برجام و خامنه‌ای درمانده بر سر دو راهی

با تمامی ادعاهای مقامات ایران مبنی بر اینکه طرف‌های غربی در موارد متعددی پیام داده‌اند که خواهان بازگشت به میز مذاکره وین و مذاکرات هستند،‌ اما واقعیت امر این است که خامنه‌ای بر سر یک دو راهی جانکاه بر سر این موضوع گیر کرده است.

حرف و حدیث‌ها این روزها در مورد برجام بازگشت به میز مذاکرات بسیار است. علیرغم اینکه کشورهای غربی به کرات تکرار کرده‌اند که دیگر چیزی از برجام برای مذاکره نمانده است اما در درون حکومت ایران برخی می‌کوشند تا این گمانه را به مردم القاء کنند که غرب همچنان مشتاق برگشت به میز مذاکرات است.

عباس عبدی از اصلا‌ح‌طلبان تاریخ گذشته‌ی حکومت ایران در مطلبی در روزنامه اعتماد به تاریخ سه‌شنبه ۱۸ بهمن ۱۴۰۱ با عنوان «برجام اسیر نگاه آخرالزمانی» به این سوال پرداخته است که چه راه‌‌هایی پیش روی برجام قرار دارد؟

وی با اشاره به گفتگوی باقری کنی، مذاکره کننده‌ی ارشد حکومت ایران با پرس‌تی‌وی، رویکرد وی درباره برجام را تحت عنوان «نگاه آخرالزمانی» توصیف کرد!

عبدی سپس در ارائه این نحوه تعریف از سیاست خارجی کشور توسط باقری کنی، تعریف وی را نگاه بیگانه از واقیعت، و چنان توصیفی از جایگاه جهانی حکومت ایران می‌داند که وی اعلام می‌دارد که نمی‌داند که برای فریب دادن مخاطب است یا واقعا گوینده یعنی باقری کنی به آن باور دارد؟!

وی اظهارات باقری که تصویری ایده‌آل از وضعیت اقتصادی حکومت ایران را که گویا پیشتاز اقتصاد جهانی است را زیر علامت سوال برده و اعلام می‌دارد اجازه دهید همین جا توضیح ددهم که بنده نه مخالف چنین اتفاقی هستم و نه منکر کوشش‌های اندکی می‌شوم که برای این اهداف می‌شود… اما ایراد اصلی جای دیگری است.

مشکل در سیاست خارجی و به تبع آن قدرت اقتصادی است

وی سپس قدرت اقتصادی را اصلی‌ترین پارامتر در جایگاه قدرت کشورها دانسته و اعلام می‌دارد که حتی کشورهایی مانند چین و روسیه که از لحاظ اقتصادی و نظامی جزء برترین‌های جهان کنونی هستند خود را در تقابل با نظام بین‌الملل تعریف نمی‌کنند و حداکثر کاری که می‌کنند به اندازه توازن قوای خود، خواهان سهم بیشتری در معادلات اقتصادی و قدرت جهان هستند و این نیز قطعا مستلزم همکاری با نظام بین‌الملل است نه انزوا و بایکوت آن!

عبدی می‌افزاید اما حکومت ایران در تمامی این موارد با این کشورها تفاوت اساسی دارد؛ فاصله نسبی قدرت اقتصادی ایران طی یک دهه با کشورهای پیشرو ۳۰ درصد کاهش پیدا کرده، جایگاه عمومی آن به طور جدی تنزل پیدا کرده به نحوی که از کمیسیون مقام زن سازمان ملل اخراج می‌شود!

وی سپس ادامه می‌دهد با چنین وضعیتی چگونه می‌توان با این نگاه و ادبیات در تحولات مورد نظر جهانی نقش ایفا کرد؟!

وی سپس اظهارات باقری کنی را به کل حکومت تعمیم داده و می‌‌گوید اگر این نگاه آخرالزمانی یک برداشت شخصی و محدود بود چندان خطری نداشت ولی وقتی که اجرای سیاست خارجی مبتنی بر این نگاه باشد خطرناک می‌شود.

عبدی دلیل می‌آورد که در این صورت سرنوشت اقتصاد کشور و آینده مردم را گره می‌زند به برخی توهمات و خیالات و نتیجه همین می‌شود که الان شاهد آن هستیم.

سیاست خارجی یا سیاست آخرالزمانی؟

وی سپس در مورد احیای برجام ادامه می‌دهد ۲ سال قبل برجام قابل احیاء بود و اگر چنین می‌شد صدها میلیارد دلار سود اقتصادی برای کشور به همراه داشت اما اسیر این نگاه آخرالزمانی شد و به محاق رفت.

وی سپس می‌افزاید با این شرایط حتی با وجود اراده‌یی از سوی مذاکره‌کننده‌ی اصلی، آنها نه می‌توانند گامی به پیش بردارند و نه گامی به پس و نتیجه این امر توام با اعتراضات اخیر، ضربه سنگینی به اعتبارشان در سطح داخلی و خارجی زده است.

عبدی در ادامه نتیجه می‌گیرد در حال حاضر چند راه درباره برجام در پیش وجود دارد یک اینکه همه اعلام کنند که آخرین پیش‌نویس قابل پذیرش است، دوم اینکه اعلام شود که آمادگی برای انجام توافقی فراگیرتر و بزرگتر [شامل برنامه موشکی، تروریسم و دخالت‌های منطقه‌یی] از سوی حکومت ایران وجود دارد و سوم اینکه از برجام بیرون برویم و به دنبال ساخت بمب اتم باشیم و چهارم هم‌پیمانی با روسیه و رفتن زیر چتر هسته‌یی روسیه که نه اطمینان‌بخش است و نه منفعتی دارد.

عبدی با برشمردن تمامی گزینه‌های متصور به طور کاملا خلاصه در نهایت نتیجه می‌گیرد که این همان وضعیتی است که در شطرنج به معنای آچمز [بخوانید بن‌بست] توصیف می‌شود.

توضیحات عبدی به روشنی آشکار می‌سازد که خامنه‌ای در پرونده برجام مانند شخصی است که بر روی اره‌یی نشسته است که نه می‌تواند به جلو حرکت کند و نه می‌‌تواند به عقب حرکت کند چون در هر صورت از وسط به دو نیم خواهد شد.

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)