کولبران و سوختبران نمادهای شکست اقتصادی حاکمیت ملایان

به موضوع کولبران و سوختبران از مناظر مختلفی پرداخته شده است، یکی از آنها، منظر اقتصادی است؛ به عبارت دیگر چه موضوع و عامل اقتصادی باعث به وجود آمدن این پدیده‌ها شده است؟

کولبران و سوختبران، کولبری و سوختبری، نه می‌توان نام معضل اجتماعی را بر آن گذاشت، چرا که نان سفره بسیاری از خانوارهای شهرهای مرزی از این طریق به دست می‌آید و تنها راه تمشیت و معیشت آنهاست و نه می‌‌توان نام شغل به معنای رسمی بر آن نهاد.

چرا که این پدیده‌ها در هیچ کجای جهان و تقریبا در هیچ کشوری به معنای کلاسیک و تعریف‌شده به عنوان شغل در نظر گرفته نمی‌شوند.

خاصه آن که کولبران و سوختبران در ازاء لقمه‌ نانی هر دم آماج گلوله‌های حکومت ملایان قرار می‌گیرند و نان خود و خانواده‌شان را با قیمت جان تامین می‌کنند.

حال در این بین این سوال پدید می‌آید که کولبری و سوختبری چرا در سال‌های اخیر به قدری زیاد شده است که به صورت یک شغل در جامعه ایران خود را بروز داده است.

در کلی‌ترین نگاه و بررسی اجمالی پدیده‌های فوق، به روشنی می‌توان دریافت که در پشت پرده پدیده‌هایی مانند کولبران و سوختبران، فقدان سیاست اقتصادی کارآ در حاکمیت ملایان خود را عیان می‌نمایاند.

به بیان دیگر نیروی انسانی سرشار در جامعه ایران تنها به این دلیل درگیر موضوعات و پدیده‌های مانند کولبری و سوختبری می‌شوند که هیچ سیاست حاکمیتی از سوی حاکمیت ملایان، مبتنی بر استفاده بهینه از سرمایه انسانی در کشور وجود ندارد.

شاید کولبری و سوختبری به معنای عام آن محدود و مشروط به شهرها و استان‌‌های مرزی مانند سیستان و بلوچستان در شرق و استان‌های کردی در غرب باشند، اما ماهیت این مشاغل به تمامی استان‌ها و شهرهای کشور سرایت کرده است.

این پدیده در شهرهای بزرگ مانند پایتخت و دیگر کلانشهرهای کشور به صورت مشاغل کاذب ظهور پیدا می‌کند چرا که در این شهرها به دلیل موقعیت جغرافیای آنها، امکان بروز و رشد کولبری و کولبری و سوختبری وجود ندارد لاجرم این مشاغل کاذب است که جای خود در ظواهر و قوالب دیگر اما با همان ماهیت باز می‌کند.

اما همین سیاست در شهرهای مرزی به دلیل این که امکان ایجاد مشاغل کاذب از سنخ کلانشهرها به دلیل فقدان توسعه و بازار مورد نیاز وجود ندارد به صورت بروز پدیده‌‌هایی مانند کولبری و سوختبری بارز و برجسته می‌گردد.

ابعاد واقعی مصداق کولبران بسیار بیشتر از آمارها

به عبارت دیگر اگر بخواهیم در بیانی دقیق‌تر میزان پدیده‌‌هایی نظیر کولبری و سوختبری و مشاغلی از این دست که حاصل فقدان مدیریت نیروی انسانی کشور است را کنیم، نه فقط صرفا باید تعداد کولبران و سوختبران را در شهرهای مرزی که باید دارندگان و مشغول‌شدگان به همه شغل‌های کاذب در تمامی شهرهای کشور را در این شمار آورد.

نکته تاسف‌بار دیگر این که در این بین چه در میان کولبران و سوختبران و چه در میان سایر مشاغل کاذب، که می‌توان به عنوان یک ابرمعضل از آن نام برد آنچه به نصورت نامحسوس و کاملا زیرپوستی در حال از بین رفتن است استعدادها و توانایی‌های بالقوه و بالفعلی است که در این جوامع هدف وجود دارد. [کولبری با مدرک فوق لیسانس در حکومت ولایت فقیه]

سرمایه‌های بی‌نظیری که در فقدان کفایت ملایان حاکم، مانند سرمایه‌های طبیعی کشور و دیگر ثروت‌های بی‌شمار مردم ایران دود شده و به هوا می‌روند.

عمق فاجعه و تاسف در آن جاست که این معضلات در ایرانی در حال پیشرفت و بدخیم شدن است که با سهم جمعیت تقریبا یک درصدی از جمعیت جهان، تقریبا معادل ۱۰ درصد از ثروت‌های طبیعی مانند نفت و گاز و معادن و… در اختیار دارد سوای سرمایه‌های بی‌نظیر انسانی.

اما بی‌کفایتی و دزدسالاری ملایان در پوستین دین و مذهب باعث شده که در خاکی بر روی ذخیره‌های سراسر گنج طبیعی، مردمان این سرزمین برای یک لقمه نان، تن به سخت‌ترین و رنجورترین کارها داده و حاضر شوند یک لقمه نان را با جان خود معاوضه کنند.

از سوی دیگر ارزش افزوده‌ی ‌حاصل از کار کولبران و سوختبران، البته اگر بتوان بر آن نام ارزش افزوده گذاشت، در یک تقسیم ناعادلانه، بیشتر نصیب کسانی می‌شود که در چرخه نان و جان، قیمتی نمی‌پردازند و البته از حاصل دسترنج کولبران و سوختبران سودهای قابل توجهی را به جیب می‌زنند.

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)