گولان فهیم

در ایستار شهدای” هیچ کس نمی‌تواند خورشید ما را بی‌فروغ گرداند” یاد تمام شهدای راه آزادی را گرامی می‌داریم و سوگند یاد می‌کنیم کە تمام فعالیت‌هایمان بر مبنای آزادی فیزیکی رهبر آپو باشد.

ما در مقطع زمانی خاصی قرار داریم کە در آن جنگ جهانی سوم از هر جهت رو بە گسترش است. می‌توان جنگ جهانی سوم را بە عنوان جنگی پارادایمیک هم نامید و در عین حال  جنگیست سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، دیپلوماتیک،  و نظامی. بخاطر خصیصەی پرادایمیک بودن این جنگ می‌توان بە وضوح دید کە نیروهای هژمونیک درصدداند، تمام نیروهایی کە برای خود مانند یک مانع می‌بینند را از سر راهشان بردارند و نظام سرمایەداری می‌خواهد خود را در تمام جهان بە سروری و حاکمیت برساند. بویژە در خاورمیانە سعی می‌کند تا جای پای خود را مستحکم کنند. سالهاست کە اجازە ندادەاند در خاورمیانە آرامش وصلحی برقرار گردد، بە طور مداوم با جنگ افروزی سعی دارند در امور خاومیانە دخالت کنند و برنامەهای خود را عملی سازند. اما جامعەی خاورمیانە بە این مسائل و برنامەها تن ندادە و عیان گشتە است کە حقیقتا فلسفەی زندگی در خاورمیانە کاملا برعکس مغرب زمین است. در این سرزمین ها وابستگی عظیمی بە اجتماع وجود دارد و  بە دلیل اینکە اجتماعی بودن برای اولین بار در همین جا بە وقوع پیوستە است و بە مثابە یک فرهنگ نهادینە شدە است. در دیدگاه اوریانتالیسم( شرق شناسی ) اینگونە بە شرق نگاه میکنند کە جامعەای عقب ماندە است، با فلسفەی بندگی زندگی می‌کنند و خلقی هستند کە باید همیشە در حال خدمتگذاری باشند. حتی اگر چنین واقعیاتی ساختەگی ای وجود داشتە باشد بازهم نمیتوان آن را بە عنوان حقیقت این خلق ها درنظر گرفت بیشتر از هر کسی، رهبر آپو بە تحلیل، چارەیابی و مبارزە برای تغییر این واقعیات ساختگی اهتمام بەخرج داده اند . در حال حاضر مشکل اساسی در خاورمیانە ، عدم پیشاهگی است ، بدین نحوکە هویت ایدئولوژیک مورد حملە و نابودی قرار میگیرد و نظام سرمایەداری از بانیان اساسی این مسئلە است و چون تا بە حال سرچشمۀ این معضلات بە صورت اساسی مورد تحلیل و ارزیابی قرار نگرفتە است، بە سطح بحرانی رسیدە است. کسان زیادی سعی کردەاند با این واقعیات ساختگی مبارزە کنند و آن را تغییر دهند، اعم از فیلسوفان و  پیامبران اما این افراد نیز نتوانستەاند عمری طولانی داشتە باشند و مدت زمان کمی سعی و تلاش آنان ادامە داشتە است. یکی دیگر از دلایل این است کە بجای دادن راهکارهای صحیح از راهکارهایی استفادە شدە کە زیان بار بودە و بەنسخەای از خود نظام مبدل شدەاند.

پیدایش اسلام نیز یک امر ایدئولوژیک بودە است. امروزە نظام های اقتدار بشدت از اسلام استفادە می‌کند و چون خود نظام با مشکلات زیادی رو در رو است بیشتر از همیشە  بەاسلام متوسل میشوند چیزی که درخاورمیانە بە وضوح دیدە می‌شود کە خود مبییٌن عجین شدن اسلام با اقتدار است ازهمین روی راه برای پیشرفت و گسترش دمکراسی مسدود شدە است و  جامعە بجای گذار از مشکلات، بیشتر در آن فرو می‌رود. بعضی از دولتها خود را بە عنوان جمهوری معرفی می‌کنند درحالی که به واقع چنین نیستند، چون استعداد دمکراتیک شدن را دارا نیستند و  نمی‌توانند ملزومات مادی و معنوی زندگی جوامع خاورمیانە را مهیا نمایند. از دیگر سو با دیدگاههای اوریانتالیسمی و سرمایەداری  پرداختن بە این موضوعات  راهگشای تغییر و پیشرفت نخواهد شد و صحیح نیز نخواهد بود. تحلیل و ارزایابی های نادرست بە چارەیابی مسائل نخواهد انجامید. نیروهای سرمایەداری می‌خواهند با ایجاد بحران و مداخلە در امور، وضعیت را ادراە نمایند اما این در مواجهە با حقیقت خلق‌های خاورمیانە موفقیت آمیز نخواهد بود. رهبر آپو این مشکلات و مسائل را بە نحوی ایدئولوژیک و ریشەای ارزیابی نمودند و با تعاریفی جدید بە چارەیابی آن پرداختند.

