بالاخره بعد از مدتها و آخرین جشن عمومی ایرانیان به‌دلیل باخت تیم فوتبال خامنه‌ای، مردم ایران دوباره یک روز خوش دید. دلهای اقشار رنج‌دیده و محروم، مادران شهدای قتل‌عام ۶۷ و قیامهای سراسری، مادران اعدامی‌ها و خانواده‌های داغدیده کولبران و سوخت‌بران به‌قتل‌رسیده از ته دل شاد شد و لبخند بر لب همه نشست.
آه دل مادران و پدران دادخواه دامن تنی چند از عناصر رده‌بالای رژیم را گرفت و زمین از لوث وجود رئیسی، امیرعبدالهیان، امام جمعه تبریز، استاندار آذربایجان شرقی و تعدادی دیگر از مزدوران همراهشان پاک شد.
کار خدا را بنگرید که در شب و روز میلاد امام هشتم یکی از بزرگ‌ترین جنایت‌کاران خطه خراسان که سال‌ها نان و آب تولیت آستان این امام همام را خورده و بهترین پیروانش را سربه‌دار کرده بود به درک اسفل‌السافلین فرستاد.
رئیسی، خبیثی که آستان قدسو خورده،
قضاییه‌اش قرون وسطا رو از رو برده،
کسی که ارتزاق از طناب دار می‌کنه،
به قطع دست و پای محکوم افتخار می‌کنه!
که کشته یک قلم سی‌هزار بار ما رو،
چقدر داغدار کرده خونواده‌ها رو!
عجب از عبرت روزگار که حتی مرگ او نیز موجب رسوایی نظامش شد. قدرت پوشالی منطقه که مدعی فرستادن موش و میمون به فضاست، طوری از یافتن چند رأس آخوند و پاسدار در روی زمین عاجز بود که ذلیلانه از ترکیه و ناتو و اروپا درخواست کمک کرد.
دست تقدیر را ببیند که رکورددار قتل‌عام مردم ایران در حوادث و سوانح رانندگی و تصادفات، خودش طعمه یک تصادف سخت و یک مرگ فجیع شد.
آه که در دقایق آخر حیات کثیفش با دیگر وحوش ولایی چه دست و پایی زده و با چه وحشت و ذلتی به جهنم رفته‌اند!
از این بابت هم روح همه قربانیان جاده‌ها و «ارابه‌های مرگ» ِموسوم به پراید و مقتولین هواپیمای اوکراینی شاد!
بهرام که گور می‌گرفتی همه عمر
دیدی که چگونه گور بهرام گرفت؟‍!

پیشوای اعدام و شکنجه
رئیسی خاص‌ترین مهره‌ٔ خامنه‌ای بود. ولی‌فقیه برای رساندن او به کرسی ریاست‌جمهوری همه خودی‌ها را سر بریده بود و پیه نحیف و ضعیف شدن قاعده ولایتش را به تن مالیده بود.
آن جلاد کسی بود که خامنه‌ای حساب کرده بود تا فشنگ آخر و روز آخر در کنارش می‌ماند. آدم‌کشی که سرنوشت و زندگی‌اش را به سرنوشت خامنه‌ای و کل نظام گره زده و همه پلهای پشت سرش را خراب کرده بود.
یکی از رکوردداران در صدور احکام شکنجه و اعدام و جوان‌ترین و بااستعدادترین عضو هیأت مرگ بود. زمانی که خمینی دنبال نفری برای تسریع در مجازات متهمان بود، او و آخوند نیری کاندیداهایی هستند تا در احکام شلاق و بریدن دست و پا و اعدام پرونده‌های راکد را به‌سرعت به جریان بیندازند.
در هر رأی‌گیری داخلی، سرکوبگرانه‌ترین گزینه از جانب او مطرح می‌شد. در مقابله با زنان میهن حرف آخر را زده و با دو قید تأکید، خط و نشان کشیده بود که «حتماً این بساط کشف حجاب هم حتماً جمع خواهد شد».

واکنش خامنه‌ای و وضعیت نظام
ولی‌فقیه هفت‌خط نظام البته سعی کرد در چنبره بحرانها و روحیه‌باختگی‌های مزدورانش، مرگ پیشکارش را کمرنگ کند و گفت: «ملت نگران نباشند هیچ اختلالی در کار کشور پیش نمی‌آید»! جانشین فعلی رئیسی، مزدور مخبر هم روی همین ساز کوک کرد و افزود «در اداره کشور، در روند پیشرفت کشور، در امور جاری کشور، مردم باید مطمئن باشند که هیچ خللی وارد نمیشه»! اما تا همین جا مشخص است که:
خامنه‌ای جرثومه و عصاره‌ٔ تمام خالص‌سازیهای سال‌های اخیر خود را از دست داد. آخر چگونه ممکن است مرگ کسی که خامنه‌ای به‌خاطر او تمام باندهای اصلاحاتی و لاریجانی‌ها و امثال روحانی و حسن خمینی و… را جراحی کرده است، هیچ «اختلال» و «خللی» در نظام بحران‌زده آخوندی ایجاد نکند؟ پس این همه جنگ یکدست‌سازی و حذف هر نوع صدای مخالف چیست؟
با از بین رفتن شاه‌مهره خامنه‌ای، به کل نظام ولایت ضربه‌ٔ مهلکی وارد شد. این مرگ چنان اهمیتی داشت که عملاً هلاکت امیرعبدالهیان مزدور اصلی دیپلماسی و تروریسم منطقه‌یی خامنه‌ای را تحت‌الشعاع قرار داد. امیرعبدالهیان از نوچه‌های قاسم سلیمانی بود که جنگ‌افروزیهای منطقه‌یی خامنه‌ای را هدایت می‌کرد.
با مرگ رئیسی، یکی از گزینه‌های اصلی و ثقل‌های خبرگان برای تعیین جانشین ولی‌فقیه باطل شد.
بحران ۵۰روزه‌ای به‌نام «انتخاب رئیس‌جمهور جدید» به نظام نامتعادل ولایت تزریق شد که جنگ گرگ‌ها را به مدار بالاتری خواهد رساند. پس از دو شکست فجیع ۳ و ۸ درصدی در دو انتخابات اخیر، یک آبروریزی دیگر آخرین چیزی بود که خامنه‌ای بدان نیاز داشت.
این مرگ مبارک با این چالشها، زمینه را برای فوران خشم مردم ایجاد کرده و اعتراضات و قیامهای شعله‌ور و آتشین در پایین جامعه و کف خیابان‌ها گسترده‌تر می‌شود.

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)