ابرتلنگرها!، ایران و بقیه جهان در ظلمت و جنایت و فساد و انحطاط، چرا؟ چون، همه علیه حقوق بدیهی بشریت مردان تنهای ۴۰-۵۰ ساله هستند انگاری! آه این مظلومان، دامن زندگی ضد بشری جهانیان گرفته است! آن‌گاه که زنده‌مانی بشریت نیز در میان وحوش ضد بشری ناممکن می‌شود!

این تیتر از این خلاصه‌تر نمی‌توانست بنویسد که حداقل حق مطلب را ادا کند!، بایست اصل مطلب و ریشه مشکلات را گفت- طی این سال‌ها- از انبوه برچسب‌زنی و برندسازی افراد و گروه‌ها اعم حکومتی‌ها در کشورها و مخالفانشان برای یکدیگر درست و جا انداخته اند، اما عجیب این جا است، انگاری، همگی این طیف‌ها و افراد و گروه‌ها در یک چیز مشترک هستند، ضدیت و دشمنی با موجودیت حقوق طبیعی و بدیهی و اولیه بشریت است، و نماد این مظلومیت مردان تنهای ۴۰-۵۰ ساله در ایران هستند. مختصر شرح حال و شناخت این گروه از مظلومان، و میزان توحشی که به اسم تمدن و رسم حکومت عقاید علیه این گروه مظلوم روا می دارند- دست کم هزاران تن و چه صدها هزار و میلیون‌ها تن مظلومان هستند- این گروه مظلومان کاری نمی‌توانند بکنند چه رنج کشیدن و آه مظلومیت به درگاه خدایی که می‌پندارند دیگر کسی جز او ندارند!

جنایتکاران به اسم های مختلف که اغلب با پیشوند “پان” و یا پسوند “ایسم” در ادبیات سیاسی از آنها یاد می‌شود، هویت‌های کذایی یا واقعی ضد بشری قومی و ملی و نژادی و کشوری و جهانی و شرکت‌های حکومتی (دولتی) و شبه خصوصی (ترکیبی و هیبریدی حکومتی و خصوصی مشهور به خصولتی) و خصوصی، نهادها و سازمان‌های کشوری و جهانی اعم سیاسی و اقتصادی و نظامی و امنیتی و جاسوسی و ضد جاسوسی تا افراد و گروه های هکری و قوانین ضد بشری کپی‌رایت مطلق‌گرا و غیره، انگاری همگی علیه موجودیت حقوق بدیهی و اولیه بشری هستند و اوج این جنایت علیه حقوق بشری در نماد مظلومیت مردان تنهای ۴۰-۵۰ ساله ایران است!

