اینترنت طبقاتی ارمغان جدید ولایت فقیه!
به دنبال ترس و وحشت ناگفته اما پیدای و آشکار حکومت ولایت فقیه از فضای مجازی و به دنبال سالها کوبیدن بر ساز اینترنت ملی، با گذشت شش ماه از قیام و اعتراضات سراسری اخیر در کشور، حکومت ولایت فقیه دست به اقداماتی شاذ و عجیب در زمینه دسترسی شهروندان به اینترنت زده است.
هر روز سازی و هر روز نقارهیی، هر روز عجایبی و هر روز فاجعهیی؛ حال این بار آش به قدری شور شده است که در بین افکار عمومی ایرانیان و رسانههای حکومتی به صراحت، صحبت از اینترنت طبقاتی! میشود.
کم زمانی نیست که سردمداران حکومت ولایت فقیه در ترس از فضای مجازی که دیوارهای سانسور و اختناق ولایت را درمینوردد و به شهروندان ایرانی این امکان را میدهد که اخبار و وقایع کشور را در ورای هر نوع روایت رسمی و دروغین حکومت، به همدیگر و به جهان مخابره کنند، در پی آن است تا به هر طریق ممکن از دسترسی آزادانهی شهروندان ایرانی به اینترنت جهانی جلوگیری به عمل آورد.
هر زمان نیز قافیه تنگ آمده و «اوجب واجبات نظام» در معرض خطر و تهدید قرار گرفته، خامنهای و حکومتش تعارف را بیتعارف کنار گذاشته و با قطع کامل اینترنت، دست به سرکوب عریان شهروندان ایرانی زدهاند بیآنکه جهان از عمق فاجعه خبردار شود؛ سرکوب اعتراضات آبان ۹۸ از این حیث نمونه بارزی به شمار میرود. [قطع اینترنت در ایران؛ هشدار به جامعه بینالمللی در مورد کشتار مردم]
اما کندی و قطع تمام عیار اینترنت نه توانسته و نه میتواند دیکتاتور را هجمه افکار عمومی مردم ایران و از همگرایی آنان علیه حکومت ولایت فقیه باز دارد.
در اعتراضات سال ۱۴۰۱، که از هر حیث نسبت به اعتراضات سالیان قبل سرآمد است، نیز اینترنت، سلاح اصلی مردم در اطلاعرسانی و افشای جنایات حکومت ولایت فقیه بوده و هست.
حال با گذشت شش ماه از این اعتراضات گویا، اتاقهای فکر خامنهای دریافتهاند که دیگر اقدامات قبلی در زمینه کندی و قطع اینترنت جوابگوی جلوگیری از افشای جنایاتش نیست و باید چارهیی دیگر اندیشید؛ اینترنت طبقاتی!
«حکومت مستضعفان» ظاهرا دیگر چارهیی برایش باقی نمانده است تا در فقدان و خلاء ایجاد «اینترنت ملی» که عملا نه توان و نه امکان ارائه چنین پدیدهی بوالعجبی را دارد، به راهکاری متوسل شود که نام اینترنت طبقاتی بر آن نهاده شده است.
البته این امر فیالبداهه نبوده و از قبل زمینهسازیهای آن صورت گرفته بود، در ماههای اخیر برخی کارگزاران و دستاندرکاران حکومت ولایت فقیه در این زمینه به صراحت و روشنی از آمادهسازی «یک سری امکانات برای اقشار خاص و ابزارهایی که آنها بتوانند بدون نیاز به فیلترشکن به سایتهایی دسترسی داشته باشند» سخن گفتهاند، اما حالا دامنهی این معادله و تابع، گویا ابعاد گستردهتری به خود گرفته است.
در هفتههای اخیر نیز برخی اخبار مبنی بر «سطح دسترسی مناسب» برای برخی «افراد اعتبارسنجیشده» و حمایت از «برخی فریلنسرها» به صورت «رسمیت سازمانی» درآمده است.
همچنین در ضمائم این اخبار آمده است که «اینترنت برای اعضای هیئت علمی دانشگاهها و محققان» و «اینترنت بدون فیلترینگ برای خبرنگاران» فراهم خواهد شد.
در هفته اخیر نیز رسانههای حکومت ایران و کارگزاران رسمی حکومت، از جمله عیسی زارعپور، وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات حکومت ایران از طراحی سیمکارتهای خاصی با اینترنت پرسرعت برای گردشگران خارجی سخن به میان آوردند تا در مدت زمان حضور در ایران بتوانند راحتتر و بهتر از فضای مجازی استفاده کنند!
هر چند این اظهارات زارعپور با واکنشها و اعتراضات خشمگینانهیی از سوی مردم و افکار عمومی مواجه شد و وی را مجبور ساخت تا از اظهارات خود عقبنشینی کرده و آن را «هنوز فقط در حد پیشنهاد» معرفی کند، اما این امر از عمق فاجعه چیزی نمیکاهد.
آنچه واقعیت محرز روی زمین است قطعی و کندی اینترنتی است که شهروندان ایرانی را در ماههای اخیر به ستوه آورده است.
حال با این توصیفات اگر چه مقامات مربوطه در حکومت ولایت فقیه در پی رسوایی این خبر، سیاست انکار را پیشه کردهاند اما افکار عمومی و حتی بعضا رسانههای حکومتی، صحبت از «اینترنت طبقاتی» به میان آوردهاند.
عجایب و غرائب در حکومت ایران آنقدر در طول بیش از ۴ دهه حکمرانی ملایان بر ایران بسیارند که موجود گورزادی به نام «اینترنت طبقاتی» با همه شگفتیاش، چنان عجیب به نظر نمیرسد، هر چند بر خلاف بسیاری از اصول «قانون اساسی» که اکنون دیگر غیراساسی به نظر میرسد! باشد.
هر چند در دهه ۳۰ قرن بیست و یکم، حکومت ولایت فقیه نه میتواند و نه پیشرفت ارتباطات چنین اجازهیی را به آن میدهد که دست به چنین اقدامی بزند اما در ورای «اینترنت طبقاتی» باید چرایی و اگر بخواهیم به زبان بهتر بگوییم ترسی را که نهفته است جویا شویم.
در پی جویایی دلایل این امر نیز افزون بر کسب سود از کسب و کار پررونق فروش فیلترشکنها و غارت بیشتر مردم ایران، اما اصلیترین دلیل حکومت ولایت فقیه از دستهبندی دسترسی افراد و شهروندان به اینترنت یا همان «اینترنت طبقاتی» را به طور خلاصه در ترس و وحشت و سراسیمگی حکومت ولایت فقیه در تبادل آزاد و جهانی شهروندان ایرانی و مخابره اخبار و از جمله جنایات حکومت در حق شهروندان، به خارج از مرزهای کشور دانست.
قطع یقین این امر در مرور زمان میتواند به موازات اعتراضات سراسری در کف خیابانها، به ابربحران فقدان مشروعیت نظام، خدشهیی جبرانناپذیر وارد کرده و انزوای بینالمللی آن را افزایش دهد؛ امری که در ادامه منجر به روندی خواهد شد که انتهاء و خروجیاش تغییر حکومت در ایران خواهد شد.
لهذا هر تمهید و حلیهگری، با هر نام و هر برچسبی از جانب حکومت ایران، از این منظر اندیشیده و به کار گرفته میشود! «اینترنت طبقاتی» یا هر خیمهشببازی دیگر. مخلص کلام این است.
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.