یادداشت ۱۰

 

پنجشنبه ۱۱ شهریور ۱۴۰۰ برابر با ۰۲ سپتامبر ۲۰۲۱

صبح پنج‌شنبه دوم سپتامبر برابر با ۱۱ شهریور، دهمین جلسه‌ی محاکمه‌ی حمید نوری در سالن ۳۷ دادگاه استکهلم پایتخت سوئد، آغازشد.

در این روز نصرالله مرندی، به‌عنوان شاکی و شاهد دوم در دهمین دادگاه محاکمه‌ی حمید نوری، معاون دادیار سابق زندان گوهردشت در دهه‌ی ۶۰ و متهم به دست داشتن در کشتار زندانیان سیاسی در سال ۶۷، صحبت  نمود و از مشاهداتش در برابر «هیئت مرگ» سخن گفت.

دادگاه این روز به‌دلیل اعتراض حمید نوری، با نیم ساعت تأخیر شکل گرفت. حمید نوری مدعی‌ست چشم‌هایم مشکل دارد و من را به چشم پزشکی نمی‌برند.

رئیس دادگاه، قاضی ساندر به او پاسخ داد که برای اینگونه امور باید به سازمان زندان‌ها مراجعه نمود نه این‌که در دادگاه طرح نمود. با این‌همه قاضی ساندر، دادگاه را نیم ساعت تعطیل کرد تا حمید نوری با وکلایش در این باب گفتگو کند!

روز پنجشنبه هم مانند روزهای پیش در بیرون دادگاه، گروه‌های مختلف اعتراضی در خیابان تجمع نمودند. روبروی دادگاه «کمیته بین المللی علیه اعدام» و در سوی دیگر دادگاه «نوکیشان مسیح ایرانی» تجمع نمودند تا از نفس محاکمه و دادگاهی شدن حمید نوری حمایت کنند و در ضلع شمالی ساختمان دادگاه، گروه مجاهدین هستند که از دادگاه حمایت می‌کنند. درحالی‌که امروز یکی از مجاهدین به نام مرندی به‌عنوان شاکی و شاهد در دادگاه حضور دارد.

نصرالله مرندی از زندانیان سیاسی سابق در پیوند با سازمان مجاهدین خلق است که در زمان حاکمیت اسلامی دستگیر و ۱۵ سال حکم زندان گرفت. او شاهد اعدام زندانیان سیاسی در تابستان ۱۳۶۷ بود که اکنون شاکی مستقیم پرونده‌ی حمید نوری (با نام مستعار حمید عباسی) در دادگاه استکهلم است.

تمام مدت دادگاه، امروز به دهمین شاکی‌اش، مرندی اختصاص داشت و او به همه‌ی پرسش‌های رئیس دادگاه و پرسش‌های دادستان پاسخ داد.

در ابتدای امر دادستان از چگونگی دستگیری مرندی پرسید. وی پاسخ داد: من به جرم جانبداری از مجاهدین دستگیر شدم. سپس شرح مختصری از بازداشتش که با تیراندازی پاساران و مجروح شدن پایش همراه بود، بیان داشت.

دادستان از آقای مرندی پرسید: آیا شما وکیل داشتید؟

مرندی در پاسخ گفت: من در یک به اصطلاح دادگاه پنج تا شش دقیقه‌ای با حضور یک آخوند و یک پاسدار، به ۱۵سال زندان محکوم شدم. من ازپائیز۶۵ تا زمستان ۶۸ در گوهردشت بودم.

پس از زمان استراحت نوبت صبح، رئیس دادگاه در ادامه به دلیل سر و صدای اعتراض خارج از ساختمان دادگاه و اعتراض نوری به این موضوع، تنفس اعلام کرد اما در این نوبت تصمیم گرفته شد که کسی از دادگاه خارج نشود.  امروز یوتوپ این روز دادگاه در شبکه های اجتماعی موجود است .

نکته‌ی قابل ذکر اینکه دادگاه تا به امروز حواشی زیادی در بیرون و سطح شبکه‌های مجازی داشته است و من همواره، مسئولانه از پرداختن به آن‌ها در یادداشت‌های مربوط به دادگاه استکهلم از ذکر این حواشی، آگاهانه پرهیز کردم.

به گمان من این حواشی تا به امروزکمترین تأثیری در روند دادگاه نداشته و دادگاه روند دادرسی خود را با استحکامی ستودنی پیش برده است. ولی روز پنجشنبه که نوبت شهادت ناصر مرندی بود، صحنه‌های بروز نمود که موجب نگرانی خیلی از خانواده‌های داغدار و دادخواه درون و برون دادگاه شد.

در حین شهادت و بازجویی، هر آنگاه که دادستان در حین پرسش‌های خود از مصداقی نامی به میان آورده یا درباره‌ی او چیزی می‌پرسید و به جزئیاتی که مربوط به مصداقی بود اشاره و طرح سوال می‌کرد، ناصر مرندی که هنوز خود را به سازمان مجاهدین خلق متعهد می‌داند، آگاهانه از پاسخ دادن به سوال دادستان امتناع می نمود. همین شیوه‌ی برخورد، اسباب نگرانی خیلی‌ها را فراهم آورده؛ خانواده‌های دادخواه فکر می‌کنند که ادامه‌ی این رفتار در شهادت شاکیان، ممکن است تأثیری منفی بر روند دادگاه داشته باشد. همه‌ی خانواده‌ها خواستار این هستند که بروز این اختلافات در صحن دادگاه پایان پیدا کند.

