سهمخواهی انتخابات مجلس، داغ کردن انتخابات و گسست در بین اردوی خامنهای
هر چه به نمایش انتخابات مجلس خامنهای نزدیکتر میشویم نماد و نمودهای گسست در اردوی خامنهای بیشتر و بیشتر میشود.
پنج ماه دیگر در تقویم تاریخ زمان میبایست تا به نمایش انتخابات مجلس خامنهای برسیم.
از هماکنون گسست در اردوی خامنهای بارز و برجسته شده است؛ یک روز صادق محصولی دبیر کل «جبهه پایداری» عرضاندام میکند که در انتخابات پیش رو جریان مطبوعش با کسی ائتلاف نخواهد کرد، روز دیگر منوچهر متکی سخنگوی «شورای وحدت» سخن از این بر زبان میراند که این شورا قرار نیست خود را قربانی ائتلاف و «شورای ائتلاف» کند.
قالیبافیها نیز در درون مجلس خامنهای وضعیتی کمابیش مشابهی دارند.
با توجه به این میزان تفرق و گسست در اردوی خامنهای، در حالی که وی با هدف و نیت یکدستی حاکمیت، اقدام به انقباض در رأس حاکمیت کرد، منشاء این گسست و اختلافات چیست؟
سهمخواهی در اردوی خامنهای و گسست متعاقب آن
شاید در نگاه اول این گونه به نظر آید که سیستم حاکمیتی ایران یکدست است و هر آن که سرسپرده خامنهای بوده و «التزام عملی و اعتقاد قلبی» به وی دارد میتواند در دایره حکومت و حاکمیت شرکت جسته و از «سفره انقلاب» بهره ببرد.
البته این سخن عیان است و بیان و شکی در آن وجود ندارد؛ اما تمامی سخن نیست و مکمل و ماده تبصرهیی در این بین وجود دارد.
و آن این که در جبهه و اردوی خامنهای که پس از انتخابات مجلس در ۱۳۹۸ و انتخابات ریاست جمهوری در ۱۴۰۰ یکدست شد، جریانهای و باندهای مختلفی وجود دارند که هر یک به زعم خود به دلیل نزدیکپنداری خود به خامنهای و حاکمیت، برای خود حق و حقوقی قائل بوده و به تبع آن سهم خود را از سفره خامنهای میخواهند.
کشمکشهای ۲ ساله بین مجلس قالیباف و دولت رئیسی، که هر دو از نورچشمیهای خامنهای به شمار میروند و یا تنازع برای بقا و سهمخواهی بیشتر در درون مجلس حکومت بین باند قالیباف از یک سو و جریان موسوم به «پایداری» از سوی دیگر در این بستر قابل تبیینند. [خالصسازی در اردوگاه خامنهای؛ چرا؟]
به عبارت دیگر اینان اگر چه در دستهبندی کلی همگی در باند و اردوی خامنهای تقسیمبندی میشوند اما همگی به موازات قبض در بالای هرم حاکمیتی چنین میپندارند که اگر خود را به سمت بالای هرم نکشند، لاجرم دیگرانی این کار را خواهند کرد و اینان به جای صعود و به دست آوردن سهم و کرسی بیشتر، به سمت قائده دستگاه تنزل یافته و در ادامه عمر حکومت از هرم حاکمیتی و قدرت حذف خواهند شد.
مثالها از این دست فراوانند، حذف رفسنجانی، برادران لاریجانی و… نمود و نمادهای بارز و برجسته این ادعا هستند.
از این رو اکنون که تضادها به دلیل یکدستی حاکمیت به درون باند خامنهای ریخته است، جریانهای مختلف این باند در پی سهمخواهی مجبور به تنازع با دیگران برای بقا هستند که خروجی آن لاجرم به گسست در اردوی خامنهای منجر شده و در ادامه باعث میشود تا قائده هرم حاکمیتی کوچکتر و کوچکتر شده و بخش قابل توجهی از خودیهای کنونی خامنهای در طول مسیر، تبدیل به نهخودی یا نخودیهای خامنهای و حاکمیت شوند.
هدف دیگر داغ کردن تنور انتخابات مجلس
در این بین نباید از یک نکته کلیدی غافل و به دور ماند؛ اینکه در حالی که خامنهای و اتاقهای فکر امنیتی و اطلاعاتی حکومت ایران به خوبی میدانند که در پسا قیام و اعتراضات سال ۱۴۰۱، مشروعیت خامنهای و حاکمیتش به کلی از بین رفته در تلاشند تا با جنگهای این چنینی چه در بین اردوی خامنهای و چه در بین جناح مغلوب حاکمیت و چه برای مهندسی افکار عمومی، سعی در داغکردن تنور کردن نمایش انتخابات مجلس نمایند.
هدف نهایی این مانور نیز آن است که خامنهای پس از نمایش انتخابات به صحنه بیاید و با استناد به شرکت در نمایش انتخابات، آن را نمایش مشروعیت خود جلوه دهد.
در دهههای اخیر همگان دیدهاند که هر طیف، گروه و جناحی که به مجلس خامنهای راه یافتهاند، همانند مجریه خامنهای، عملا در نقش تدارکاتچی عمل کرده و میکنند و بیش از این سیستم هرمی حاکمیت و در رأس آن خامنهای، اجازه عرض اندام و تصمیمگیری به جریانهای سیاسی حتی وفادار به خودش را نمیدهد.
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.