نرگس محمدی، برنده جایزه صلح نوبل و فعال حقوق بشر زندانی، در بیانیهای از عزمش برای «ماندن در ایران» و «ادامه کنشگری حتی به قیمت سپریکردن بقیه عمرش در زندان» خبر داد. او تاکید کرده که از تلاش برای تحقق دموکراسی، آزادی و برابری دست نخواهد کشید…
در این بیانیه که روز جمعه ۱۴ مهر در روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز منتشر شده، نرگس محمدی تاکید کرده که از تلاش برای تحقق دموکراسی، آزادی و برابری دست نخواهد کشید.
او دریافت جایزه صلح نوبل را موجب تشدید سرسختی، ثبات قدم، امیدواری و اشتیاقش برای ادامه مسیرش خوانده و این جایزه معتبر را سبب سرعتبخشیدن به روند فعالیتهایش توصیف کرده است.
این فعال حقوق بشر زندانی نوشته است که «برای بدستآوردن رهایی زنان، در کنار مادران شجاع ایران به مبارزه علیه تبعیض ظالمانه، استبداد و سرکوب جنسیتی از سوی حکومت مذهبی سرکوبگر ادامه خواهد داد.»
خانواده نرگس محمدی که به دلیل زندانی بودن او از حضورش محروم هستند در بیانیهای جداگانه با اشاره به جبرانناپذیر بودن غیبت طولانیمدت این کنشگر حقوق بشری در کنار خانواده تاکید کردند که به رسمیت شناختهشدن تلاشهای او برای دستیابی به صلح «مایه افتخار» و «مرهمی برای رنجهای غیرقابلوصف» آنها بشمار میرود.
نرگس محمدی دومین ایرانی است که جایزه صلح نوبل را کسب میکند.
بیانیه خانواده نرگس محمدی: به همه ایرانیان بخصوص زنان و دختران شجاع تبریک میگوئیم
آنها در بخشی از بیانیه خود اهدای جایزه صلح نوبل را در دستیابی نرگس محمدی به اهدافش مفید ارزیابی کرده و از این رویداد به عنوان «روزی باشکوه» یاد کردند.
تقی رحمانی، همسر نرگس محمدی و کنشگر سیاسی در تبعید، انتخاب نرگس محمدی به عنوان برنده جایزه صلح امسال نوبل را در حکم به رسمیت شناختن تظاهرات صدها هزار نفری مردم ایران در دفاع از حقوق زنان در سال گذشته دانست.
کشتهشدن مهسا (ژینا) امینی، ۲۲ ساله، در بازداشت گشت ارشاد در شهریور ۱۴۰۱ به اعتراضات گسترده و طولانی در ایران منجر شد.
تقی رحمانی، فعال سیاسی، در بیانیه خود تاکید کرد که اهدای جایزه ارزشمند صلح نوبل به نرگس محمدی در سالی که خون بیگناهانی همچون مهسا امینی و صدها پسر و دختر جوان دیگر بر زمین ریخته شده به معنای بهرسمیتشناختهشدن جنبش مهسا و اعتراضات «زن، زندگی، آزادی» است.
همسر نرگس محمدی این افتخار قابل توجه را متعلق به تمامی مردم ایران دانست و از مبارزه خستگیناپذیر و مسالمتآمیز آنها برای آزادی تقدیر کرد
کمیته نوبل صلح در نروژ روز جمعه ۱۴ مهر ۱۴۰۲ جایزه صلح نوبل ۲۰۲۳ را به نرگس محمدی، فعال حقوق بشر زندانی در ایران، اهدا کرد. او بعد از شیرین عبادی، دومین زن ایرانی بشمار میرود که جایزه صلح نوبل را از آن خود کرده است.
۱۴ مهر ۱۴۰۲
نظرات
این هم یکی دیگر از افرادی که در این زمینه نوشتهاند. البته نویسنده خودش یک خانم است:جایزه نوبل به نرگس محمدی!
