ان موارد و نکات نوشتار، چندان خوشایند مخالفان و مخالف‌نماهای ضد ج.ا نیست، عده ای مخالف آن مانند بخشی که به درست یا غلط اپوزیسیون مینامندشان، که در واقع فقط اسمی از اپوزیسیون دارند و بیشتر شاغلین فاندبگیر تا یوتیوبر هستند که با خبرخوانی و تفسیر و تحلیل‌های آبکی و سطحی،کاسبی می‌کنند، برخی نیز مخالفنما هستند و در واقع خودشان مزدور رژیم ج.ا یا نهادها و گروهها و افرادی هستند از از وجود رژیم ج.ا منافعی مادی سرشار بدست میاورند، از خود نهادها سرمایه‌ دار تا قاچاقچیان تا شرکتهای تسلیحات که لولوی ج.ا برای کاسبی و فروش به کشورهای منطقه سود مبرند.

از این قماش فوق الذکر بگذریم، به اصل داستان بپردازم، که حقیقتا رژیم در برهه خطرناکی خطر موجودیتی و حملۀ جدی به موجودیت رژیم از سوی اسرائیل و متحدانش است، برخلاف بازیهای گذشته، فاجعۀ تروریستی هفتم اکتبر، اسرائیلیان را به فکر نابودی محور موسوم به مقاوت رژیم ج.ا انداخته، و به نظر می‌رسد تا این محور و اعضایش از جمله رژیم ج.ا نابود نکند دست کار نخواهد کشید، مسئله فقط زمان مراحل اجرای نابودی اعضای محور مقاومت ج.ا و متحدانش است، فعلا کار حکومت حماس در غزه تمام شده است، تمامی چیزهای که ما در غزه می‌بینیم، به اصطلاح تمیزکاری داسان است، بیش از دو ماه است کار حماس در غزه تمام شده است. اکنون مسئلۀ جمع کرد بساط حزب الله در جنوب لبنان و بردنش به شمال رود لیتانی و تضعیف شدید یا حتی نابودی این گروه است. مرحله بعدی نیز تمام کردن کار ج.ا به قول اسرائیلیان، زدن سر اختاپوش ج.ا در ایران است.

دو نظر کلی است، یکی اینکه مراحل به همین ترتیب پیش برد بعد از حماس ترتیب حزب الله داده و سپس سراغ ج.ا در ایران بروند، و اما نظر منطقی دیگر نیز است تمامی این فتنه‌ها شرارت‌ها از سر اختاپوس نشسته در تهران است، منطق می‌گوید، وقتی سر اختاپوس در ایران زده شود، بازوانش مانند گروهکهای حزب الله و خماس و حوثی و حشد الشعبی و غیره از کار خواهند افتاد، ایران متاسفانه مادرخرج و منبع تامین مالی و تسلیحاتی این گروههای مشهور به تروریسم شده است.

از دید سمپاتهای ج.ا، همواره بحث اسرئیل و اعراب جنبه ایدئولوژیک و حماسی حق و باطل است، اما راهی ج.ا دارد پیش می‌رود خیلی شبیه داستان رژیمهای قذافی و صدام و… است، چین و روسیه طبق معمول کل کشور ایران و رژیم ج.ا با آن رفتار میکنند که به اصطلاح کارت بازی و یا همچون یک مفعول دستمال چرک است. این کارت بازی و دستمال چرک بودن رژیم ایران تنها بعد از جنبش اعتراضی ۱۴۰۱ و هفتم اکتبر ۲۰۲۳ نیست، اساسا در تمام این ۴۵ سال همین رفتار داشته اند، شاید ریشه اش برمیگردد به تفاوت ماهوی ایدئولوژیک و سیاسی چین و روسیه و بقیه کشورهای مهم از بریکس تا اروپا و امریکا و غیره است با رژیم ج.ا، که رژیم ج.ا یک رژیم خاص مدعی تئوکراسی و ماورایی و آخرالزمانی و حق حق مطلق برتر است و هم چین ها و هم روسیه ا ها و بقی کشورهی سکولار میدانند بالاخر رد نهایت ا نظر خامنه ای و امثال او، انها باطل و محکوم به نابودی اند و طبیعتا چنین کشورهایی بجز سوءاستفاده و کارت بازی کردن با ج.ا ایران و غارت و کلاه گذاشتن سر مردم ایران کاری دیگر نخواهند کرد. همین طرز فکر و نگاه، در  آحاد مردم ایران نیز نسبت به حکومت است، بسیاری از مردم عادی تا خواص رانتخوار و سرمایه دار در ایران نیز همین انحطاط و رذالت است، آنها با دورویی و نفاق و دانستن خودشیفتگی و بیمارهای عقده های خامنه ای حاکمان، چاپلوسی کرده و با دریافت رانت، با چاپلوسی عقده های روانی خامنه ای و حاکمان آخوند را برآورده میکنند. مشکل همین است بیماری روانی و عقده ای ماورایی و موهوم پرستی خامنه ای و رژیم، موجب ایجاد یک دیوان سالاری پردزدی و اتلاف منابع و رانتی و مجیزگو و متظاهر و منافق و البته به شدت ناکارامد و دزدسالاری شده است.