دوستان مردمان جامعه‌مان باشیم:

من خود بعنوان یک خانواده‌ی دادخواه برآنم هر سطح شیوه‌ی برخورد‌های فرقه‌ای و انحصار گرایانه، به‌شدت به روند دادخواهی ضربه وارد نموده و برگی برای ارائه در دست  وکلای حمید نوری و بهانه‌ای برای ادعاهای احتمالی خود نوری، که دو فردای دیگر فرصت دفاع از خود را می‌یابد، فراهم می‌کند و می‌توانند ازهمه‌ی این کاستی‌ها و شکل برخورد امروز شاکیان و شاهدان، بهره‌برداری کنند.

ما باید دادخواهی و جلسات محاکمه‌ی حمید نوری(عباسی) دراستکهلم را دادخواهی جامعه‌ای به وسعت ایران در برابر کلیت نظام جهنمی اسلامی بپنداریم و برای تظاهر مادی بخشیدن به آن، وجدان بیدار تمامی هم نسلان‌مان که سر بردار شدند، در برابر چشمان نگران خانواده‌های آنان در محیط دادگاه به نظاره آوریم و از خویشتن خویش، منافع کوچک، کوتاه مدت سازمانی و گروهی خود به نفع اکثریت یک جامعه هشتاد و پنج میلیونی در برابر اقلیتی دزد، شارلاتان، کلاش، اختلاسگر، رانت خوار، سرمایه خوار پست فطرت، آقا زاده های دزد تر از پدرانشان و شبکه مافیای سپاهی پرهیزکنیم و شکایت خود را رو کم کنی و پوز زنی شاهد دیگر نپنداریم.

اینجا میدان زورآزمایی این و آن نیست. امروز در دادگاه حمید نوری جنایت پیشه، شاهد شکنجه شده، خود نباید به شکنج دل‌های خانواده‌های دادخواه بدل شود، بلکه هر یک‌شان باید اسطوره‌ی حماسی آن جان‌های عاشق و آرمان‌خواهی باشند که در خاوران‌های پرشمار ایران سر بر خاک غنوده‌اند. چرا که چشمان همه‌ی بستگان آنان و نسل جوان ایران، بر نتیجه‌ی این دادگاه مستقل در سوئد دوخته شده است.      

به‌عبارتی امروز چشمان یک جامعه‌ی داغدار و ستم‌کشیده با نگرانی به فضای دادگاه حمید عباسی است. بیاییم خود را درمقابل هم نسلان جان برکف‌مان که جان خود را برای آزادی و رهایی آن جامعه از دست داده‌اند و نسل جوانی که چشم به ما دارند که چگونه دادخواه جان رفقایمان خواهیم شد، خود را صحنه‌گردان برومند آن دادگاه بنمایانیم، نه پهلوان پنبه‌های زود گذر و خود خواه و یا منفعت بین، جانبدار و دچار کیش شخصیت، چه برای خود و چه آن دیگران نبود!

نگوییم که ما با حسن نیت و منفعت گروهی خود تعریف می‌گردیم. چرا که به قولی راه جهنم را نیز با حسن نیت فرش کرده‌اند! امروز دقت به ضمایم طرح شده در گرو  توجه هریک ازما در کشورمان و جوانان به تنگ آمده و مردم محروم و گرفتار ستمکشیده‌ی آن هستند.

نباشد که تجربه‌ی تلخ تفرقه‌ی تاریخی ما، باز به پیروزی دشمن انجامد!

 

رنـج دوئـی نبـرد زمـا سـعی اتـحاد

مُردیم در فراق و نیامد بکار وصل

 

بر پایه‌ی یادداشت‌های پیشینم برآنم:

دادخواهی همین است! هم صدا شدن با مادران، پدران، همسران و فرزندان همه‌ی ایرانیان خفته در خاوران‌های ایران، بدون گره زدن نامِ مبارزان با وام خواهی حقوق بشری اتحادیه‌ی اروپا که نماینده‌اش در جریان مضحکه‌ی نشست قاضی مرگ ابراهیم رئیسی بر تخت قوه‌ی اجرایی مهمان این جانی و حاکمیت جنایتکار بوده‌اند .

باری کارما از امروز با دادگاه و محاکمه حمید نوری در استکهلم تازه آغاز شده است، پژواک صدای دادخواهی همه‌ی مردمان رنج کشیده و داغدار، به وسعت ایران باشیم !

جلسه‌ی بعدی دادگاه محاکمه‌ی حمید نوری (عباسی) جمعه ۱۲ شهریور ۱۴۰۰ برابر با ۳ سپتامبر ۲۰۲۱ برگزار خواهدشد. جلسه‌ی یازدهم به ادامه‌ی روایت دیگر شاهدان دادگاه اختصاص خواهد داشت.

تا یادداشتی دیگر …

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)