رئیسی، مجلس، استیضاح، استعفا و جنگ قدرت در سال انتخابات مجلس
دولت رئیسی در حالی که دومین سال کاری خود را به پایان نبرده است گرفتار میدان مین استعفا و استیضاح شده است، ماهیت این برکناریها با هر نام و برچسب در چیست؟
نباید به تبلیغات، داد و فریادها بر سر یکدیگر و جنگ رسانهیی بین بخشهای مختلف ارگانهای قدرت در درون جناح خامنهای، یعنی اصولگرایان ولایت، مانند جنگ بین برخی اعضای مجلس با رئیسی و وزرایش، رنگ و لعاب دمکراتیک و تفکیک قوا، از جنس دمکراسی در کشورهای غربی داد، این جنگها، پیش از هر چیز در قالب تمامیت حکومت ولایت فقیه رخ میدهد، اما بر آن همواره ۲ قانونمندی حاکم است، قانون اول سهمخواهی با هر عنوانی و… و دوم در سپهر سیاسی کنونی ولایت فقیه که خامنهای در لابد و اضطرار مجبور شد که اصلاحطلبان قلابی را که برای وی، به مدت دههها به عنوان سوپاپ اطمینان عمل میکردند و پس از اتمام کارآیی آنان جراحی و حذف نماید، لاجرم تمامی تضادهای حاکمیتی به جای این که بین دو جناح پیشین تقسیم شود، به درون جناح خامنهای یعنی اصولگرایان ولایت، سرریز شده و در این بستر قابل تبیین هستند.
از نمودهای قانونمندی اول یعنی سهمخواهی در قدرت، با آغاز سال ۱۴۰۲ میتوان به انتخابات پیشروی مجلس حکومت اشاره کرد که قطببندیهای مختلف جناح خامنهای و ارگانهای قدرت و ثروت وابسته به خامنهای در مجلس و بیرون مجلس، در پی آنند که در مجلس دوازدهم، برای خود سهم بیشتری به دست بیاورند، از این رو این جنگ و سهمخواهی از اکنون خود را در قالب تشدید تضاد با یکدیگر در درون مجلس و یا تشدید تضاد با دولت رئیسی در بیرون مجلس، در قالب استیضاح و یا استعفای وزاری رئیسی خود را پدیدار میسازد و دامنهی این اعتراضات علیه رئیسی و وزراء و استعفا و یا استیضاح آنان تا جایی گسترده میشود که دیگر میتوان آن را به تشدید تضاد در جناح خامنهای تعبیر کرد تا جایی که این روزها دیگر این خود رئیسی است که از سوی اعضای مجلس به استعفا خوانده میشود، اما با این حال نباید از ماهیت آن، (عللی که ذکرشد) غافل ماند.
سهمخواهی بیشتر در قدرت، عامل اصلی استعفا و استیضاح
با شروع سال ۱۴۰۲ که در ماه پایانی آن، یعنی اسفند، انتخابات مجلس خامنهای برگزار میشود، این روزها شاهد تشدید بحران بین قوای حاکمیتی و بین اعضای مجلس و دولت رئیسی هستیم.
رئیسی در چند ماه اخیر مجبور شده است برخی از وزرای خود را از کار برکنار کند و برخی از آنها در جریان قدرتطلبی درون جناحی، «قربانی» استیضاح و استعفا شدند.
اما با وجود اینکه تعداد قابل توجهی از وزاری و مقامات کابینهی رئیسی، از کار برکنار، استیضاح شدند و یا استعفا دادند، اما سطح تضادها فروکشی نداشته و کماکان صحن علنی و چه بسا غیرعلنی مجلس و رسانهها، عرصه پدیدارشدن نمودهای ادامه جنگ درون جناحی میباشد.
از جمله اظهارات مصطفی رضاحسینی قطبآبادی، عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس حکومت قابل توجه است که اعلام کرده است رئیسی اگر ادعای دلسوزی برای مردم را دارد باید مانند زمان جنگ… روی مین استعفا برود! و مجموع دولتش استعفا کنند تا یک فرد توانمند روی کار بیاید. [ابراهیم رئیسی با فروپاشی شتابان دولت مواجه است!]
البته رضاحسینی گویا غافل از این واقعیت است که اگر چنین کسی در انبان خامنهای وجود داشت، وی مجبور نبود رئیسجمهور ششکلاسه را بر رأس قوه مجریهاش قرار دهد!
وی در ادامه رئیسی را مورد حمله قرار داده که به جای مهار تورم که شعار سال خامنهای بود الان این دولت تولید را مهار کرده است! هیچ ارادهیی در دولت رئیسی برای مهار تورم وجود ندارد، خیلی از مدیران وی ناکارآمد هستند و از پایه اینکاره نیستند، خود رئیسی و معاون اولش، دانش لازم برای ادارهی کشور را ندارند! چندگانگی در تصمیمگیری در دولت وجود دارد و معلوم نیست که تصمیمات اصلی در کجا و توسط چه کسانی گرفته میشود.
این عضو مجلس افزود دولتیها به ما در مجلس میگویند به مردم امید بدهید! نگویید اوضاع بد است! بعضی دولتیها و شعبان بیمخها و افراطیون ما را مورد حمله قرار میدهند و پروندهسازی میکنند… با این رویه دولت نمیتواند کشور را اداره کند.
نسخه استعفا برای رئیسی از سوی اعضای مجلس
از سوی دیگر در بستر این جنگ دورن جناحی، سخنگوی دولت رئیسی اخیرا اعلام کرده است که مجلس برخی لایحههای دولت را اعلام وصول نمیکند!
روزنامهی ایران نیز اخیرا در مطلبی با عنوان «اتمسفر سیاسی این روزهای بهارستان» به جریانداشتن جنگ قدرت بین رئیسی و اعضای مجلس حکومت اشاره و نوشته است غلبهی رویکرد سیاسی جلسات علنی مجلس را بینصیب نگذاشته و برخی از اعضای مجلس تمایل دارند با به راه انداختن دومینوی استیضاح اعضای کابینهی رئیسی، کارنامهی کاری سالهای نمایندگیشان را در سال پایانی مجلس یازدهم سنگینتر کنند و در این بستر هر از چندگاهی دست به استیضاح و یا استعفاندن برخی وزراء و مقامات دولت رئیسی میکنند و برخی از آنها برای دولت و رئیس جمهور نسخهی استعفا میپیچند.
با تمام توصیفاتی که از ماهیت جنگ بین رئیسی و اعضای مجلس گفته شد اما نمیتوان این واقعیت را نادیده گرفت که رئیسی گرفتار در میدان مین استعفا و استیضاح دوستان دیروز خود قرار گرفته است و چه بسا دور از انتظار نیست که این جنگ به پایان کار دولت رئیسی بینجامد خاصه آن که روز به روز بر تضادهای لاینحل رئیسی و حکومت ولایت فقیه افزوده میشود. باید منتظر ماند و نتیجه را در ماههای آیندهی سال دید.
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.