رهبر آپو با استفادە از انقلاب کوردستان خواستند تا در سطح کل خاورمیانە یک انقلاب عظیم ایجاد نمایند و با ارزیابی مشکلات خاورمیانە، مشکلات کل دنیا را ارزیابی و نقد نمایند تا بتوانند برای آن چارەیابی اهدا کنند.  برای این منظور ابتدا بر علیە ملی‌گرایی مبارزە کردند زیرا این همان فاکتوری است کە معظلات را عمیق‌تر می‌کند و آن را بە عنوان یک ابزار تمدن نام نهادند و برای گذار از تمام اینها دولت-ملت را رد  و پارادایمی نوین عرضە نمودند. این جهانبینی نە تنها برای کوردستان بلکە برای کل خاورمیانە و حتی جهان جوابگو و موثر واقع خواهد گشت. ایشان اینگونە بە چارەیابی پرداختند.

وقتی بە مشکلات و معضلات نگاه می‌کنیم بە وضوح نیاز بە یک تغییر اساسی را احساس می‌کنیم. هیچ تغییری کە نتواندخود را از اقتدارگرایی مبرا سازد و پارادیگماتیک نباشد نخواهد توانست برای مسائل کوردستان، خاورمیانە و دنیا چارەیاب باشد. ممکن است کە در هر نقطە از جهان ، مسائل؛ خود را متفاوت از سایر نقاط دیگر نشان دهند اما این حقیقت را نباید فراموش کرد کە  تمامی این مسائل و مشکلات، از یک ذهنیت نشات می‌گیرد. نباید مسائل خشونت و اقتدار را تنها در چارچوب کوردستان ارزیابی نمود. ممکن است در خاورمیانە و کوردستان شدت این مسائل بیشتر باشد اما در حقیقت کل دنیا با اینگونە مسائل دست و پنجە نرم می‌کنند. رهبر آپو در این مورد معتقدند کە، تاریخی وجود دارد کە بە شدت تحریف و دستکاری شدە است وباید بخوبی آن را ارزیابی و درک نماییم. ایشان این اختلال در تاریخ را حل نمودند و تمام زندگی خود را تا بە این لحظە صرف دادن حقایق بە جامعە کردەاند و هزینە آن را نیز متقبل شدەاند.

رهبر آپو نە تنها برای خلق کورد بلکە برای مردم جهان و بویژە زنان یک شانس آزادی است ندیدن این حقیقت  وعدم صیانت از رهبر آپو بە معنی از دست دادن این شانس است. ایشان همان فرصتی هستند کە تمام خلق‌ها برای رسیدن بە آرامش، صلح و دمکراسی بە آن نیاز دارند. می‌توان ایشان را پیشاهنگ حل تمام معضلات حل نشدەی این قرن دانست و بە عنوان رهبر قرن ایشان را معرفی نمود. رهبر آپو میگویند: “از خودتان بپرسید کە خواهان چگونە زندگی هستید”. ایشان زندگی را تنها بە عنوان یک امر بیولوژیک در نظر نگرفتە و آن را از ابعاد فلسفی نیز ارزیابی نمودەاند. اگر بخواهید بە زندگی ارزانی بپردازید در هر سیستم و نظامی می‎‌توانید زندگی کنید اما رهبر آپو برای ایجاد زندگی با معنا برای تمام جامعە بە مبارزە علیە سیستم اقدارگرا پرداخت. ایشان گفتند زندگی برای معنامند بودن، مطلقا بە آزادی نیاز دارد. زندگی معنامند زمانی میسر خواهد گشت کە جامعەای با معیارهای اخلاقی کە در آن وجود هر انسان معلوم و از ارزش برخوردار باشد وجود داشتە باشد. در این جامعە باید ارزشهای اجتماعی بودن در صدر باشد و باید معیار برابری و عدالت وجود داشتە باشد کە هر کسی بتواند با هویت و فرهنگ خود زندگی کند. اگر چنین نباشد باید دانست کە اشتباهی وجود دارد و باید معیار رد و قبول را بە کار ببندیم تا آن را نقد و از آن گذار نماییم. رهبر آپو انسان را بە عنوان یک فرد ارزیابی نمیکند و حتی تمام هستی را با خصیصەی اجتماعی بودن ارزیابی میکنند. انسان موجودی اجتماعی است و برای رسیدن بەآزادی نیز حرکتی اجتماعی نیاز است.

