یک.

شگفت انگیز است، نگاه خندان دخترکان و زنانی که گیسوانشان را سپرده‌اند به باد سرد زمستانی. حس عجیبی است. انگاری قدم گذاشته‌ای در دنیای دیگری. اینها دستاورد بزرگ جنبش مهسا است. عقب نشینی حاکمیتی است که زن و هویت‌اش، همواره پاشنه آشیل آن بوده است.

 

دو.

آزادی زندانیان سیاسی، عقب نشینی دیگر حاکمیت در مقابل جنبش زن زندگی آزادی است. دستاوردهای این جنبش که حاصل اتحاد ایرانیان داخل و خارج از کشور بوده است، بسیار است. باید به تبیین آن پرداخت. پروسه دمکراسی، آزادی و عدالت اجتماعی برای همه ایرانیان، مرکز ثقل چنین اتحادی است.

 

سه.

دوستانی همچون، ابراهیمی، بداقی، علی نوری، مدنی، محمودیان، سعیدی، شهابی، مهتدی، سالار داودی، رزاق، ارسنجانی، معزی، بابک علیپور، جواد سیدی، تاجزاده، جلایی پور، خالقی، رجبی، جوکار و سیامک نمازی همچنان در بند هستند. از تک تک‌شان آموختم و قدردان محبت‌های‌شان هستم.

 

چهار.

در این مدت از زمان بازداشت تا آزادی، ما معلمان زندانی و جنبش معلمان مورد حمایت رسانه‌ای و معنوی اقشار مختلف اجتماعی بوده‌ایم. بی شک، مقاومت ما در مقابل پروژه اعتراف گیری اجباری نهادهای امنیتی، متاثر از آگاهی از چنین حمایت‌هایی است. سپاسگزار همه شما عزیزان هستم.

 

پنج.

همچنان که جنبش‌های بزرگ توده‌ای همچون جنبش مهسا / ژینا، جنبش آبان ۹۸، جنبش دی ماه ۹۶ و جنبش ۸۸ مسیر مشروعیت زدایی از حاکمیت را هموار کرده‌اند، جنبش‌های اجتماعی معلمان، کارگران و بازنشستگان با پیگیری پروژه عادی سازی خیابان، زمینه شکل‌گیری جنبش توده‌ای بزرگ آینده را فراهم کنند.

جنبش‌های اجتماعی باید در خدمت جنبش‌های بزرگ توده‌ای باشند. در این میان، جنبش دانشجویی، موقعیت ویژه‌ای دارد. مرکز اتحاد میان جنبش‌های اجتماعی از یک طرف و میان جنبش‌های اجتماعی و توده‌ای از طرف دیگر همچنان جنبش دانشجویی است و تا اطلاع ثانوی مرکز ثقل پروژه دمکراسی خواهی در ایران است.

 

 

 

 

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)