محمد افرازه/ رادیو کوچه
mohamad.f@koochehmail.com
فایل صوتی را از اینجا بشنوید
یک سالی است که بیش از همیشه توجه کنشگران اجتماعی به مسئله فرهنگ عمومی مردم جلب شده است. البته به دلیل حجم خبرهای سیاسی و مشکلاتی که مردم خصوصن در هشت سال گذشته با حکومت داشتهاند به طور خاص به آن پرداخته نشده است. ولی گاهی از این طرف و آن طرف صداهایی بلند میشود که به داد فرهنگ عمومی جاری در بین مردم باید رسید که اصل است و حتا از تغییر و اصلاح حاکمان مهمتر، چرا که ساختار غلط فرهنگی یک جامعه بصورت بالقوه پتانسیل آن را دارد که مسبب تشکیل حکومتی فاسد و یا بر مبنای گذر زمان، ساختار سالم یک نظام مردمسالار و منضبط را تبدیل به نظامی مستبد سازد.
خوگرفتن به حضور خان و ارباب و یا شیخ، بعنوان بزرگتر و سررشته دار همه امور، این نیاز را که میبایست شخصیتی اجتماعی برای خود پردازش نمایند را، از سبد فکری، روحی و عقیدتی مردم حذف نموده است
در این منطقه حکومتها، نظام و دولتها، خاکسترنشین خاورمیانهای هستند که از پس قرنها ظهور و سقوط انواع ادیان، پادشاهیها و دموکراسیها و در نهایت سلطه کامل یک دین با نگاهی به شدت سنتگرا، با نحوه حاکمیت عشیرهای و خانوادهگی بر کل منطقه، میراثدار فرهنگی عمومی است که در آن خود مردم اساسن مانعی هستند برای هرگونه تغییر و اصلاح، خوگرفتن به حضور خان و ارباب و یا شیخ، بعنوان بزرگتر و سررشته دار همه امور، این نیاز را که میبایست شخصیتی اجتماعی برای خود پردازش نمایند را، از سبد فکری، روحی و عقیدتی مردم حذف نموده است. اما با گذر زمان و رشد امکان ارتباطات ما بین جوامع، کمکم ساختاری که قرنها به توسط این حکومتگران مهیا شده بود متزلزل و رگههایی از دگراندیشی و نیاز جامعه به رسیدن به مفهوم اصلی جامعه ورای آنچه که تا بحال بوده است ایجاد شد.
اما در کشور ما پس از نفوذ و گسترش اینترنت و شبکههای اجتماعی، آموزش همگانی، مفهوم جدید و متفاوتی یافت. سرعت چرخش اطلاعات، نسلی را پرورش داده است که سطح انتظارات و آگاهیاش بسیار با نسل قبل از آن متفاوت است، دسترسی به رسانههای مختلف چه شنیداری و چه دیداری، از طریق ماهواره و یا اینترنت، فراگیری زبان، که در سطح زیاد مابین خانوادهها شیوع پیدا کرده، گرچه که شاید از روی چشم و هم چشمیهای معمول خانوادههای ایرانی باشد اما همهگیری این «مد» میتواند زمینه تربیت نسلی حتا متفاوتتر با آنچه امروز در ایران میبینیم را مهیا ساخته و در آیندهای نزدیک، شاید کمتر از ده سال، این باردیگر فراگیری ارتباط نه مابین ایرانیان داخل و خارج از کشور بلکه مستقیمن میان جوان ایرانی با جوامع، طبقات و مکاتب فکری دنیای آزاد، بدون هرگونه واسطهای به مانند ترجمه و یا نیاز به رسانهای فارسی زبان، برقرار شود.
