دور جدید مذاکرات هسته‌ای ایران از روز پنجشنبه، ۱۶ آبان (۷ نوامبر) با حضور کاترین اشتون، نماینده عالی اتحادیه اروپا در امور خارجه و محمد جواد ظریف، وزیر خارجه جمهوری اسلامی در مقر اروپایی سازمان ملل در ژنو آغاز شده است. این دومین دور از مذاکرات هسته‌ای ایران و کشورهای غربی از زمان روی کار آمدن حسن روحانی است.

محمد‌جواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران شب گذشته تاکید کرده است که اگر در این دور مذاکرات به نتیجه نرسیم فاجعه نیست، چون این آغاز یک روند است.

دکتر فرهنگ روند مذاکرات را مثبت و موفق ارزیابی می کند و بر این باور است که کیفیت فکری و آگاهی هیئت نمایندگی ایران به علاوه تغییری که در راس هرم قدرت داده شده و همچنین حمایت افکار عمومی باعث شده است که ایران در این دور مذاکرات با بینش و موضع متفاوتی وارد این مذاکرات شود و به احتمال زیاد این مذاکرات می تواند به نتیجه برسد.

گفتگوی “راه دیگر” با دکتر منصور فرهنگ، نماینده پیشین ایران در سازمان ملل متحد و مشاور وزیر خارجه دولت موقت دکتر ابراهیم یزدی در خصوص چشم انداز روند مذاکرات در ژنو را با هم می خوانیم:

آقای فرهنگ، پیش از اینکه وارد بحث اصلی شویم لطفا بفرمایید به نظر شما تیم مذاکره کننده فعلی با تیم قبلی چه تفاوت هایی دارد؟ آیا تیم مذاکره کننده بنیان های مذاکره خود را تغییر داده است؟

به اعتقاد من تغییر و انعطافی در موضع رژیم ایران یعنی در بالاترین سطح تصمیم گیری که خود آقای خامنه ای و مشاورین امنیتی و اطلاعاتی او باشد رخ داده است و این به دلیل تاثیر منفی تحریم ها و بطور کلی انزوای سیاسی ایران است. این انعطاف هم تا حد زیادی عکس العملی به افکار عمومی در ایران است که اکثریت قریب به اتفاق مردم خواهان حل و فصل مسالمت جویانه این مسئله هستند. البته نتیجه آن هم انتخاب آقای روحانی بود که در چارچوب انتخابات رژیم که غیردموکراتیک، اما تا حدودی رقابتی بود. شاهد بودیم که او تمام تاکید خود را در مبارزات انتخاباتی روی مسائل سیاست خارجی گذاشت و از وضع موجود انتقاد می کرد. بنابراین در درجه اول موفقیت آنها را باید با توجه به اراده سیاسی در راس رژیم در نظر گرفت و از سوی دیگر از جهت دانش و آگاهی، آقای روحانی و ظریف با واقعیات جهان معاصر یک تفاوت کیفی با گروه احمدی نژاد دارند. کیفیت فکری و آگاهی هیئت نمایندگی ایران به علاوه تغییری که در راس هرم قدرت داده شده و حمایت افکار عمومی باعث شده است که ایران در این دور مذاکرات با بینش و موضع متفاوتی وارد این مذاکرات شود و به احتمال زیاد این مذاکرات می تواند به نتیجه برسد.

اما در کنار احتمال به نتیجه رسیدن مذاکرات، مواضع افراطیون داخلی هم هست فکر می کنید مواضع افراطیون در اسرائیل و داخل ایران تاثیری در روند این مذاکرات خواهد گذاشت؟

