داشتن رابطه با آمریکا یا نفی آن در ادبیات سیاسی و دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران از ابتدای انقلاب تا کنون همواره دارای جایگاه خاصی بوده و در طی این سالها دیوار بلندی از بی‌اعتمادی میان دو کشور ساخته شده است.

با پیروزی حسن روحانی در انتخایات ۲۴ خرداد ۹۲ بارقه‌های امیدی برای خراب شدن این دیوار در میان سران اعتدال‌گرا ایران و آمریکا بوجود آمد و تماس تلفنی باراک اوباما با حسن روحانی نقطه شروعی برای خراب کردن این دیوار قلمداد شد.

تماسی که با حمایت اعتدال‌گرایان و جمع بسیاری از مردم ایران مواجه و خواب اصول‌گرایان تندرو را برآشفته کرد، زیرا آنان به خوبی می‌دانند که کار برایشان سخت شده است و دیگر نمی‌توانند جامعه را با دادن شعارهای حماسی و احساسی برای دشمنی با آمریکا مجاب کنند.

اعتراضات این قشر از مخالفان از ایجاد رابطه با آمریکا به گونه‌ای بود که حسن روحانی در واکنش به آنها، در حاشیه جلسه هیات دولت در روز چهارشنبه گذشته اعلام کرد، به دو دستگاه نظر سنجی گفته است نظر مردم را درباره ایجاد رابطه با آمریکا بگیرند.

بدون هیچ تردید اگر این امر صورت گیرد نشان از این دارد که یازدهمین رییس جمهور ایران عزم خود را جزم کرده است که به شعارهای انتخاباتی خود برخلاف اسلاف گذشته‌اش عمل کند، اما نکته‌ای که در این میان باقی می‌ماند نظر رهبر نظام جمهوری اسلامی است.

در طی دهه اخیر همواره بر این مساله تاکید شده است که برای ایجاد رابطه با آمریکا، تنها شخص رهبر است که می‌تواند نظر دهد و نظر آیت الله خامنه‌ای است که اجازه می‌دهد این رابطه برقرار گردد.

اما به نظر می‌رسد شرایط کنونی کشور و مشکلات در سطح بین المللی باعث شده رهبر جمهوری اسلامی چراغ سبز خود را برای برقراری این رابطه در اختیار حسن روحانی گذارد.

البته در این میان تندروهای حکومتی ایجاد این رابطه را خیانت به آرمان‌های انقلاب و خواست‌های آیت الله خمینی می‌دانند؛ این افراد تنها چیزی که برایشان اهمیت ندارد منافع ملی و سرنوشت مردم ایران است و هم‌چنان سعی می‌کنند با طرح شعارهای تاریخ مصرف گذشته بر طبل مخالفت با ایجاد این رابطه حتی با وجود چراغ سبز رهبری هم بکوبند.

سخنان حسن روحانی مبنی بر اینکه مکالمه اخیر او با باراک اوباما، همتای آمریکایی‌اش، تنها یک قدم کوچک بوده و دولت او قصد دارد که در آینده قدم‌های بلندتری بردارد و بیان اعلام نظر سنجی از مردم، همه نشان از عملکرد مثبت دولت یازدهم در این زمینه دارد و بدون تردید در این میان نقش رییس جمهور بسیار حیاتی و تاثیر گذار خواهد بود که بتواند رابطه‌ای را بر اساس منافع ملی باز کند و از مخالفت تند رویان حکومتی نهراسد.

این درحالی است که با آغاز حرکت نرمش قهرمانانه تحرکاتی نیز برای حذف شعار “مرگ بر آمریکا” که به جزو واجبات هر مراسمی اعم از دینی و سیاسی در کشور بود در حال آغاز شدن است و معتقدان به اصول سیاسی و دیپلماتیک بیان این شعار را اشتباهی از جانب حاکمیت می‌دانند.

اما افراطیون و افرادی که سال‌ها در سایه این شعار توانسته‌اند بر مردم حکمرانی کنند با ابراز مخالفت با حذف آن؛ این واژه را جزو اصول راهبردی و استراتژیک انقلاب اسلامی می‌دانند. در این زمینه منصور واعظی دبیرکل نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور گفته است: تا بر سخنان امام خمینی و انقلاب ایستاده‌ایم، جنگ ادامه دارد و شعار مرگ بر آمریکا تا این انقلاب پا برجاست، شعار راهبردی و استراتژیک ما خواهد بود.

