نیروهای مسلح ملی ایران

فرزندان ارتشی،سپاهی، انتظامی و بسیجی‌ام

در وضعیت اضطراری کنونی که موجودیت ایران عزیز هم از طریق فساد گسترده و نهادینه و سیستماتیک و نیز فروپاشی اقتصادی و اخلاقی و بی لیاقتی و پخمه پروری و دزد سالاری حاکم بر کشور و هم از طریق تهدیدهای خارجی در خطر میباشد و طالبان با بیش از ۸۵ میلیارد دلار تجهیزات نظامی بصورت تهدیدی مستمر در شرق کشور خودنمایی میکند و خوابهایی که پاره ای از چهره های اپوزیسیون برای غرب کشور دیده اند از جمله با صراحتا از تکه پاره شدن ایران و تجویز جدایی خواهی و تمهیداتی برای اغتنام در زمان فروریختن نظام و جلوگیری از تکرار حوادث نقده و نیز تغییر نام آذربایجان غربی به استان ارومیه لحظه شماری میکنند و بدنبال دیدار آقای رضا پهلوی با نتانیاهو این ابر جنایتکار تاریخ نسخه جدایی آذربایجان از ایران توسط نمایندگان اسراییل نوشته شد و با تلاش آقای عبدالله مهتدی از درج تمامیت ارضی کشور در منشور مهسا که به امضای آقای رضا پهلوی رسید خودداری گردید و نیز بعضی چهره های اپوزیسیون ضمن دعوت از امریکا و اسراییل برای حمله نظامی به ایران برای موفقیت آن پیشاپیش از تصریح به انحلال سپاه پاسداران در منشور مهسا خشنودی خود را ابراز مینمودند و در “شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هائل ” نکاتی را اعلام مینمایم:

 

۱- اگر نه از کودتای فروردین۱۳۶۷ علیه آیت الله منتظری و حذف غیرقانونی ایشان ،دست کم از خرداد ۱۳۶۸ که رهبر منعزل و خائن از طریق خیانت رفسنجانی و خبرگان علیرغم اقرار به بی لیاقتی خود و فقدان شرایط قانونی و شرعی و اذعان به اینکه برای جامعه اسلامی که حتی احتمال طرح رهبری وی را بدهد “باید خون گریست” ولی قدرت مردم را غصب نمود جمهوری اسلامی ایران در کلیت خود نامشروع و غیرقانونی میباشد.

 

۲ – اطاعت از دستورات یک حکومت نامشروع و غیرقانونی بویژه علیه مردم خود جنایت و خیانتی نابخشودنی خواهد بود.

 

۳ – حتی بفرض که حکومت غیرقانونی و نامشروع نباشد  بموجب اصل ۹ قانون اساسی حفظ آزادی ،وحدت ،تمامیت ارضی و استقلال کشور به عهده دولت و احاد ملت یعنی تک تک مردم و ازجمله نیروهای مسلح نیز میباشد و از سوی دیگر  طبق اصول ۱۴۴ و ۱۵۰ قانون اساسی نیروهای مسلح باید مکتبی و مردمی و نگهبان دستاوردهای انقلاب باشند که قرار بود آزادی و استقلال را به ارمغان آورد بعبارت دیگر نیروهای مسلح “عموما ” بعنوان مصادیقی از “احاد ملت ” وظیفه حفظ آزادی ،وحدت ،تمامیت ارضی و استقلال کشور را به عهده دارند و “خصوصا “بموجب منشور سازمانی و الزامات قانونی چنین مسئولیتی را عهده دار میباشند.

 

۴ – نیروهای مسلح ملی ما طی ۸ سال جنگ تحمیلی در قامت سربازان میهن افتخار آفریدند و در نتیجه از بالاترین اعتبار و احترام ملی برخوردار شدند ولی پس از آن به اتهام عاملیت در سرکوب مردم آزادیخواه به دستور رهبر نامشروع و منعزل نه تنها این اعتبار و احترام مردمی از دست رفت بلکه به خشم و نفرت تبدیل شد.