تا آنجایی که نظر ناظران و تحلیلگران را دنبال کردم کم و بیش بین آنها این اجماع وجود دارد که طرفین به مرحله اول توافق موقتی رسیده اند. اما برای بیان این توافق نیاز به نوشتن و امضاء توافقنامه وجود دارد که در آن باید هدف و روند مذاکرات مشخص شود. در هر حال اختلافاتی وجود دارد که اگر بخواهم بطور کلی به آن اشاره کنم یکی، گام های تدریجی متقابل بین طرفین بطور خاص بین ایران و آمریکا و بطور اعم بین ایران و کشورهای ۱+۵ در مورد مسئله نیروگاه آب سنگین و غنی سازی اورانیوم بیست درصدی و یا توقف غنی سازی است. این توافق از حمایت وسیع جامعه ایران برخوردار است. مطابق نظرسنجی ۷۳ درصد از مردم آمریکا از گزینه دیپلماسی و روند اوباما حمایت می کنند و بطور کلی با گزینه جنگ مخالف هستند. در آمریکا در لابی اسرائیل عناصری هستند که می خواهند ایران تمام تاسیسات هسته ای خود را تعطیل کند و می گویند برای رسیدن به این منظور باید تحریم را افزایش و ادامه داد و به همین دلیل هم موافق استفاده گزینه نظامی هستند. در حالیکه افکار عمومی آمریکا مخالف این است و گزینه نظامی تنها منعکس کننده نظرات دست راستی های اسرائیل است که بدنبال تغییر رژیم در ایران هستند. جالب این نکته است که طبق نظرسنجی ها ۶۳ درصد از یهودیان آمریکا با جنگ مخالف هستند و می خواهند این مسئله بصورت مسالمت آمیز حل شود. اما فعالیت اقلیتی که گفتم خواهان جنگ هستند تاثیر چندانی بر روی افکار عمومی و سیاستمداران آمریکا ندارد. در ایران هم تحولی که در راس هرم قدرت در اراده سیاسی انجام شده مربوط به تاثیر تحریم هاست. تا زمانیکه این تحریم ها برای معاش مردم مشکل ساز بود، خامنه ای و شرکا صحبت از اقتصاد مقاومتی می کردند اما امروز تحریم به نهادهای قدرت و خصوصا نهادهای امنیتی و اطلاعاتی رژیم و سپاه که بخش عمده ای از اقتصاد کشور را کنترل می کنند تاثیر گذاشته است. بهترین دلیل آن هم این است که صدور نفت ایران از ۲٫۵ میلیون بشکه در روز به هفتصد هزار بشکه رسیده است و آن میزان نفتی هم که صادر می کنند نمی توانند در قبالش ارز خارجی و بین المللی بگیرند. بنابراین رژیم در برابر خواست وسیع افکار عمومی برای حل و فصل مسالمت آمیز و مشکلات اساسی مادی خود قرار گرفته است. در هر حال در ایران دشمنی با آمریکا با توجه به سابقه سی و چهار ساله بخشی از هویت تندروها شده است اما اینها هم یک اقلیت کوچک هستند. به نظر من این توافقی که بین طرفین ایجاد شده در روند تدریجی زمان باعث می شود امتیازات متقابل داده شود و ظرف شش ماه که از امضای این توافق بگذرد و البته مدام همدیگر را متهم نکنند که به تعهدات خود عمل نکرده اند، مشکلات حل و فصل شود و از همین رو این اقلیت کوچک در ایران و آمریکا را می توانند مهار کنند.

آیا رسیدن به این توافق بمعنای پایان تحریم هاست؟

6sd5f4d44f

منصور فرهنگ

به هیچ وجه، اگر ایران محدودیت غنی سازی اورانیوم را بپذیرد و برای مدت معینی آن را به حالت تعلیق درآورد و یا میزان غنی سازی اورانیوم را تحت نظارت آژانس بین المللی انرژی اتمی قرار دهد، اولین کاری که رئیس جمهور آمریکا بدون ارجاع به کنگره می تواند انجام دهد این است که دارایی ها ایران که در بانک آمریکا مسدود شده آزاد کند. باید به این نکته هم توجه داشت که این توافق تنها گام اول است و بعید نیست که یکسال و یا بیشتر طول بکشد اما اگر طرفین از عملکرد یکدیگر راضی باشند تحریم ها کاملا برداشته می شود. بنابراین این توافق به یک روند تدریجی و گام به گام نیاز دارد.

دراین دور مذاکرات وزاری خارجه و دیپلمات های غربی زیادی شرکت کردند و قرار است روسیه و چین هم به این مذاکرات بپیوندند. با توجه به مواضع تند برخی از شرکت کنندگان به نظر شما این میزان عضو در پای میز مذاکرات، رسیدن به تعامل و به نتیجه رسیدن مذاکرات را دشوار نمی کند؟

فکر می کنم طرفین اصلی ایران و آمریکا به توافق اولیه رسیده اند اما نوشتن توافقنامه نمی تواند محدود به توافق موقت باشد بلکه باید به روند و نتیجه این مذاکرات هم ارجاع شود و این کار ساده ای نیست. بعبارت دیگر هنر دیپلماتیک در نوشتن این توافقنامه ها باید طوری باشد که به دلیل طبیعت تقابل دیرینه بین دوطرف خیالشان از به نتیجه رسیدن حاصل شود. اما از آنجاییکه گروه ۱+۵ سالهاست در این مسئله درگیر بوده و ایران در گذشته هم حاضر به گفتگو با آمریکا نبوده برهمین اساس گروه ۱+۵  می خواهد برای خود اعتبار کسب کند و نشان دهد که این گروه بوده که باعث حل این مسئله شده است. حداقل از نظر تبلیغاتی و دیپلماتیک احتمال دست یابی به این توافق نصیب گروه ۱+۵  می شود. اما واقعیت این است که این توافق بین ایران و آمریکا بوده است اما امروز ایران و آمریکا نمی توانند بگویند گروه ۱+۵  را کنار بگذاریم و ما باید به توافق برسیم و روند مذاکرات آینده را تعیین کنیم. در دنیای دیپلماسی این اعتبار دادن های سمبلیک خیلی مهم است و اگر نسبت به انتظارات کشورهای بزرگ بی تفاوت باشند همکاری های بین المللی مشکل تر می شود. بنابراین اگر این مذاکرات به نتیجه برسد در حقیقت کسب اعتباری برای کشورهای شرکت کننده است.

