نشست سه جانبه ای که در دسامبر ۲۰۲۲ در ریاض بین شی جین پینگ، رهبر چین و سران کشورهای خلیج و دولت های عربی برگزار شد، تحولات مهم اقتصادی و سیاسی را به همراه داشت، چنانکه طرفین چینی و سعودی مجموعه ای از توافقات اقتصادی را امضا کردند که ارزش کل آن بیش از ۳۰ میلیارد دلار آمریکا بود. این رقم بزرگی است که چین قبلاً خواب آن را هم نمی دید.
این چرخش پس از چندین دهه تردید چین و پس از توافق استراتژیک با ایران در سال ۲۰۲۱ اتفاق افتاد. پس از توافق فوق الذکر با ایران، پکن به اتخاذ سیاست جسورانه تری برای به چالش کشیدن واشنگتن روی آورده است.
علاوه بر این، چین شروع به حمایت از ایران برای مقابله با حضور آمریکا در عراق، کشورهای خلیج و عربستان سعودی نیز کرده است. این امر توانمندی های تجاری، اقتصادی، سیاسی و نظامی ایران را تقویت کرد که به این کشور کمک کرد تا با تحریم اقتصادی، فنی و سیاسی که آمریکا بر آن وضع کرده مقابله کند.
سفر رهبر چین به عربستان در این دورۀ خاص دارای دلالت های اقتصادی و سیاسی است و می توان آن را سیاست پرکردن خلأ نامید، به ویژه اینکه روند روابط آمریکا و عربستان سعودی شاهد قهقرا، بی تفاوتی و تغییراتی است که برخی از آنها به تغییر ماهیت منافع سیاسی آمریکا در منطقۀ خاورمیانه مربوط می شود، در حالی که برخی دیگر مربوط به سیاست سنتی آمریکا در قبال پادشاهی عربستان سعودی است که بر اصل حمایت در ازای نفت استوار است (به ویژه اینکه آمریکا دیگر نیازی به نفت عربستان ندارد). دلایل دیگری نیز برای واگرایی بین آمریکا و عربستان سعودی وجود دارد که مهمترین آنها رویکرد آمریکا به موضوع دموکراسی و حقوق بشر در عربستان سعودی است.
مناقشۀ بین آمریکا و عربستان سعودی در نتیجۀ امضای توافق هستهای واشنگتن با ایران در سال ۲۰۱۵ تشدید شد. علیرغم بهبود نسبی روابط دوجانبه در دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق آمریکا، دولت آمریکا در پاسخ دادن به حملاتی که ایران متهم به انجام آن علیه عربستان سعودی بود، به ویژه حملات به تأسیسات آرامکو در سپتامبر ۲۰۱۹ که نیمی از تولید نفت عربستان را از مدار خارج کرد، ناکام بود. همۀ موارد فوق منجر به متزلزل شدن اعتماد در روابط واشنگتن و کشورهای حاشیۀ خلیج شد و این امر باعث شد تا عربستان سعودی شراکت های بین المللی خود را توسط روسیه و چین که به کشورهای خلیج به عنوان منبع اصلی انرژی وابسته شده اند تنوع ببخشد.
چرخش عربستان به سمت چین با ورود پرزیدنت بایدن به کاخ سفید در نوامبر ۲۰۲۰ چرخش عمیق تری پیدا کرد. بایدن در جریان مبارزات انتخاباتی خود اظهاراتی خصمانه دربارۀ دولت عربستان سعودی بیان کرد، حوثی ها را از فهرست سازمان های تروریستی حذف کرد، صادرات سلاح های تهاجمی را به عربستان سعودی متوقف کرد و محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی را به ترور جمال خاشقجی روزنامه نگار سعودی متهم کرد. با این حال، دولت بایدن موضع خود را تغییر داد و به دلیل نیاز این کشور به کنترل بازارهای نفت پس از حملۀ روسیه به اوکراین قراردادهای تسلیحاتی با عربستان سعودی امضا کرد. در ژوئیۀ ۲۰۲۲، بایدن از عربستان سعودی بازدید کرد و تلاش کرد شکاف در روابط با ریاض را التیام بخشد، اما در متوقف کردن سرعت نزدیکی عربستان-چین و خلیج-چین به موفقیت نرسید.
روابط آمریکا و چین در حال حاضر شاهد پرتنش ترین دوره هاست. چین آمریکا را به سوء استفاده از هژمونی نظامی و قدرت مادی خود برای سرکوب دیگر کشورها به بهانۀ حفاظت از امنیت ملی آمریکا متهم می کند. در مقابل، ایالات متحده چین را به ارتکاب نسل کشی گستردۀ مسلمانان اویغور و محدود کردن حقوق دموکراتیک در هنگ کنگ متهم می کند.
با توجه به مطالب فوق می توان گفت که چین امروز در تلاش است تا به همراه روسیه در مقابل ایالات متحدۀ آمریکا نوعی دوقطبی ایجاد کند و روابط چین و آمریکا به بدترین حالت در چند سال اخیر رسیده است و به نظر می رسد که به سمت وخامت بیشتر نیز پیش می رود.
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.