کارگران قراردادی و رنج بیپایان آنها
مشکلات کارگران قراردادی در ایران ادامهیی به بزرگی دردهای آنها دارد. کارگرانی که با کمترین درآمد، مجبورند بیشترین و سختترین کارها را انجام دهند. اما با کمترین مزایای شغلی.
از جامعه شهروندی ایران، ۱۵ میلیون آن را جمعیت کارگری تشکیل میدهد. گفته میشود میزان امنیت شغلی این جمعیت کمتر از ۵ درصد میباشد. این بدان معناست که حق و حقوق این کارگران به تمام و متناسب با زحمتی که میکشند پرداخت نمیشود. همچنین بدین معناست که ۹۵ درصد این کارگران با قرارداد موقت یا به صورت سفیدامضاء مشغول کار هستند.
یعنی در برخی موارد حقوق و دستمزد کارگران پرداخت میشود، اما مزایای شغلی آنان حذف میگردد. بسیاری از کارگران نیز به خاطر اینکه همین درآمد موقتی و اندک را از دست ندهند، مجبور به ادامه هستند. به عبارت دیگر ناامنی شغلی در ایران تحت حاکمیت ملایان کارگران قراردادی را مجبور کرده است که سکوت کنند.
هر گونه اعتراض به قوانین ملایان به قیمت از کار بیکار شدن میباشد. در فقدان اقدامات حمایتی و بیمهی بیکاری، روزگار آنان سیاهتر میشود. البته نمیتوان این واقعیت را نادیده انگاشت که شرکتهای پیمانکاری قابل حذف نیستند. چون بسیاری از مشاغل موقتی و غیردائم هستند. از این رو طبیعی است که در این بخش، نیروی کار پیمانکاری مشغول باشد. اما در همین بخش نیز باید حقوق و مزایای کارگران، بنا به توافق و خرسندی کارگر پرداخت شود.
سوء استفاده در حاکمیت ملایان از کارگران قراردادی
در حالی که در حاکمیت ملایان از این امر سوء استفاده میشود. یعنی در فقدان شغل پایدار، از کارگران قراردادی، حداکثر سوء استفاده میشود. بسیاری از مزایا و متعلقات شغلی آنان پرداخت نمیشود. در مقابل در مقابل اعتراض کارگر، اخراج و بیکاری، نصیب وی میگردد.
مراجع مسئول جمعیت این بخش را ۱۰ درصد کل مشاغل کارگری عنوان میدارند. یعنی با توجه به رقم ۱۵ میلیونی فعلی کارگران ایران، ۱.۵ میلیون نفر کارگران قراردادی. اما آمار میدانی حکایتهای دیگری را بازگو میکند. به دلیل فقدان سیاستهای حمایتی کارگری، برای بخش کارفرمایی، بکارگیری کارگران قراردادی سودآورتر است.
از این رو این روند تبدیل به وجهی قالب در استخدام کارگران شده است. شرکتهای واسطه پیمانکاری، امروزه در ایران تبدیل به یکی از پررونقترین بخش کارگری و کارفرمایی شده است. به نحوی که در مشاغل ثابت مانند خودروسازی و پتروشیمی و… نیز در چند دهه اخیر ملایان به بکارگیری قراردادیها روی آوردهاند.
تا از این قبل سود بیشتری را به جیب خود واریز کنند، آن هم به قیمت زدن از جیب و نان کارگران. از این روز در سالهای اخیر در برخی مشاغل، کارگران قراردادی با سابقه ۱۰، ۲۰ ساله و بیشتر دیده میشوند. این کارگران با قرادادهای موقت ۶ ماهه یا یکساله مشغول به کار هستند!
کلاه شرعی ملایان برای اخراج کارگران معترض
در صورت اعتراض این کارگران نیز، آنان با بهانههای چون، «تعدیل، عدم نیاز، پایان قرارداد» از کار بیکار میشوند. بدون آن که نامی از اخراج به این موارد اطلاق شود. چرا که امر اخراج از کار بدون دلیل، تبعاتی برای کارفرما دارد که حاضر به این اقدام نمیشوند.
به بیان دیگر اکنون دیگر این کارفرمایان که بند و بستی با عوامل حکومت دارند، به غارت کارگران مشغولند. با ایجاد ناامنی شغلی و قرادادهای موقت، جلو اعتراضات کارگران را میگیرند. از آنان حداکثر بهرهوری را میکنند و هر گاه کارگران صدا به اعتراض بگشایند، به عواقب بدی گرفتار میشوند. [کارگران و زحمتکشان نخستین قربانیان ستم طبقاتی در ایران]
پایان قراداد، پرداخت نشدن حق و حقوق و مزایا و… تمامی این تبعیضهای در زیر سایه فقدان تشکلهای کارگری صورت میپذیرد. تشکلهای کارگری مستقل که بتوانند صدا و بلندگوی کارگران علیالخصوص کارگران قراردادی باشند. نتیجه آن شده است که هر گونه صدای اعتراض کارگران و علیالخصوص کارگران قراردادی، بایکوت میشود.
کارگران به سکوت وادار میشوند. باعث میشود در سایه قوانین ضدکارگری ملایان، به نان «نخور و بمیر» تا نان بخور و نمیر، قناعت کنند. اما تشدید این وضعیت شاید سکوتی موقتی از جانب کارگران را در پی داشته باشد. اما روزی میرسد که صدای اعتراض کارگران قراردادی، بنیان بیاساس ملایان را از ریشه خواهد کند.
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.