آقای عراقچی، عضو تیم مذاکره کننده هسته ای ایران گفته اند که مذاکرات به نقطه حساسی رسیده است نیاز به بررسی در سطح عالی تری دارد. با توجه به تجربه سال ۲۰۰۹ که تصمیم گیری به سطح عالی رسید و نهایتا با شکست مواجه شد فکر می کنید با توجه به تغییراتی که اشاره کردید در راس هرم قدرت صورت گرفته در این دور مذاکرات به نتیجه مثبت خواهد رسید؟

من هنوز خوش بین هستم و از آنجایی که خامنه ای بارها خودش گفته که روحانی و ظریف در حال انجام ماموریتی برای نظام هستند نباید آنها را به سازش کاری متهم کرد. روحانی در سی و چهار سال گذشته کوچکترین عملی انجام نداده که صاحبان قدرت در ایران از آن رنجیده شوند. در نوشته هایم به زبان انگلیسی که گفته ام که روحانی هنری کسینجر قم است و از این جهت با واقعیات سیاست جهان آشناست و مسائل حقوق بشر و ارزشی نقش مهمی در بینش و عملکرد او ایفاء نمی کند. بنابراین فکر نمی کنم روحانی و ظریف به توافقی برسند که برای آقای خامنه ای غیرقابل قبول باشد. این نکته هم اشاره کنم که رژیم ایران دو بعد کاملا متفاوت دارد و از آغاز این انقلاب یعنی در سی و چهار سال گذشته در رابطه تنگاتنگ با یکدیگر بودند. یکی، رابطه ایدئولوژیک تشیع است و دیگری هم اینکه اینها از بیخ و بن ماکیاولیست و قدرت پرست هستند و ماهیت قدرت را می فهمند. در این سی و چهار سال مذهب در خدمت قدرت بود. آقای خمینی هم گفت که حتی اگر لازم باشد مسجد را هم خراب می کنیم برای اینکه نظام پابرجا بماند. این بهترین توصیف برای رابطه تنگاتنگ بین روضه خوانی تشیع و معیارهای ماکیاولیستی قدرت است. بنابراین من فکر نمی کنم روحانی و ظریف کاری برخلاف نظر خامنه ای انجام دهند. خامنه ای هم بازی دوگانه انجام می دهد و از شعار مرگ بر آمریکا که بخشی از ماهیت رژیم ایران شده و هنوز از آن استفاده ابزاری برای عوام فریبی می کند استفاده می کند و به قول معروف دودوزه بازی می کند. اما زمانی که می بیند نظام از نظر اقتصادی و رفاه جامعه گرفتار بن بست شده، انعطاف نشان می دهد.

الان صد روز از شروع بکار دولت آقای روحانی می گذرد بعنوان آخرین پرسش ارزیابی شما از عملکرد صد روزه دولت در حوزه سیاست خارجی چیست؟

در عرصه سیاست خارجی عملکرد دولت مثبت بوده است. یعنی با تمام انتقاداتی که به ماهیت رژیم دارم و فکر می کنم روحانی بیشتر در خط اطلاعاتی و امنیتی رژیم تربیت پیدا کرده و توجهی به حقوق بشر و حقوق شهروندی و آزادی های مدنی ندارد اما فرد واقع بینی از جهت سیاست خارجی است. او می داند شعار دادن در نماز جمعه و دعا خواندن نیازهای سیاست خارجی کشور را تامین نمی کند. از همین رو عملکرد خوبی داشته و بینش جهان غرب را نسبت به ایران تغییر داده که البته یکی از شانس هایی بزرگی که داشته است این بوده که در دوره احمدی نژاد به حدی این بینش منفی بود که تغییر آن الان خیلی محسوس است. من معتقدم روحانی بدلیل آگاهی و اطلاعاتی که نسبت به جهان دارد و از نظر شخصیتی هم فرد آرامی است و صحبتهایش نشان می دهد که از شعار دادن در محافل بین المللی پرهیز می کند و تاکید را بیشتر بر روی واقعیات می گذارد رمز موفقیتش بوده است. بنابراین اگر این توافق نامه به نتیجه نهایی برسد و در این هفته شاهد امضاء توافقنامه ای بین ایران و گروه ۱+۵  باشیم، او بعنوان یک دیپلمات موفق در دنیا شناخته خواهد شد.

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)

این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر می‌کنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و می‌خواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com