رهبری کە تنها خود را در مسائل ملی غرق کردە باشد نمی‌تواند شخصیتی تاریخی باشد. رهبر آپو میگویند:” مسئلەی کورد، مسئلەی کل انسانیت است”. ایشان این معضل را با تمدن اقتدارگرایی مرتبط ساختند و گذار از  آن تمدن را بە عنوان راه حل معرفی نمودند. مسئلەی برابری و عدالت بە هرکسی مربوط است و این نیز از تمدن اقتدارگرایی نشأت می‌گیرد. اقتدارگرایی از پنج هزار سال قبل تاکنون علیە تمامی انسانیت قرار گرفتە است و این مشکل نیز همانند مسئلەی زنان تنها مربوط بە خلق کورد و زن کورد نیست بلکە تمام خلق ها و زنان تمام جهان را در بر می‌گیرد. رهبر آپو مسئلەی زنان را تنها محدود بە خلق کورد ننمود بلکە آنرا بە تمام دنیا مرتبط ساخت و بخاطر اینکە باور داشتند سرمنشأ تمام مسائل است، آزادی زن را بە عنوان یکی از سە پایەی پارادایم خود قرار داد.

رهبر آپو علیە انحراف ایجاد شدە در میان انسان با خود( هر دو جنس ) و با طبیعت ایستاد و راه چارە را بە ما نشان داد. برای بی‌تأثیر کردن اقتدارگرایی کە در آن انسان‌ها بە اندازە زمین و آسمان از هم فاصلە می‌گیرند، پارادایمی نوین بر اساس جامعەی اخلاقی-سیاسی. اکولوژیک و آزادی زن ارائه کردند. ابتدا سعی کردند تا این مسئلە را در خلق کورد حل نمایند و آن را با هویت کورد آزاد ارتباط دادند. در تاریخ کوردستان رهبران زیادی بودەاند کە قیام کردەاند اما رهبریتی تاریخی هرگز شکل نگرفتە بود. در ابتدا سیستم اتونوم در میان کوردها وجود داشت، همکاری با دشمن اوج نگرفتە بود و خلق ها در منطقە تا حدی خود را مدیریت می‌کردند اما بە محض اینکە کوردستان بە چهار بخش تقسیم شد اوضاع عوض شد. بعد از پایان جنگ جهانی اول همکاری با دشمن در میان خلق‌ها فزونی یافت و این امری سازمان یافتە و  سیاسی بود کە از طرف رژیم توسعە دادە می‌شد. هر شخص و یا نیرویی کە با دشمن همکاری داشتە باشد هرگز نمیتواند بە سطح رهبریتی دست یابد و مسئلە کورد را حل کند و حتی تعمیق مسئلە را با خود بە همراه خواهد آورد. ذهنیت ملی‌گرایی، توافق با دشمن، همکاری و خیانتکاری را با خود بە همراه خواهد داشت. دولت ترکیە با فشار دادن گلوی حرکت آزادیخواهی سعی دارد فرصت زندگی آزاد ر از تمام خلق ها سلب نماید. و هرگاه  در این مسیر از حرکت باز میماندحزب دمکرات کوردستان عراق بە یاری او می‌شتابد و حتی بیشتر فشار می‌آورد. چون او خدمتکار است و موجودیت خود را در خدمت برای دشمن و اقتدار می‌بیند. آنکە خود را رهبر کورد بداند اما در عین حال با دشمن همکاری کند، و خلق بینوا را بفریبد در واقع جز خیانت ؛ کاری نکردە است. باید با این ذهنیت برخوردی جدی نمود، زیرا این مسئلە همانا عدم پیشاهنگی است و خطر موجود در کوردستان نیز همین است. رهبر آپو خلق را تعلیم دادند، شخصیت آزاد و با ارادە را در مقابل دشمن ایجاد نمودند و در عین حال نیروی مقاومت را بە حد اعلا رساندند.

مسئلەی کوردستان مربوط بە تمام خاورمیانە است. در هر چهار بخش کوردستان معضلات پخش شدەاند و تمام خلق‌ها و نیروهای دیگر را تحت شعاع قرار قرار دادە است. برای همین اگر رهبری بخواهد مسائل مربوط بە کوردستان را حل نماید باید توان حل مشکلات خاورمیانە را داشتە باشد. تمام کسانی کە در تاریخ بە مبارزە پرداختەاند علی‌رغم اینکە ممکن است بە تمامی نتوانستە باشند مسئلە را تحلیل نمایند اما باز هم از طرف رژیم با مرگ رو در رو گشتەاند. رهبر آپو در حالی این مبارزە را شروع کرد کە خلق کورد با انکار رو در رو شدە بود، حتی با زبان خود نمی‌توانست این را بیان کند و حتی نمی‌توانست بگوید من هم وجود دارم. تمام امکانات و ارادە از او سلب شدە بود و در عین حال با استفادە از اسلام کاری کردە بودند کە تمام این سیاست ها را بە مانند یک سرنوشت شوم قبول کردە بود یعنی بە وضعیت مردەای متحرک درآمدە بود. وقتی چنین چیزهایی مانند یک سرنوشت دیدە شود دیگر کسی خود را مسئول تغییر آن نخواهد دید. اقتدار بە شدت و با بیرحمی خود را بر جامعە تحمیل می‌کرد و بە یک رهبر نیاز بود. و ظهور رهبر آپو بر طبق این شرایط ظهوری نیرومند و تأثیر گذار بود.