سالهای پس از انقلاب شعارهای مرگ خواسته برای آمریکا ؛ اسرائیل و مخالفان جمهوری اسلامی جزو لاینفک هر مراسمی بوده است به گونه‌ای که اگر این شعارها داده نمی‌شد بدون شک خلاءیی جدی بر معنویت آن مراسم مشاهده می‌شد.

این در حالی است که فعالان سایبری حزب‌الله در شبکه‌های اجتماعی از حذف شعار مرگ بر آمریکا از برنامه‌های آستان قدس رضوی در شهر مشهد خبر داده‌اند و سخن از دستور العملی می‌کنند که مکبرها در پایان نماز تکبیر نگویند که به دنبال آن واجبی مانند شعار مرگ بر آمریکا بیان نشود.

در این زمینه روزنامه کیهان در سرمقاله خود نوشته است: ‌ان‌شاءالله هر وقت استکبار آمریکا {مثل شوروی} فرو پاشید یا به تعبیر حضرت امام آمریکا آدم شد، شعار مرگ بر آمریکا نیز سالبه به انتفای موضوع می‌شود اما تا استکبار و ستم کاخ‌ سفید هست، شعار مرگ بر آمریکا نیز در اقصی نقاط عالم جاری خواهد شد که این یکی از انسانی‌ترین شعارهای ملل دنیاست.

در این زمینه نیز اکبر هاشمی رفسنجانی در سخنانی اعلام کرده است که در مقطعی آیت الله خمینی موافق حذف شعار مرگ بر آمریکا بوده است که این نقل قول با هجمه‌های بسیاری از سوی افراطیون حکومتی مواجه شده است.

علی سعیدی٬ نماینده ولی فقیه در سپاه در واکنش به این گفته هاشمی اظهار کرده است: آنچه که مستند به دست خط یا صوت و تصویری از امام نباشد اصلا واقعیت ندارد و در شان و شخصیت کسی نیست که این مطالب را به امام نسبت می‌دهند.

حمید رسایی٬ دیگر نماینده مجلس هم گفته که ذکر خاطراتی که هیچ پشتوانه عملی با سیره امام ندارد نه تنها مورد پذیرش مردم و اذهان عمومی قرار نمی‌گیرد بلکه علامت سوالی را در مقابل هاشمی که نقل کننده است قرار می‌دهد که چرا و با چه هدفی این مباحث را مطرح می‌کند.

جعفر شجونی٬ عضو جامعه روحانیت مبارز نیز در این باره گفته است: اکبر هاشمی رفسنجانی خود را برای آمریکا لوس و ننر کرده و به دشمنان جمهوری اسلامی کمک می‌کند.

وی با بیان اینکه هاشمی به جای کمک به خامنه‌ای در حال ضربه زدن به رهبر است٬ افزوده هاشمی در حال حاضر باطن سیاه خودش را آشکار می‌کند و همان‌طور که شورای نگهبان به درستی صلاحیت هاشمی رفسنجانی را رد کرد٬ مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز باید وی را بیرون کند.

شجونی همچنین حامیان هاشمی رفسنجانی را یک مشت پیر واداده با شعار زنده باد آمریکا معرفی کرده که متاسفانه سیاست پلیدی باعث شده تا هاشمی این وادادگی و غلامی را برای آمریکا انجام دهد.

این سخنان افراطیون حکومتی در حالی صورت میگیرد که رهبری آیت الله خامنه‌ای نیز مرهون یکی از همین نقل قول‌های شفاهی از جانب هاشمی رفسنجانی است که یک روز پس از مرگ آیت الله خمینی در جلسه مجلس خبرگان رهبری به نقل وی گفت که سید علی خامنه‌ای را فردی مناسب برای تصدی رهبری می‌داند.

در خاتمه باید گفت اصولگرایان افراطی و افرادی که سالهاست بر طبل تنش زایی با آمریکا و جامعه بین الملل میکوبند نیک می‌دانند که دیگر مردم از دادن شعارهای حماسی و احساسی خسته شده و دیگر این حنا برای جامعه ایران رنگی نخواهد داشت.

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)

این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر می‌کنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و می‌خواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com