پس از خیزش انقلابی مردم در سراسر ایران به دنبال قتل حکومتی ژینا امینی، تکانههای شدید آن با سرعتی بالا تقریبا تمامی کشور را فرا گرفت و مقوله زن، زندگی، آزادی را به شعاری جهانی جهت رهایی زنان از قید و بند قوانین تبعیضآمیز جنسیتی در نظام خودکامه جمهوری اسلامی تبدیل کرد که در زیر چترحمایتی سیستم سرمایهداری جهانی و نظامهای نئولیبرال غربی همچنان به انحای مختلف به خودکامگی و خشونت عریان نسبت به زنان و دختران آزادیخواه در جامعه دست میزند. بسیاری از زنان و دختران آزادیخواه خواستار پایان دادن به حاکمت خودکامه جمهوری اسلامی و همچنین نقض قوانین تبعیض آمیز جنسیتی در ایران و جهان شدند در حرکتی انقلابی و اقداماتی جسورانه حجاب اجباری را از سر بر داشتند. این حرکت انقلابی و اقدام جسورانه غالبا از سوی چهرههای شناخته شده فرهنگی و هنری و سلبریتیهای ورزشی مورد حمایت همه جانبه قرار گرفت و عده قابل توجهی از بازیگران سرشناس سینما نیز در حرکتی همسو و همگرایانه کشف حجاب کردند. جمهوری اسلامی از بدو ورود به ساحت سیاست و حاکمیت در ایران مساله حجاب را مانند بسیاری از مسائل فردی و شخصی زیر پوشش قوانین زن ستیزانه ایدئولوژی اسلامی قرار داد و با هدف تحمیل حاکمیت خودکامه خود بر جامعه و نظارت و کنترل پوشش زنان و دختران، کشف حجاب را حرکتی نامشروع و حرام و مبارزه با کشف حجاب را وظیفه رسانههای حکومتی و تمامی مسئولان در هر منصب و جایگاهی که باشند میداند. چنانچه خامنهای در یکی از سخنرانیهای اخیرش گفته: «خیلی از کسانی که کشف حجاب می کنند نمی دانند این را. اگر بدانند این را که پشت این کاری که اینها دارند میکنند کیها هستند، قطعا نمیکنند. ولی من این را میدانم.»
رهبر مستبد و خودکامه جمهوری اسلامی که همیشه سعی بر تحمیق مردم داشته و در رابطه با کشف حجاب نیز مانند تمام مسائل دیگر می خواهد از توهم توطئه استفاده کند و با احمق فرض کردن جامعه سعی دارد، کماکان حجاب را یک امر کلان دینی و قدسی معرفی کند و حاکمیت را موظف به برخورد قاطع با متخلفین و ترویج دهندگان کشف حجاب بداند. اگر چه زنان و دختران از اول انقلاب هم مخالف حجاب اجباری بودند و کم و بیش مخالفت خود را به شیوههای مختلف در اعتراض به تحمیل حجاب اجباری توسط جمهوری منفور اسلامی و ایدئولوژی زن ستیز آن ابراز نمودهاند، اما این بار نظام ولایی خامنهای با نسلی از زنان و دخترانی تحصیلکرده و آزاد اندیش مواجه شده که در کف خیابان برای رهایی خود و آینده خود و هم نسلهایشان با نظام ولایی خامنهای مبارزه میکنند و جان میدهند. محاسبات نظام ولایی خامنهای در مورد نسل نو زنان و دختران در مدارس و دانشگاه کاملا اشتباه بود. جمهوری اسلامی علیرغم تمام فشارها، سرکوبهای وحشیانه و خشونت عریان نسبت به زنان و دخترانی که کشف حجاب میکنند به کار بسته اما باز زنان جسور و دختران آزادیخواه ایران که پیشگام حرکت انقلابی زن، زندگی، آزادی هستند، با کشف حجاب و تخطی از فرامین حاکمیت و قوانین زن ستیز نظام جمهوری اسلامی بستر فروپاشی ایدئولوژی نظام را بطن خود حاکمیت فراهم نمودهاند. نظام خودکامه جمهوری اسلامی غافل از اینکه مقوله زن، زندگی، آزادی نه تنها یک شعار نمادین صرف اعتراضی نسبت به قتل ژینا امینی نیست، بلکه شعاری بنیادین است برای رهایی کامل زنان و دختران و تمامی مردم آزادیخواه ایران از دست نظام اهریمنی خامنهای و پایان دادن به حاکمیت زن ستیز ایدئولوژیکش. انقلاب زن، زندگی، آزادی با پیشروی و پیشگامی زنان و دختران آزادیخواه در کف خیابان ظرف کمتر از یک سال توانست کل معادلات سیاسی رژیم خودکامه جمهوری اسلامی را در داخل وخارج از کشور به هم بزیزد و یک تحول عظیم فرهنگی، اجتماعی و سیاسی را در جامعه رقم بزند.
