پیام تحریم انتخابات

جنبش پیروز تحریم “انتخابات” بر ایرانیان مبارک باد

یکی از ادعاها و تبلیغاتی که نظام ولایت مطلقه بدان تمسک می جوید؛ تداوم “انتخابات” درهر شرایط است.

در طول حیات نظام ولایت مطلقه فقیه “انتخابات”‌ها با دو نوع دعوت به تحریم مواجه بوده اند، یکی درروابط قوا ودیگری در رابطه با حق حاکمیت و حقوق ذاتی شهروندان. دعوت کنندگان به تحریم بر اساس روابط قوا نیز شامل دو گروهند؛ ۱- در برون مرز با استفاده از ابزار انتخابات ویا تحریم آن ، آن را برای چانه زنی با قدرت‌های بیگانه و ایجاد رابطه بکارمی گیرند ۲- در درون مرز، نظریه چانه زنی در”بالا و فشار از پایین” را به عنوان روشی برای راهیابی به سامانه قدرت مطرح کرده اند. فریب انتخاب بین بد و بدتر که جامعه را گرفتار بدترین کرده است از این دست چانه زنی‌ها است.

نزد هردو دسته اما، مردم، وسیله‌ای برای دستیابی آنها به قدرت محسوب می شوند. از سوی دیگر، دعوت به تحریم در رابطه با حقوق شهروندان از طبیعت و بیان دیگری برخوردار است؛ انسانها را صاحب حقوق و کرامت و مالک رای خویش می داند و نه ” وسیله چانه زنی”. مجامع اسلامی ایرانیان طی بیش از چهاردهه بنا بر باور به حق حاکمیت ملی و برخورداری شهروندان از حق انتخاب مستقل و آزاد، همواره مردم ایران را برای صیانت از حقوق خویش به تحریم “انتخابات” غیر آزاد در نظام ولایت مطلقه دعوت کرده اند.

در روز یازده اسفند ماه، مردم ایران، در اکثریت بزرگی، انتخابات فرمایشی دو مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری را تحریم کردند. نگاهی به آمارهای ضد و نقیض و مقایسه‌ها در رسانه‌های خود نظام بیانگراین امر واقع است که وسعت تحریم به حدی بود که نظام ولایت مطلقه فقیه که ید طولایی دررای سازی دارد، علیرغم تقلب‌های آشکار نیز نتوانست تجمیع آرای ” آبرومندی” را بسازد. تجزیه و تحلیلها حاکی از این است که بین ۷ تا ده درصد دارندگان حق رای در شهرهای کوچک و بزرگ دراین دوره انتخابات شرکت کرده اند که همان پایه رژیم است که به استبداد، حق حاکمیت ملی را غصب کرده و حکم می راند.

یادآوری این امر تاریخی حائز اهمیت است که در اولین دوره انتخابات آزاد و رقابتی ریاست جمهوری، کاندیدای روحانیون قدرت طلب ۹/۴در صد آرا را کسب کرد و بیش از ۹۵ درصد رای دهندگان به جانبداران خط دکتر مصدق یعنی پیروان خط استقلال و آزادی اقبال نمودند.

 

 اما پیام این تحریم چه بود و حرکت بعدی چه میتواند باشد:

مهمترین دستاورد این حرکت سیاسی و مقاومت مدنی، همبستگی و همگرایی قشر بزرگی از جامعه در چهار دهه اخیراست. در واقع این تحریم، به نوعی رای تحریم کنندگان به عدم پذیرش استبداد حاکم در کلیت آن، اعم از اصلاح طلب و اصولگرا و عینبت بخشیدن به شعار محوری جنبش های اعتراضی یعنی « اصلاح طلب ،اصولگرا دیگر تمام شد ماجرا» شد.

بنا براین رای سلبی مردم به نظام استبدادی موجود در ایران -همانند اول انقلاب- با اکثریت بزرگی ابراز شده است.

