بوی کباب زیر دماغ لاریجانیها؛ اما دیرهنگام!
خیز بازگشت به هرم قدرت، یا اختلافات خانوادگی و تفرقه در بین خانواده لاریجانی؟ با مواضعی که این روزها، برادران لاریجانی، بیشتر محمد جواد و علی میگیرند از یک سو به نظر میرسد که آنان در پی بازگشت به هرم قدرت در حکومت ولایت فقیه هستند اما هم زمان تفاوت آشکار در گفتمان برادران لاریجانی حکایت از فاصله و اختلاف در میان آنان میباشد.
محمد جواد لاریجانی زمانی به عنوان یکی از تئوریسینهای اصلی جناح سختسر حکومت ایران به شمار میرفت، و تقریبا در تمامی پروسه پرونده اتمی حکومت ایران از مخالفان برجام بوده است.
اظهارات وی پیرامون برجام و مخالفت با آن در روزهای اخیر در رسانههای حکومت ایران بازتاب گستردهیی داشته و نیازی به اشاره به آن در اینجا نیست.
در سوی دیگر برادر وی علی، در زمانی که در منصب ریاست مجلس خامنهای بود در جلسهیی ۲۰ دقیقهیی فارغ از پشتپردههای پرماجرای آن که بعدها افشاء شد، نشان داد که تقریبا تمام قامت از مدافعان برجام است.
برادر دیگر یعنی صادق نیز که سالیان رئیس قضائیه خامنهای بوده و بر کرسی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز تکیه داده است، در روزهای اخیر در سکوت بوده است.
حذف تمام قامت توسط خامنهای
سکوتی که سابقهیی دارد و به جدال خانوادگی آنها با ابراهیم رئیسی و باندش برمیگردد و بلوغ آن در انتخابات سال ۱۴۰۰ بروز پیدا کرد که خامنهای برادر دیگر یعنی علی را، آشکارا به نفع رئیسی رد صلاحیت کرد.
این امر با اعتراض صادق لاریجانی مواجه شد به نحوی که از امضای اعتبارنامه رئیسی خودداری کرد.
پیش از آن نیز زمانی که رئیسی به جای وی به ریاست قضائیه رسیده و معاون لاریجانی، یعنی اکبر طبری را به فساد و رشوهگیری محکوم کرد اختلافات بالا گرفت و لاریجانی تهدید به ترک ایران و رفتن به نجف کرد.
اما آن روزها گذشته است و برادران لاریجانی که همیشه از نشستگان دائمی بر سر سفره «انقلاب» ولایت فقیه بودهاند، سخت است برایشان که از این سفره کناره گیرند، به بیان دیگر قدرت پیشین خود را از دست رفته ببینند، در این بین اختلافات خانوادگی آنها با باند رئیسی نیز میتواند به عنوان معین عملی عمل کند که باید راه را برای بازگشت به قدرت برای خانوادهشان هموار سازد.
در هفتههای اخیر علی لاریجانی سکوت طولانی خود را شکست و در مراسم قاسم سلیمانی سخنرانی کرد، اما بیشتر از وی برادرش محمدجواد است که در مدت اخیر، کمتر روزی است که اظهارات جنجالی از وی رسانهیی نشود. [لاریجانی یا تحفه نطنز؟]
هر چند برادر دیگر یعنی صادق کماکان در سکوت است اما فعالشدن دو برادر دیگر این گمانه را در فضای سیاسی ایران دامن زده است که آنان خیز بازگشت به قدرت را برداشتهاند.
یک سوال و یک جواب
این گمانه بعید نمینماید اما در صورتی که بخواهیم این گمانه را تایید کنیم سوالی خود را بروز میدهد و آن این که چرا در این دوره این برادران شروع به فعالیت و راه باز کردن برای خود اقدام کردهاند؟
در حالی که پیشتر و در سالیان اخیر، تقریبا جملگی از سوی جناح خامنهای هر یک به نحوی از انحاء حذف شده بودند تا قدرت در بالای هرم یک دست شود.
تامل زیادی نمیخواهد تا بتوان به این سوال پاسخ داد، به موازات قیام و اعتراضات سراسری اخیر، برادران لاریجانی دریافتهاند که خامنهای دیگر «ابهت» چند سال پیش را ندارد و به عبارت دیگر تضعیف شده است و از سوی دیگر به هر دستاویزی میآویزد تا بلکه بتواند به زعم خود آتش اعتراضات را خاموش سازد.
طبیعتا این بهترین فرصت برای لاریجانیهاست که قدرت از دست رفتهی خود را ترمیم کرده و راه خود برای بازگشت به قدرت را، در زیر لوای ضعف خامنهای هموار سازند و هم انتقام خود از رئیسی را بگیرند.
آنان تا بدین جای کار دست اندیشیدهاند، خامنهای و در کلیتی بزرگتر حکومت ولایت فقیه ضعیفتر شده است و در این هیچ شکی نیست، اما از یک نکته غافلند و آن اینکه ضعف خامنهای میتواند معنای دیگری نیز داشته باشد و آن وارد شدن به مرحله و فاز سرنگونی حاکمیت ولایت فقیه است که در آن صورت خامنهای و لاریجانیها همگی به همراه تمامی خودیهای حکومت همگی به یک آتش خواهند سوخت.
در یک مفهوم دیگر میتوان ضربالمثل معروف را در مورد لاریجانیها به کار برد و آن اینکه بویی که آنها به عنوان بوی کباب قدرت از آن سرمست شدهاند نه بوی کباب که بوی داغ کردن … ولایت فقیه است که به مشام همگان رسیده است و در نتیجه این جماعت اندکی دیر به فکر افتادهاند.
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.