اما در زمان حاضر، با توجه به رواج افکار و رو به افزایش بودن نظرات مختلف، شاید رسیدن به یک نقطه نگاه مشترک کمی مشکل باشد. به عنوان مثال در باره موضوع «اعدام» و لزوم اجرای آن و یا کلن موجه بودن آن، نظرات مختلفی در سطح جامعه شنیده میشود و یا درباره همجنسگرایان، شاید سالها زمان ببرد تا در جوامعی به مانند جامعه ما در ایران در رابطه با اینگونه امور، به تکصدایی و اندیشهای هماهنگ در کل گستره اجتماع برسیم چه این که گاهن مشاهده میکنیم در جوامعی که از سالها پیش و بر مبنای قوانینشان، این مسائل حل شده است اما هنوز هم در لایههایی از جامعه نظرهای مخالف ابراز میشود.
در مقابل این سوال که آیا حاضر هستی خواهر، مادر و یا همسرت با پوششی باز و آزاد در جامعه دیده شود، پاسخ آن خواهد بود که نه، اگر در مجموع همه اینگونه باشند از نظر من هم ایرادی نخواهد بود
اما نکته آنجاست که امروز حتا دربین اقشار تحصیل کرده و یا دانشگاهی ما، اگر بعنوان مثال درباره نبود حجاباجباری بحث شود، نمیتوان به نظر کاملی رسید که آیا با بودن حجاباجباری موافق هستند و یا خیر به خصوص اینکه در مقابل این سوال که آیا حاضر هستی خواهر، مادر و یا همسرت با پوششی باز و آزاد در جامعه دیده شود، پاسخ آن خواهد بود که نه، اگر در مجموع همه اینگونه باشند از نظر من هم ایرادی نخواهد بود، این نظر که باید اول همه تغییر کنند و سپس من، شاید برگردد به همان فرهنگ تاریخی و باستانی این منطقه که خان و شیخ و ارباب بودند که بنیانها را شکل میدادند و هر تغییری از بالا ایجاد و سپس در زیر مجموعههای کوچکتر تبدیل به یک هنجار طبیعی اجتماعی میشد، همان ضربالمثل معروف الناس علی دین ملوکهم.
آن چه که مشخص است تاثیر رسانههای دولتی به جهت فرهنگسازی در سطح جامعه انکارشدنی نیست، بخصوص اینکه در کشور ما رسانه خصوصی به مفهوم مطلقش وجود خارجی ندارد، رسانههای دولتی هم، همچنان در جهت بیشتر سنتگرا شدن مردم تلاش میکنند، اما با توجه به وجود اینترنت، این تاثیر روز به روز دارد کمتر میشود. دیگر نمیتوان امور را این گونه توجیه کرد که چون دولت رسانهها را محدود ساخته امکان آن نیست که به دانش اجتماعی روز دست یافت، سطح انتظارات بالا رفته است، و در این بین نقش تحصیل کردهها و دانشجویان و فعالین دگراندیش، بسیار مهم است و میبایست با تلاشی مضاعف معمار پل عبور از گرایش صرف به سنتها به طرف استفاده از علم روز جامعه مطابق با دنیای آزاد و ترسیم سطح خواستههای حداکثری مردم، باشند.
امروز وقت آن رسیده که فعالین اجتماعی و یا حتا سیاسی، توجه عمده و اساسی را بر مسئله فرهنگ عمومی قرار دهند. چرا که تجربه ثابت کرده که فقط و فقط این اتفاق است که میتواند به مرور زمان بر روی سیاست هم اثر ماندگار بگذارد. مردان و زنان اهل سیاست از دل همین جامعه و همین فرهنگ برانگیخته میشوند و مردمان این سرزمین هستند که با خواست و انتظارات اجتماعی مبسوط بر پایه حق بنیادی انسان برای زندگی، شادی، تفریح، آزادی بیان، بهداشت و درمان و آموزش ارزان، از سیاستمداران و موکدن و مجددن، درکی صحیح و کامل از حقوق خود به عنوان یک انسان به مرور زمان سیاست صحیح را در کشور ایجاد و پایهگذاری و تثبیت میکنند.
برنامههای دیگر قاعده هرم را از اینجا دنبال کنید
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.