نظام ولایت مطلقه فقیه که با کودتا علیه انقلاب بزرگ مردم ایران، دستاوردهای آن حرکت تاریخ ساز را به سرقت برد و مانع از استقرار جمهوری به معنای حق حاکمیت جمهور مردم بر سرنوشت خویش شد، علیرغم انواع تهدید ها و تحدیدها، نتوانسته است به هدفهای خود برسد و البته نتیجه ای جز این برایش متصور نبود که روزی اکثریت بزرگی از مردم را در مقابل خود ببیند. درواقع امر، از بکارگیری زور در تحمیل نظر اقلیتی زورپرست نتیجه عکس آن را حاصل کرده است و نظریه النصر بالرعب دیگر کار ساز نیست. از این رو، دیگردستاورد تحریم را میتوان بیرون آمدن جامعه از ترس قلمداد کرد.

  اینک استبداد حاکم بر ایران، تمامی “سرمایه ها” را خرج کرده ودر انزوای کامل است. بنا دارد با استفاده ازآخرین رده ” خدمتگزاران”  که با معیارهای حاکم بر ولایت مطلقه ” خالص” اند اما در واقع از نظر حقوندی، اخلاق و خُلق و خو و فکر راهنما از ناخالص ترین ها هستند در ” مجلس شورای اسلامی”( که نه اسلامی است و نه اهل شور)، برای تنگ تر کردن فضای سیاسی- اجتماعی بهره ببرد. اما حرکت مردم درتحریم گسترده ،این کار را برای نظام دشوارتر کرده است.

هموطنان!

 بنا بر نظر بسیاری از کارشناسان، در اثر ناکار آمدی استبداد حاکم بر ایران در طی بیش از چهار دهه، بزرگی نا هنجاریهای اقتصادی – سیاسی و اجتماعی- فرهنگی، فساد درهیئت حاکمه از راس تا ذیل وضعیت ایران و شهروندان را به جایی رسانده است که آینده تاریکی را برای ایران رقم خواهد زد. بنا بر این، تغییر و گذار از این استبداد فاسد ناگزیراست. تغییری مطلوب و شایسته است که در پی حرکت عمومی ما مردم، بدون وابستگی به قدرتهای بیگانه و به دست توانای خود مان، انجام پذیرد. بنا بر امور واقع، هر تغییر سامانه سیاسی دو مرحله اساسی دارد؛ نخست حرکت سلبی و سپس ایجابی و تدارک بدیل مردمسالار. تحریم گسترده یازده اسفند ماه نشانگر جهت عمومی حرکت سلبی بود و اینک باید در تدارک مرحله دوم بود. یکی از عمده ترین وظایف سازمانها، گروهها، نهادها، افراد که جمع کنشگران باورمند به حق حاکمیت ملی و استقلال و آزادی وطن را تشکیل می دهند، آنان که ملت بزرگ ایران را  توانا به تغییر بدون مراجعه به قدرتهای بیگانه می دانند،  شفاف کردن آینده و جهت حرکت ایجابی است. ارائه نظرات و پیشنهادات و راهکارها برای گذار از استبداد حاکم در این راستا است.

 از این رو، مجامع اسلامی ایرانیان که به عنوان عضوی از جمع کنشگران در خط استقلال و آزادی، جمهوریخواه و معتقد به جدایی نهاد دین از نهاد دولت در مخالفت با استبداد کوشا بوده اند در همکاری با زنده یاد آقای ابوالحسن بنی صدر، نخستین منتخب مردم ایران در یک انتخابات آزاد و رقابتی، طرحی را برای تغییر در ایران تهیه و به عموم پیشنهاد کرده اند. این طرح شامل:

ساختار حقوقی دوران گذار برای انتقال حاکمیت به مردم ایران

قانون اساسی بر اساس حقوق پنجگانه 

می باشد

مجامع اسلامی ایرانیان از نظرات، نقدها و پیشنهادات شما استقبال می کنند، باشد تا بدین ترتیب گامی در جهت حرکت ایجابی ملت بزرگ ایران برای گذار ازاستبد و استقرار حاکمیت مردم برداشته شود.

۱۷/۱۲/۱۴۰۲  برابر با ۰۷/۰۳/۲۰۲۴

مجامع اسلامی ایرانیان

dabirkhaneh@majame.com

Home

 

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)