میزان توحش مدعیان تمدن و اساسا خود تمدن (چه انواع تمدن بدانند و چه تمدن جهانی امروزی)،یک توحش و دشمنی آشکار و در نهایت بی‌رحمی و بدون خط قرمز است علیه طبیعی‌ترین و به قولی خدادادی ترین و ارزان‌ترین (در حد مفت خدایی و طبیعی و بدیهی)، حق حیات!، حق رابطه جنسی! حق داشتن تک‌شریک جنسی (پارتنری)! حق مهربانی و محبت و عاطفه به هم‌دیگر! حقوقی که هیچ خرجی در ذاتش طبیعتش ندارد و این حرامی‌لقمگان پان تا ایسمی از قومی تا ملی و از کمونیستی تا کاپیتالیستی آنها را تبدیل به گران‌ترین و دشوار دست‌یافتی‌ترین چیزها کرده اند!، میزان توحش آن موارد و مواردی که نیامده در یک چیز مشترک هستند، طبیعی ترین و ارزانی‌ترین حقوق بدیهی بشری از بشریت و به ویژه بشر مرد تنهای ۴۰-۵۰ در ایران سلب کرده و آنها باز تنبیه می کند با تحقیر! آنها مجبور خودناارضایی و یا همجنس‌گرایی می کند و باز رحم نمی کند و میزان توحسش حد و مرز و خط قرمزی ندارد!، خودناارضایی و همجنس‌گرایی اش تحقیر و از او حتی حریم شخصی اش نقض می‌کند و هیچ حرمتی برای سبک و زندگی شخصی مظلوم قائل نیست، تله‌های جمع‌آوری اطلاعات شخصی در فضای مجازی و شبکه مجازی و فرم‌های ثبت‌نام تفتیش عقیده تا مجازی و فریب پروفایل‌سازی و آنالیز هوش مصنوعی و هدایت و کنترل مدیا و روانی (از نمادهای سادیسم سرمایه‌سالاری) و فیلم گرفته و منتشر می کند و برای این ظلمی به او روا داشته و از شدت تنهایی مجبور به خودناارضایی یا همجنس‌گرایی کرده (ترجیح و انتخاب او نیست، از سر اجبار است، چرا زنی حق او از او دزدیده اند آن اسلامیست‌ها، آن ایرانیست‌ها، آن مدعیان اصلاح‌طلب تا لیبرال و سکولار، آن مدعیان موهومات آخرالزمانی و آریایی و سایر ژن برتر نظیر ساداتی و اشرافی و خاندان پادشاهی و قومی و فرقه ای  و غیره از ولایت فقیه مطلقه تا حکومت مطلقه پادشاهی فر ایزدی ایرانی، آن کمونیست‌ها و آن مرتجعین سرخ و سیاه و سفید! آن لات‌گراها، آن اصحاب شرکت‌های بزرگ و کوچک، آن اصنافی‌ها، آن هرزه‌گرایان دخترباز و زن‌باز و آن دختران و زنان هرزه و خائن به تاهل، آن دختران زنانی که فریب بازی پلشت این پان‌ها و ایسمی‌هایی خورده اند که به برخی‌شان اشار شد)، برای خودناارضایی و استمناء صد ضربه شلاق و یا برای آن همجنس‌گرایی اجباری‌ مجازت مرگ تعیین می‌کند اسلامیستی و دیگران، و آن حرامی‌ذهن‌پندار که منتقدان و مخالفان و دشمنانش حرام‌زاده و زنازاده می‌گوید، یکی از کاسبی و سرگرمی‌های جنگ روانی اش تحقیر خودناارضایان مردان تنهای در ایران است!، پشت نقاب های ایران گرا و پان ایرانیست و آریایی و موهومات دیگر نژادپرستی و نژادگرایی و ایدئولوژی‌ها از ایسم‌های مختلف کمونیسمی تا کاپیتالیسمی و پشت انگ‌های ۵۷ تی و پهلوچی و حزب الفلانی و اصلاح‌طلب کذایی و ضد انقلاب و انقلابی و لیبرال و سکولار و پادشاهی‌خواه و قومیت‌خواه و جدایی‌طلب و استقلال‌خواه و مدعی فعال حقوق زنان و به یکدیگر، صحنه‌گردان پلشت و آلوده سیاست‌بازی اند، در این هدف مخدوش کردن حق است و واقعیت نقض بدیهی‌ترین و اولیه‌ترین حقوق بشری است، همگی دارای یک هدف و نقطه مشترک هستند، نهادینه کردن تبعیض طبقاتی، و تحکیم کاست‌ها و لایه‌بندی توزیع ناعادلانه قدرت و ثروت و موقعیت علیه بشریت مانند مردان تنهای ۴۰-۵۰ ساله در ایران و بقیه جهان هستند. این داستان دهه هشتادی‌ها و جنبش زن و زندگی و آزادی نیز اسمی است برای پنهان‌کاری پلشتی‌های ضد بشری‌شان، هدف آنها انحطاط و عقیم کردن نسل‌های بشری طبقات فرودست ایران و جهان است و اکنون توانسته اند تا حد زیادی این ظلم‌ها و جنایت‌ها و فسادها را علیه این مظلومان.

میلیون‌ها تن دهه ۵۰ و ۶۰ در ایران و چه بسا صدها میلیون تن در بقیه جهان از این حقوق بدیهی محروم کنند. میزان توحش غیر قابل تحمل و به سختی قابل باور است این میزان توحش ضد بشری!