وجود رهبر آپو و خلق کورد بە هم بستگی دارد و دشمن نیز بە خوبی از این موضوع باخبر است و حل مسئلەی کورد را در ایستار رهبر آپو مشاهدە می‌نماید. می‌دانند کە رهبریت همان خلق کوردی است کە دوبارە متولد شدە است. هویت کورد آزاد با مبارزە رهبر آپو بە دست آمد. رهبر آپو برای زنان نیز یک فرصت استراتژیک است. در تاریخ تاکنون شخصی تا این حد با وجدان و انصاف وجود نداشتە کە تا بە این حدمشکلات زنان را جدی دانستە و تا این حد عالی تحلیل کردە باشد. رهبر آپو در ایستار زن کورد برای تمام زنان نیز یک رهبر محسوب می‌شود. بر علیە ذهنیت جنست‌پرستی و مردسالاری ایستادە است و شخصیتی نوین ایجاد نمودەاند. ایشان نیروی زنان را ایجاد و سازماندهی نمودند و در خودشان نشان دادند کە انسان می‌تواند از این ذهنیت ۵٠٠٠ سالە رهایی یابد.

با وجود تمام چیزهایی کە گفتیم و بە آن اشارە نمودیم همگی ما باید بە وظیفەی خود یعنی صیانت از رهبر آپو عمل کنیم. هرکسی کە بە دنبال یک زندگی معنادار است باید بداند، صیانت از رهبر آپو چە معنایی دارد. صیانت از رهبر آپو برابر است با صیانت از وجود خود و آزادی. رهبر آپو برای کسانی کە در جستجوی آزادی‌اند منبعی تشکل یافتە از کل اهداف است. در عین حال ایشان آزادی، موجودیت و پروژەی تمام خلق‌ها هستند. دشمن بر جهانی بودن رهبری واقف است زیرا مدام سعی می‌کند ایشان را محدود گرداند. برای ایجاد دیدگاهی محدود کنندە نسبت بە رهبر آپو سعی دارد سیاست و شکنجەی موجود در امرالی را مختص بە ترکیە نشان دهد و این کار را نیز  با علم بر نتایج آن انجام می‌دهد. آنها بر نیروی چارەیابی رهبر آپو واقف‌اند و رفتار آنها با رهبر آپو نشان دهندە ی ذهنیت آنان نسبت بە چارەیابی مسائل می‌باشد. بی صدایی احزاب، نیروها، سازمان های بین‌المللی کە ادعای دمکراسی دارند نیز در همین چارچوب است. حتی سازمان های حقوق بشر نیز در مقابل این سیاست خود را بە حالتی ناتوانی درآوردەاند و حتی برخی از آنان با این سیاست ها موافق اند. سیستم امرالی بر اساس شکستن امید و آیندە نگری ایجاد شدە است. در اصل در زندان امرالی رهبر آپو با تمدن اقتدارگرا در جنگ است. برای ممانعت از این سیاست خلق کورد و تمامی خلق ها با پیشاهنگی زنان در تلاش‌اند بویژە با این اقدامی کە بە تازگی انجام گرفتە و اقدامات پیش از خود را تکمیل کردە است.  اقدام برای” آزادی فیزیکی رهبر آپو  و  چارەیابی مسئلە کوردستان” دیدیم کە مبارزات خلق کورد در تمام دنیا تاثیرگذار بودە و پیشرفت حاصل کردە است.

در شرق کوردستان نیز این وضعیت باید توسعە پیدا کند زیرا خلق شرق کوردستان وجود خود را در وجود رهبر آپو می‌بینند پس هم برای آزادی و هم برای اهداف رهبری باید تلاشهای بسیاری صورت گیرد. انقلابی کە در شرق کوردستان و ایران رخ می‌دهد ضربەی مهلکی بود بر تمامی نیروهای توطئەگر و استعمارگران کوردستان. همانگونە کە در سال ١٩٩٩ در برابر توطئەی بین المللی علیە رهبر آپو ایستادگی بی نظیری از طرف خلق های ایران صورت گرفت، اینبار نیز با استفادە از شعار زن، زندگی، آزادی همین کار تکرار شد و باید بیشتر از هر زمانی از رهبر آپو صیانت بە عمل آید.

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)