بسیاری از زوایای مختلف در باره اهدای جایزه نوبل به نرگس محمدی خوشحالی میکنند. یکی عواطف وطن پرستانه خود را ارضاء میکند، چون یک ایرانی جایزه گرفته است. یکی مثل حامد اسماعیلیون شادباش میگوید چرا که به قول خودش با این جایزه صدای نرگس محمدی رساتر به جهانیان میرسد. یکی هم چون اصلاح طلب است، اعطای جایزه نوبل را به دو زن که از این جنبش آمده اند، پیروزی اصلاح طلبی میداند. یکی هم مثل رضا پهلوی جایزه دادن به نرگس محمدی را اثبات علاقه غرب به « جنبش ملی ما» میداند. چپ ترین ورژن خوشحالی این است که میگوید من نه به سیاستهای نرگس محمدی کار دارم. نه به دول غربی و نه به کمیته صلح نوبل، خوشحالم چون این علامت زور انقلاب زن، زندگی، آزادی است. معلوم نیست چرا زور انقلاب نرسید رئیسی را به نیویورک نیاورند؟
سوال این است وسط این همهمه ما چه میگوییم. ما و مردم! چه موضعی بگیریم که سطحی نباشد. دنبال موج نباشد. وارد دعواهای خانگی نشود. چهار تا سوال عمیق جلو جامعه بگذارد.
۱.اولین پوینت مهم این است چرا بقیه خوشحالند؟ به نظر من خود این جایزه مهم نیست. مهم شادی بدست آوردن آن است. وگرنه ما که کمیته صلح نوبل را میشناسیم. به اوباما هم جایزه داد. همین الان جولین آسانژ میلیون برابر بیشتر از نرگس محمدی لایق این جایزه بود چون بشریت در جهان، یک قدم اساسی در راه آزادی بیان جلوتر میرفت. ولی خب همه ماها میدانیم هیچوقت کمیته نوبل کاری نمیکند که هیئت حاکمه آمریکا ناراحت شود. حتی سلمان رشدی بیشتر از نرگس محمدی حقش بود.
سوال این است چرا صفی از این جایزه خوشحال است؟
حامد اسماعیلیون میگوید با دادن این جایزه صدای نرگس محمدی رساتر به جهان خواهد رسید. سوال من از حامد اسماعیلیون این است که مگر « جهانیان» صدای انقلاب ایران را که بسیار رساتر از حرفهای نرگس محمدی بود، همین چند ماه پیش نشنیدند؟ نتیجه اش چی شد؟ صدای تظاهرات صد هزار نفری برلین را هم همه شنیدند. آهنگ برای شروین حاجی پور را در کاخ سفید هم خواندند. انقدر صدا شنیده شد که مسیح علینژاد را به کاخ الیزه دعوت کردند و خود حامد و مابقی اعضا ائتلاف شکست خورده جرج تاون هم در نشست های نظامی امنیتی ناتو شرکت کردند. برای اولین بار در تاریخ، جمهوری اسلامی را در کنفرانس امنیتی مونیخ راه ندادند، به جایش از رضا پهلوی و مسیح و غیره دعوت کردند. چی شد که شنیدن صدای انقلاب، دست برقضا باعث شد دول غربی بچرخند. زیر بغل خامنه ای را بگیرند. میلیاردی پول در حلقش بریزند. چوبدستی عربستان را زیر عبایش بگذارند. سوال میکنم از حامد یعنی اینهایی که رئیسی را دعوت کردند تا در سازمان ملل سخنرانی کند صدای رسای مردم ایران را نشنیده بودند؟ جمهوری اسلامی را دست ان قصد کردند رئیس مجمع اجتماعی حقوق بشر دنیا! اتفاقن کسانی این کار را کردند که صدای رسای مردم ایران را شنیدند. نکند یک عامل این خوشحالی، عدم جمع بندی تجربه شکست جرج تاون و سیاست آویزان شدن به دول غربی باشد؟
۲.ما وقتی الان به این جایزه نگاه میکنیم در کره مریخ نیستیم. دو تا فکتور مهم هست که کسانی که شادی میکنند باید به جامعه جواب بدهند. اول اینکه جایزه شیرین عبادی چه تاجی به سر مردم ایران زد؟ مگر غیر از این است که نزدیک یک میلیون یورو خودش گرفت و والسلام! همین! شبی که جایزه گرفت عین یک آخوند در رادیو توضیح میداد که نماز شب در فنلاند چگونه است. همان موقع هم یک عده اصلاح طلب راه افتادند سوت و کف میزدند. کارناوال شادی راه انداختند. چی شد؟ چرا شیرین عبادی از سکوی نوبل استفاده نکرد؟ اتفاقن هر جایی رفت گفت انقلاب کردن غلط است، این حکومت را باید اصلاح کرد. چرا حتی اندازه نماینده دولت اسراییل جنم نداشت که عکس مهسا را روبروی رئیسی در سازمان ملل بلند کرد. آخه این جایزه ها اگر قرار است فقط جیب صاحبانش را پر کند، من و تو چرا باید سوت و کف بزنیم؟اگر یک سکوی سیاسی است، پس کو؟ شیرین عبادی هر سال تولد فاطمه زهرا را به شیعیان جهان تبریک میگوید بعد یارو در دور افتاده ترین روستای ایران میگوید به من چه که تولد فاطمه است. نماد قربانی شدن زن در محیط اسلامی بود. در هجده سالگی پنج فرزند داشت!