از خرده ترین لایه این توحش، یعنی صاحبکاران وحشی بخش صنفی، که حاضر نیستند مردان تنها ۴۰-۵۰ ساله با یک سوم دستمزد قانون ضد بشری ج ا ایران بکار گیرند و در عوض دختران و زنان با مزد بالاتری استخدام می گیرند، وحوشی ضد بشری که در پس این به ظاهر طرفداری از حق کار دختران زنان، هدف های ضد بشری وحشیانه‌تری دارند، انتفاع چند جانبه از موجودیت استثمار زن از نیروی کار بدنی فکری و سوءاستفاده جنسی در حرام‌سراها (حرم‌سراها) غیر رسمی‌شان، سبک جدید حرم سراداری از چندین دهه پیش و شاید از از همان زمانی شکل برده‌داری قدیم را منسوخ کردن برده جدید سرمایه‌سالاری (در انواع حکومتی و دولتی و شبه دولتی و خصوصی) با انواع ایسم‌ها از جمله کمونیسم تا کاپیتالیسم، این شیوه جدید برده داری، نیازمند نابود کردن روح و جسم مردان طبقات فرودست است و آنها در آلودگی لات گرایی تا درگیری با خود و دیگر هم‌نوعانشان باشد!، برنامه‌ریزی‌های عظیمی صورت گفته، که نسل های عقیم شده مردان تنها بوجود بیاد، آریاگرای موهوم ایران‌گرا تا پان‌گرای قومی و سلطنت‌طلب تا جمهوری اسلامی ولایت فقیهی تا مدعیان اسلام‌های دیگری و حتی مدعیان جنبش‌های رهایی‌ بخش از زرتشتی‌گرایی و دیگر ایین‌های غیر اسلامی یا بی‌دین‌گرایی و لامذهبی‌بازی درآوری و ناباوری و غیره، شناختشان دشوار می نماید(؟!)، اما اگر وجوه مشترک و کنه سخنان اهریمنی و شیطانی شان ژرف‌نگری کنی، به نقاط مشترک و هدف‌های ضد بشری‌شان می‌رسیم، در نهایت آنها به نابود کردن زیست و زندگی حداقلی مردان تنها ۴۰-۵۰ ساله در ایران می‌رسیم که آخرین وظیفه ای این وحوش ضد بشری برای‌شان تعیین کرده اند، یعنی مرگ سریع یا تدریجی و پر کردن کاسبی دیگر این وحوش ضد بشری یعنی بخش دارو و درمان و پر کردن کیسه پزشکان و بیمارستان‌داران و کاسبان آرامستان‌های کذایی است!، آنها از تن های بیمار و افسرده و رنجور مردان تنهای ۴۰-۵۰ ساله در ایران هم نمی گذارند و تا آخرین ذره وجود این مظلومان سوءاستفاده می کنند، زنی که حق آنها بود گرفتند، ارث و مال و معاش و شخصیت و حتی کاری که حق آنها بوده، که گرفتن و در حقیقت دزدیدن و به همان دختران و زنانی که هر یک به یک حقان بود دادند، دزدی و بردگی چندین باره و مضاعف اندر مضاعف که وحشیانه‌تر از بردگی قدیم است، نوش و خوراک او گرفتند، حالا در هنگام جان دادنش، از آخرین رمق‌ها و اندوخته ناچیزش در راه مرگش سوءاستفاده می‌کنند!

اما این دنیا دار مکافات گفته اند، این حد توحش و ستم این‌پان‌ها و ایسمی‌ها را تاوان و مجازات طبیعت است، انعکاس عمل ستم این وحوش ضد بشری را خواهند دید عامل‌هایش.

اکنون موجودیت این تمدن(ها) و حکومت و رژیم‌ها و کشورها و سرزمین‌ها و اتینک‌ها و زبان‌ها و هر ه هویت‌ها بعد از بشریت است، موجودیت ضد بشری پیدا کرده اند و ضد خویش هستند چون با اصل بنیادی خود یعنی بشریت در تضاد و دشمنی هستند!، این توحش موجودیت این‌ها انعکاس در طبیعت دارد و با وجودی در ظاهر مظلومان دستشان کوتاه است از دادگری، خدای طبیعت کار خودش می‌کند، آه مظلومیت دامن پلشت این آن وحوش ضد بشری گرفته است.

تا زمانی حتی یک تن مرد تنها در ایران سایر جهان باشد و این ظلم‌ها ادامه داشته باشد، نه تنها کشورهای ایران و اسرائیل و بقیه موجودیتشان در خطر خواهد بود، بلکه موجودیت بقیه بشری که خواسته ی ناخواسته با وحوش ضد بشری هم راستا و هم‌داستان شده اند در خطر است، آه مظلوم به خدای طبیعت رسیده و خدای طبیعت بنا بر ذات طبیعتش عمل می‌کند.

 

bashariat

این نوشتار در پاسخ این مطالب فلانی‌ها بود

آنانی-که،-جنگ-اباطیل،-رازگشایی،-صلح

 

یک مشت تلنگر و اپوزیسیون بی دست؟!، پرستاران دیکتاتوری!، مشکل کجاست؟ مغزهای پریشان آنها و یتیمی مردمان ایران؟

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)