 

۵ – نظر به اینکه نیروهای مسلح به مثابه “قربانی “در (عزا و عروسی) اولین هدف هرگونه تهاجم خارجی و تحرکات تجزیه طلبانه داخلی قرار خواهند گرفت به حکم عقل و مسئولیت حرفه ای  و شناخت موقعیت خطرناک کنونی باید با تکیه بر شرف سربازی و مسئولیت ملی، اخلاقی و انسانی از انفعال و تبعیت از حکومت نامشروع و منعزل دست بکشد و با پیوستن به مردم و حمایت از انقلاب زن، زندگی، آزادی چنان طرحی دراندازد که هم خطر تهاجم خارجی رفع شود و هم با تضمین آینده حرفه ای خود از ادغام سپاه و ارتش و تشکیل ارتش ملی و نیز  با تشکیل نیروی انتظامی ملی همراه با اعاده حیثیت و احترام مردمی خود در ساختن ایرانی آزاد و آباد دین خود را به میهن ادا نمایند.

 

۶ – سردار غیب پرور و سردار اباذری که از تمرد سرداران و فرماندهان دفاع مقدس از دستورات رهبر منعزل پرده برداشتند موید اظهارات ۵۸ سردار سپاه در دیدار با رهبر منعزل در ۱۳ دی ۱۴۰۱ بود که دلالت بر همدلی پرسنل سپاه با مردم و برحق و مشروع شناختن انقلاب زن ،زندگی ،آزادی میکرد و حاکی از ریزش گسترده پاسداران و پیوند مبارکشان با مردم بود و این امر مهم از طریق مقایسه آماری تعداد شهدا و آسیب دیدگان قیام آبانماه ۹۸ که دست کم ۱۵۰۰ شهید و قیام زن ،زندگی ،آزادی که حدود ۶۰۰ شهید میباشد قابل راستی آزمایی و احراز است بنابراین اکنون که از یکسو همدلی عملی  نسبی سپاه با مردم محرز شده و از سوی دیگر توطئه های بین المللی و منطقه ای و عوامل تجزیه طلب داخلی سرعت گرفته و شفاف تر شده و موجودیت کشور را بیش از پیش تهدید میکند هرگونه تعلل و تاخیر در پیوستن رسمی سپاه و بسیج و به طریق اولی ارتش و نیروی انتظامی به مردم غیر قابل توجیه و مصداق (وانذر هم یوم الحسرت اذ قضی الامر و هم فی غفلت) میباشد که حسرت غافلگیر شدن و در مقابل عمل انجام شده قرار گرفتن دامنگیر نیروهای مسلح ملی خواهد شد و عدم ایفای مسئولیت مکتبی و مردمی بودن ننگی ابدی بر دامن نیروها مینشاند.

 

۷ – بدانید که موقعیت جمهوری اسلامی کاملا شبیه واپسین دوران اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی میباشد که نه امکان اصلاح آن بود و نه امکان تحمل آن و تنها اندک زمانی با سرکوب میتوانست دوام آورد اکنون که پس از خالص و یکدست سازی حکومت رهبر منعزل با القای جایگاه حسینی برای خود با یادآوری داستان توابین که بهنگام به اردوی امام حسین نپیوستند و از این تعلل شرمنده شدند و توبه کردند ولی شهادت بعدی  آنها روند تاریخ را تغییر نداد و نوشداروی بعد از مرگ سهراب بود میخواهد سر بزنگاه کنونی نیروهای مسلح را مورد استفاده ابزاری قرار دهد و چنانچه نیروهای مسلح فریب او را بخورند از آنجا که نقش اصلی سرکوب مردم و تداوم نظام جور و جهل و فساد را ایفا خواهند کرد ننگ ابدی را نصیب خود خواهند نمود و هم ظلمی مضاعف به امام حسین خواهد بود و هم سندی بر ساده لوحی کسانی خواهد بود که بعد از ۱۴۰۰ سال ضجه و (یا لیتنی کنت معکم) گفتن تازه یزید زمان را با امام حسین عوضی بگیرند! ضمنا فراموش نکنید که تحولات ایران چنان سرعت گرفته که یاد آور  موضع جیمی کارتر که در اول ژانویه ۱۹۷۸ در تهران گفت : (ایران در منطقه بی ثبات خاورمیانه جزیره ثبات و آرامش است ) ولی فقط ۷ روز پس از آن در این به اصطلاح (جزیره ثبات و آرامش ) با انتشار مقاله رشیدی مطلق در روزنامه اطلاعات مورخ ۱۳۵۶/۱۰/۱۷ انقلاب کلید خورد.

