وعده درمانی رئیسی و پایان کار
اخیرا ابراهیم رئیسی در حضور خامنهای خطاب به وی و مردم اعلام کرد که بدون تردید وضعیت ارز و تورم روند کاهشی خواهد داشت!!!
این سخنان تمسخر برخی رسانههای حکومت و افراد را در درون حکومت ایران را برانگیخته است.
از جمله روزنامه «جمهوری اسلامی» با زیر علامت سوال بردن اظهارات وی نوشت کلیگویی دردی از هیچ کس دوا نمیکند و تا کنون نیز گرهی از کار مردم باز نکرده است… اگر وی این سخنان را برای خالی نبودن عریضه گفته که هیچ اما اگر به عنوان رئیس دولت و منطبق با واقعیتهای موجود و برنامههای در دست اجراء، روند تورم و قیمت ارز را کاهشی دانسته… باید از وی پرسید که برآورد کارشناسی صورت گرفته از میزان نرخ تورم و ارز چیست؟ قرار است در چه زمانی به میزان کاهش برسد؟!
این روزنامه در ادامه افزوده است اقتصاد بدون عدد فاقد معناست وعده اقتصادی بدون عدد نیز صرفا ترکیب واژهها میباشد… بنابراین از رئیسی انتظار جدی و کاملا به حق میرود که دقیقا اعلام کند که قرار است نرخ ارزش ریال در برابر ارزهای خارجی، در چه زمان مشخصی به چه عددی برسد و همچنین نرخ تورم؟!
از برنامه ۷۰۰۰ صفحهیی رئیسی چه خبر؟!
این مطلب میافزاید نمیشود که در دوران تبلیغات انتخابات و برای گرفتن «رای» از مردم حتی عدد دقیق صفحات برنامه اقتصادی را اعلام کنید و بگویی ۷ هزار صفحه برنامه نوشتهاید ولی در دوران کار، اعداد را کار بگذارید… حال به کناری بماند که کسی هم آن ۷ هزار صفحه را ندید و هیچ کسی نمیداند اکنون که قیمت دلار سر به فلک کشیده است در کدام صفحه آن برنامه اقتصادی ۷هزار صفحهیی هستیم؟!
روزنامه «جمهوری اسلامی» در ادامه تاختن به رئیسی ادامه میدهد اگر زمان و رقم مشخصی دادند و نشد چه؟! آیا عذرخواهی و کنارهگیری میکنند تا فرد «قویتری» از همان جناح خودشان که اقتصاد و عدد و رقم را بهتر میداند بر سر کار بیاید؟! اگر هم زمان و رقم مشخصی ندادند و تا پایان دوران ریاست جمهوری ایشان همین آش بود و همین کاسه چی؟!
آیا باز هم کاندیدا میشوند یا با بیان اینکه من توانایی لازم را ندارم از دور دوم ریاست جمهوری منصرف خواهد شد؟ نمیشود که ارز و تورم چه صعودی و چه نزولی باشند رئیسی یک تصمیم واحد بگیرند؟!
در قسمت بعد مطلب این روزنامه ضمن روی میز گذاشتن این سوال که رئیسی آیا نمیخواهد برای نیل به هدف کاهش نرخ ارز و تورم تغییری جدی در سیاست خارجی و تیم اقتصادی داخلی خود ایجاد کنند؟ افزوده است آیا به جز این است که وضعیت اسفناک اقتصادی فعلی، محصول همین دو مولفه است و بدون تغییر در آنها، کماکان در بر روی همین پاشنه خواهد چرخید؟! [آژیر قرمز یا بن بست اقتصادی در دولت ابراهیم رئیسی]
قیمت دلار در ۱.۵ سال بیش از ۲ برابر شده
این روزنامه در ادامه خطاب به وی این گونه تاخته است که خیلی صریح به رئیس دولت میگوییم که هم سیاست خارجی باید مورد بازبینی قرار بگیرد و هم تیم کنونی اقتصادی که به معنی واقعی کلمه این کاره نیست که اگر چنین بود دلار ۲۳ هزار تومانی در ۱.۵ سال بیش از ۲ برابر نمیشد و این واقعیت تلخ در حالی است که بنا بر اعلام منابع رسمی و مسئولان دولت، فروش نفت و وصول پول آن بیش از زمان دولت روحانی شده است!
روزنامه جمهوری در ادامه با توجه به وعده درمانی رئیسی در زمان تبلیغات انتخاباتی مینویسد که وی در زمان انتخابات اعلام کرده بود که اقتصاددانان را به خط خواهد کرد ولی اکنون به جای اقتصاددانان، اقتصاد را به دست تیم ناکارآمد کنونی سپرده است!
مطلب در ادامه با کنایه «هر چند هزار وعده خوبان یکی وفا نکند» ادامه داده است برای آینده سیاسی رئیسی هم که شده وی چارهیی جز کنار گذاشتن کارگزاران کم دانش و رویازده و شعار محور کنونی اقتصادی و تمسک به «اقتصاددانان واقعی» و فارغ از رویکردهای سیاسی ندارد!
در ادامه روزنامه جمهوری، رئیس دولت خامنهای را این گونه مخاطب قرار داده است که یادمان نرفته است که وزیر کار ایشان که واقعا خیال میکرد با اندکی پاشیدن ارز میشد قیمت دلار را به ۱۵ هزار تومان کاهش داد و با ۱ میلیون تومان، شغل ساخت و در مدت زمان کمی تبدیل به اقتصاد دوم جهان شد! و با دستور و نمودار و پاورپوینت، مملکت را گل و بلبل کرد، ولی در آخر کار راهی جز ترک وزارت نیافت! مانند او کم نیستند و آفت بزرگ و خانمانسوز دولت همین است.
توهم ایجاد تغییر در دولت رئیسی
این روزنامه در بخش پایانی مطلب خود این گونه نتیجه میگیرد که تغییر در نتیجه، بدون تغییر در روش کارها میسر نیست، نمیتوان که نه راه را تغییر داد و نه راننده را و نه خودرو را و انتظار هم داشت که به مقصد جدید هم رسید.
فارغ از واقعیات بدیهی که روزنامه «جمهوری اسلامی» در مورد وضعیت گماشتهی خامنهای و کابینهاش برشمرده است اما از یک واقعیت کلی و اساسی حکومت ولایت فقیه کاملا غافل است یا به عمد آن را نادیده گرفته است و آن واقعیت اینکه، خامنهای دست به یک جراحی بزرگ حتی در جناح خود نزد که کسی را بر رأس مجریه بگمارد که تضادها و مشکلات اقصتادی کشور و مردم را حل کند، بلکه خامنهای مهره حلقه به گوش خود را با رسوایی به ریاست دولت منصوب کرد تا در همراهی و همکاری با مجلس از قبل یکدست شده، بتواند در مقابل اعتراضات بنیانکنی که در تقدیرش بود، ایستادگی پیشه کند، اعتراضاتی که بلافاصله پس از زمین گذاشتهشدن بار کرونا در کشور در سال ۱۴۰۱ سر باز کرد و هم اکنون نیز در جریان است.
به بیان دیگر نصایح و پندهای این روزنامه به رئیسی و دولتش، برای ایز گم کردن و دادن آدرس اشتباه به مردم است و مردم نیز این را به خوبی دریافتهاند و برای همین در کف خیابان حاضر شدهاند.
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.