به شیرین عبادی جایزه ندادند که انقلاب راه بیندازد. دولتهای غربی و کمیته نوبل به شیرین عبادی جایزه داد چون به اصلاح جمهوری اسلامی دل بسته بودند. خیال میکردند ایشان هم انگ سان سوچی است. سوال ما این است این نوبل چرا مدام در محیط اصلاح طلب های سابق ایرانی دنبال سوژه میگردد؟ واقعن از منظر حقیقی، توماج صالحی در این انقلاب بیشتر نقش نداشت؟ شروین حاجی پور با آن ترانه انقلاب ایران را جهانی نکرد؟ سپیده قلیان نماد مقابله با حجاب با شکنجه و علیه نظام نیست؟ چرا همش دنبال آدمهای یک جنبش خاص هستند؟
دومین فکتور بعد از تجربه شیرین عبادی سیاستهای دول غربی در مواجهه با این انقلاب است. خب نمیشود ما چشممان را ببندیم بعد قبول کنیم که نه آقا جایزه میدهند چون زور انقلاب باعث شده است. چقدر شیره مالیدن؟ بس نیست؟
درست بعد از اینکه صدای انقلاب ایران را شنیدند برای اینکه دل خامنه ایی را بدست بیاورند میلیاردها دلار در حلق این نظام ریختند. دیدار و مذاکره و سازش و زد و بند کردند. این سازشها کجا و دادن جایزه نوبل کجا؟ یعنی راه بهتری برای خر کردن افکار عمومی نبود؟ چون همه این فابریک های فکری قشنگ میدانند که مردم ایران الان با سازشهای حکومت بایدن و اتحادیه اروپا دیگر به هیچ عنوان چشم امید به اینها ندارند.
۳.آیا دادن جایزه نوبل به خاطر ترمیم آثار سازش خونینی نیست که غرب با خامنه ای کرد؟ دولتهای غربی جای پای خودشان را در تحولات آتی سیاسی از دست دادند. مگر شوخی است؟ وسط یک انقلابی رفتند با دشمن مردم ایران نشستند. دست دوستی دادند. قول دادند کمکش میکنند مردم را عقب براند. دولتهای غربی قشنگ فهمیدند که سازشی که با جمهوری اسلامی وسط یک انقلاب کردند هزینه بسیار بالایی دارد برای کمپ راست ایران که اصلن با امیدوار کردن مردم به ایفای نقش دولتهای غربی میخواستند مورد انتخاب قرار بگیرند. الان دیگر هیچ کس جرئت نمیکند خودش را ملیجک کرده، به مردم وعده حمایت دول غربی را بدهد. این جایزه پماد مالیدن جای زخم اصلی ترین سیاست دست راستی اپوزیسیون ایران است. رضا پهلوی در پیامش گفته این جایزه به معنای تایید جنبش ملی ماست. میشود این وکیل الرعایا برای ما بگوید وقتی ایشان و اطرافیانش برای مکس امینی جشن تولد میگرفتند، چرا دول غربی « جنبش ملی» ایشان را با آوردن رئیسی لگدمال کردند؟
از سویی کمیته نوبل به این خاطر میان مسیح علینژاد و نرگس محمدی او را برگزید، برای اینکه انتخاب مسیح باعث رنجش خامنه ایی و فرماندهان سپاه و مانع زد و بند و سازش میشد. نه به خاطر اینکه مسیح رادیکالتر از نرگس محمدی است. به خاطر اینکه مسیح علینژاد امکان بسیج رسانه ایی بیشتری علیه جمهوری اسلامی دارد. برای اینکه جمهوری اسلامی رسمن خواستار استرداد، ترور یا دفع خطر وی شده بود. اگر نه حتی در میان اکس اصلاح طلبان مورد علاقه نوبل، مسیح از نرگس محمدی نقش برجسته تری داشت. نوبل هم هوای جمهوری اسلامی را دارد، هم میخواهند نقش خودشان را در اوضاع آتی ایران بلکل از دست ندهند. شنیدند که دیگر هیچ کس به این امام زاده دخیل نمی بندد.
شنبه, ۱۵ام مهر, ۱۴۰۲