراضات پس از گرانی بنزین شد، اما به دلیل همان مشکل ترکیبی بلاهت و بزدلی، دست کم بخش قیمت غیر سهمیه یا همان بخش فروش آزاد بنزین که قیمتش سی هزار  ریال (۳ هزار تومان) اعلام کرد، باید این قیمت متناسبی با نرخ تورم قرار میداد و با افزایش سالانه نرخ تورم، قیمت بخش فروش آزاد افزایش میداد، اگر حکومت ج.ا این قدر شهامت همراه حداقلی عقلانیت داشت، امروز به این انباشت احساس بایستی گران کردن بنزین در اذهان خودش نداشت، از طرفی، شاید اعلامهای نرخ تورم، به دلیل ذی نفعتی رزیم ج.ا، چه بسا خود حکومت ج.ا متمایل بیشتر میشد نرخ واقعی تر تورم اعلام کند و آمارسازی اش به سمت نرخ واقعی میبرد و امروز این فاصله نرخ تورم مخالفان ج.ا و خود ج.ا نمیشد، که برخی از تورم بیش از ۱۰۰% بگویند و در حالی حکومت . از تورم زیر ۵۰% بگوید. اینجا به دیل اینکه حکومت در اعلام نرخ تورم به نوعی متضرر است به دلی تعهداتش و اثرات روانی و تبلیغاتی به زیان خودش، اما اگر برعکس بود مانند شناوری قیمت بنزین، امرو مجبور نبود یکجا و به صورت شوک آور، قمیت بنزین ده برابر یا بیست برابر کند، طی این پنج سال (از سال ۱۳۹۸) با تورم واقعی ۱۰۰% دست کم خودبخود قیمت بنزین فروش آزاد، به ۱۵۰ هزار ریال (۱۵ هزار تومان) رسید بود، نهایت با یک حرکت شوک آوری کم شدت به دو برابر افزایش می یافت و نه ده برابری، اثرات تورمی هم بر سایر نهاده ها و اقلام و عمده فرشی و خورده فروشی احتمالا کمتر میبود. اکنون با شرایط جنبش ۱۴۰۱ مهسا_ژینا_ززآ، مخالفان منتظر این شوک قیمتی بنزین هستند تا بازخیزش جنبش را رقم بزنند! و شرایط بحران جنگ در خاورنزدیک میان اسرائیل و محور مقاومت نیز، اوضاع را برای پذیرش ریسک افزایش قیمت بنزین بدتر کرده است.

حکومت ج.ا، با چنین ریسکهایی- که میتواند بنیان رژیم ج.ا را برکند- با تصمیم افزایش قیمت بنزین مواجه است.

 

پ.ن:

بخش مهمی از مشخصات کرامت انسانی و حققوبشری در کشورهای موسوم به غرب، فراگیر نیست و کشور به کشور فرق میکند، در برخی همین کشورها، محافل مشهور به شبه مخفی، کارهای برای سانسور وسرکوب آزادی بیان میکنند و منتقدان و تحلیلگران از مردم عادی مانند امثالهم بارها بارها سانسور کرده اند…

| | | | | | | | | | | | | | | | | | | |
——————————————

جمهوری فدرال آلمانی ایران یا امپراتوری ژاپنی ایران؟! هیچ کدام!، فعلا جمهوری اسلامی ایران است بفهم اگر مزدور متجاهل نیستی!، تمامی تجارب اقتصادی نسبتا موفق امتحان پس داده، ربطی به ایران تحت تسلط ج.ا چه تاج اللهی و شاه عمامه ای ندارد، …مدعی اقتصاددان!

https://www.tribunezamaneh.com/archives/387212

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)