بسیار بعید است پیر بیمار و به شدت مالیخولیایی و متوهم چون خامنه ای و بقیه پیر و پاتالهای بیمار روانی فکری و عقده این رژیم از این حرفها سر عقل بیاند و در خود تحول عقلانی پیدا کنند، تنها شانس این رژیم و مردم تحت تلسط این ریم، کاردهای جوانتر و اندکی معقولتر است، که د چارچوب یک کودتای بدون خونریزی (حتی به سرکردگی یکی پسران یا بیت) یا مدیران کشوری و لشکری انجام دهند، زمان چندانی تا آمدن ترامپ نیامده و کاملا هریس دست کمی ترامپ ندرد، تنها شانس نجات به کمترین هزنیه ایران و افرد رژیم، یک نمایش کودتای سکولار و تغییر اسم رسم حکومت است. پایان دادن به حکومت اسلامی و تغییر اسم جمهوری اسلامی به جمهوری لیبرال سکولاری و رسم و ماهیت حداقل دیکتاتوری سکولاری (اگر جربزه و شجاعت سکولار دمکراسی ندارند) تشکیل دولت گذار است. شبه کودتای بدون خونریزی در این مدت کوتاه سه ماه آینده آخرین شانس این رژیم است. تا خود نجات دهد و از دردسر حضور در محور مقاومت و تخاصم با اسرائیل و غرب و حل مسئله هسته ای راحت شود، در این صورت با کسب رضایت نسبی مردم در پی کودتای بدون خونریزی، میتواند با خیال راحت برنامه بیفایده هسته ای تسلیم سازمان ملل دهد و خودش به کشور و حکومت نرمال تبدیل کند، و از شر تحریمها نیز راحت شود. چون با کودتای سکولاری، تغییر سریع اسم و رسم حکومت، احتمال قریب به یقین، اکثریت مردم را جذب خواهد کرد، خطر تسلیم برنامه بیفایده و درد سرساز هسته ای منجر به سقوط رزیم نخواهد شد به سبک قذافی یا عراق.

این راهی است که بهتر از منتظر ماندن تا حمله اسرائیل و امریکا در ماههای آینده، تجربه طی این چند دهه ثابت کرده چین و روسیه و تمامی کشورهای به ظاهر دوست ایران، نه تنها کمکی نخواهند به رژیم و بلکه پنهان و آشکار کمک به مهاجمان خواهند کرد، در واقع ایران هیچ دوستی ندارد در جهان، کارهای احمقانه تا وحشیانه رژیم ج.ا دوستی برایش جز مشتی خلافکار و تروریست نگذاشته، و خلافکار ها و تروریستها نیز وفا ندارند به هیچ کس حتی به خودشان!

بدیهی است این شبه کودتای بدون خونریزی، واقعی باید باشد و نه در توهم فریب مردم، این کودتا (برخی کودتای ملی و سکولاری میگویند) برای نجات سران و عاملان حکومت است از سرنوشت شومی که بزودی در انتظارش هستند و البته سودهای نیز به کشور و مردمان ایران خواهد رسید.

احتمالا مدعیان اپوزیسیون و مخالفان مانع تراشی میکنند و از سانسورهای شدید و وحشیانه این نوع مطالب گویاست که آنها میخواند وضعیت ایران را به سمت فروپاشی ببرند بخصوص جدایی طلبان قومی و کسانی که بزرگی و تجمیع منابع عظیم ایران را خطر برای خودشان میداند از جمله کشورهای رقیب اقتصادی و سیاسی و ژئوپلتیک منطقه و جهانی.

 

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)