چنانچه امروز شاهد هستیم. در بطن انقلاب زن، زندگی، آزادی و به موجب این تحول بزرگ فرهنگی و اجتماعی در جامعه، حاکمیت سرخورده از تحولات اخیر به مانند افعی زخم خورده اختاپوس وار به انتقام وحشیانهای از جمله اعدامهای فلهای جوانان، مسمومیت دانش آموزان در مدارس، برخورد خشن با زنان و دختران به بهانه کشف حجاب و همچنین برخوردهای قاطع با بازاریان و اصناف، پلمب واحدهای صنفی و ارائه ندادن به کسانی که حجاب اجباری را رعایت نمی کنند، روی آورده است. حاکمیت به منظور پیشگیری از فروپاشی ایدئولوژیک خود وجلوگیری از کشف حجاب زنان و دختران آزادیخواه که موجب خدشهدار کردن وجاهت قانونی و ایدئولوژی حاکمیت در داخل و رسوایی و انزوای بیشتر حقوقی توسط مجامع بین المللی شده است، برخی از نهادهای حکومتی را گماشته که با توسل به راهکارهایی از جمله تاسیس قرارگاه زیست عفیفانه تلاش کنند که زنان را به پوشش مد نظر حاکمیت مجبور کنند و از طریق نمایندگان ولایی مجلس شواری اسلامی طرحی را به تصویب برسانند که بر اساس آن، برای کسانی که حجاب اجباری را رعایت نمیکنند مجازاتهای مثل جریمه سه میلیاردی، ابطال گواهینامه رانندگی و پاسپورت، ممنوعیت از استفاده از اینترنت و دهها چیز دیگر در نظر گرفته شود. مقاومت مدنی زنان در مقابل حجاب اجباری و پوشش دستوری حکومت دستگاه حاکمیت را سر خورده کرده است و علیرغم تمام فشارها، تهدیدها و برخوردهای خشن و ایدئولوژیک، زنان و دخترانی که کشف حجاب میکنند و از فرامین حکومت تخطی میکنند، حاکمیت و دستگاههای رسانهای و تبلیغاتیاش را دستپاچه کردهاند.
زنان آزادیخواه با اقدامات خود و تخطی از فرامین و دستورات حکومتی هر روزه نه قاطع را به جمهوری اسلامی و دستگاه سرکوب آن میگویند. حکومتهای ایدئولوژیک در طول ادوار تاریخ با وجود تمامیت خواهیشان و دستگاههای تبلیغاتی و سرکوبشان همیشه در مقابل مخالفان خود در داخل و مقاومت مدنی زنان، دختران، دانشگاهیان وجوانان و دیگر اقشار مختلف مردم معترض شکست خوردهاند چرا چون نسل تازه جوانان و نوجوانان معترض و همچنین زنان و دختران دانش آموز و دانشگاهی که با جهان آزاد رابطه تنگاتنگی دارند در جریان سیال بودن زندگی خواهان تعیین سرنوشت خویش به دست خود و رهایی از قید و بندهای قوانین تبعیض آمیز جنسیتی و فرامین دستگاههای سرکوب جمهوری اسلامی هستند و با گفتن نه قاطع به حاکمیت آن را پس می زنند. عصبانیت دستگاههای رسانهای و به تبع آن دستگاههای سرکوب نظام از نافرمانی مدنی دختران و زنان آزرده که با گفتن نه قاطع به حاکمیت خواهان پس زدن آن هستند. جمهوری اسلامی هر روز با منشوری تازه، در حال جرم انگاری کشف حجاب اجباری است.اما این تلاشها به اعتراف رسانههایشان تاکنون به شکست انجامیده است. تکانههای شدید مقوله زن، زندگی، آزادی چنان از بیخ و بن جامعه را دگرگون کرده و تحولات فرهنگی و اجتماعی را به باور آورده که حاکمیت با تمام هزینههای تبلیغاتی و سر و صدای دستگاههای رسانهای و نهادهای امنیتی و انتظامیاش از توان مقابله با آن ناکام مانده و در تلاش بیوقفه خود برای متوقف کردن این حرکت بزرگ با شکستی مفتضحانه روبرو شده است، تلاشهای بیوقفه جمهوری اسلامی برای تحمیل حجاب اجباری بر جامعه در راستای جلوگیری از فروپاشی حاکمیت ایدئولوژیک خود که در این چهل سال با طرح توهم توطئه و دشمن فرضی توسط رهبر خودکامهاش و تلاش در راستای تحمیق مردم به وسیله ایدولوژی فاسد و فرسوده اسلامی به بن بست رسیده و دیگر جواب نمیدهد.
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.