 

۸ – آیا اقدامات انتحاری و درگیریهای مکرر در مراکز نظامی و انتظامی و هدف قرار گرفتن نیروهای مسلح در مراکز نظامی و انتظامی و ترور رو به گسترش عناصر وابسته به نظام که حتی شامل مداحان هم میشود و یادآور حمله به باشگاه افسران گارد شاهنشاهی در لویزان که بیش از ۷۰ افسر در محرم ۱۳۵۷ را بکام مرگ کشاند زنگ خطر را برای نیروهای مسلح به صدا در نیاورده است؟! و نشانه ای از خشم مردم نسبت به تعلل و تاخیر در پیوست رسمی نیروهای مسلح به ملت نخواهد بود و یادآور (اتقوا فتنتا لا تصیبن الذین ظلموا منکم خاصتا) نخواهد بود که (از فتنه هایی بپرهیزید که خشک و تر را باهم میسوزد و تنها گریبان ظالمان را نمیگیرد)؟!

 

۸ – آیا احتمال یک فروپاشی ناگهانی و غافلگیرانه که مملکت را دچار خلا قدرت و ناامنی و هرج و مرج و انتقامگیری کند و کشور را در معرض تجزیه و جنگ داخلی قرار دهد بکلی منتفی میباشد؟! و در صورت وقوع نیروهای مسلح اولین قربانی آن نخواهند بود؟! آیا سرنوشت ارتش بعث عراق در انتظار نیروهای مسلح ما نخواهد بود؟! اگر چنان فاجعه ای رخ دهد چگونه میتوان به مملکت سر و سامان داد؟!

 

۹ – شرایط کشور مانند آتش زیر خاکستر است چنانکه اینجانب در تاریخ ۱۴۰۰/۴/۱۶ یعنی بیش از یک سال و دو ماه قبل از آغاز انقلاب ملی زن ،زندگی ،آزادی طی بیانیه شماره ۳۳ تحت عنوان (نامه سرگشاده دیگری از قاسم شعله سعدی به مهندس حجت الاسلام علی خامنه ای نوشتم: آیا صدای انقلاب مردم ما را میشنوی؟! شرایط کشور مانند سال ۱۳۵۷ بلکه پائیز آن سال است و انقلاب سکولار دموکراتیک مبتنی بر اعلامیه جهانی حقوق بشر ملت ما نه تنها آغاز بلکه وارد “مرحله اعتلایی “خود شده و ملت ما بهر حال حاکمیت غصب شده خویش را باز پس خواهد گرفت چه از طریق “مصالحه “و چه از راه “محاکمه ” و فقط به فاصله ۹ روز از انتشار آن بیانیه قیام مردم سلحشور خوزستان آغاز شد و از آنجا به اصفهان گسترش یافت و سپس با ورود دیگر اقشار مانند معلمین و بازنشستگان  ادامه یافت و به نقطه عطف خود با قتل دختر ایران مهسا امینی رسید و چون آتشفشانی فوران نمود. اکنون هرگونه تعلل شما در پیوستن رسمی به مردم موجب تداوم انحطاط کشور و فقر و فلاکت مردم و خود شما خواهد شد و چون نیروهای مسلح عنصر اصلی سرکوب تلقی میشوند در نتیجه هرگونه تعلل در پیوستن رسمی به مردم چیزی جز جنایت و خیانت به ملت نخواهد بود.

بنابراین ترک خدمت پرسنل وظیفه و تاسی پرسنل کادر به هولاکو احمدیان فرمانده شجاع تیپ ۶۵ کلاه سبزها مورد انتظار ملت بزرگ ایران خواهد بود تا از ادغام ارتش و سپاه ،ارتش ملی ایران تاسیس و خشم و تنفر مردم نسبت به نیروهای مسلح آخوندی به اعتبار و احترام ملی و مردم در ارتش ملی ایران تبدیل شود.

سرافراز ملت ایران

پاینده ایران 

قاسم شعله سعدی

۱۴۰۲/۱۱/۳۰

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)