علی اصغر فریدی؛ مجله حقوق ما: «در اساسنامه رم دیوان بینالمللی کیفری هم استفاده از کودکان زیر ١۵ سال را به عنوان نیروهای نظامی در درگیریها و جنگها و همچنین به کارگیری کودکان به عنوان نیروی نظامی در زمان صلح را ممنوع و به عنوان جرم بینالمللی کیفری جرمنگاری کرده و استفاده از کودکان زیر ١۵ سال در نیروهای نظامی را جنایت جنگی میداند، بنابراین استفاده از کودکان زیر ١۵ سال چه در جنگ و چه در زمان صلح، جرم بینالمللی و جنایت جنگی است و قابلیت تعقیب کیفری بینالمللی را دارد.
شوارای امنیت سازمان ملل هم یک قطعنامه دارد به نام قطعنامه ١۶١٢ که در سال ٢٠٠۵ تصویب شد، در این قطعنامه هم استفاده از کودکان به عنوان سرباز یا استخدام کودکان به عنوان نیروی نظامی از سوی شورای امنیت، به صراحت ممنوع اعلام شده است. این سازمان حتی مکانیزم نظارتی هم برای نظارت بر عملکرد کشورها و گروههای نظامی ترتیب داده و دبیرکل سازمان ملل موظف است بر اساس این قطعنامه هر ساله به شورای امنیت، در مورد اینکه در کدام کشورها یا کدام گروهها از کودکان به عنوان نیروی نظامی استفاده کردهاند، گزارش بدهد».
جملات بالا، بخشهایی از دیدگاه معین خزائلی، روزنامهنگار و حقوقدان درباره پدیده کودک- سربازی است. مجله حقوق ما در ارتباط با همین موضوع با این حقوقدان گفتوگو کرده است.
- این روزها و به ویژه در اعتراضات اخیر در ایران، واژه کودک سرباز را زیاد شنیدیم، کودک سرباز به چه معنی است و به چه کسانی گفته میشود؟
مفهوم کودک سرباز، به استفاده نهادهای نظامی یعنی حکومتها و یا گروههای شبهنظامی یا گروههای سیاسی، از کودکان به عنوان نیروی نظامی، اشاره میکند. در حقیقت کودکانی که از سوی حکومتها یا گروههای دیگر به عنوان نیروی نظامی در جنگ به عنوان نگهبان، جاسوم یا پیامرسان و یا حتی بردگی جنسی مورد سوءاستفاده قرار بگیرند، به آنها واژه کودک سرباز اطلاق میشود.
نکته مهم این است که در حقیقت کودک سرباز سن مشخصی دارد و بر اساس آنچه که کونوانسیون جهانی حقوق کودک تعریف کرده، سن زیر ١٨ به عنوان سن کودکی تعریف شده و در نتیجه افرادی که کمتر از ١٨ سال سن داشته باشند، اگر توسط حکومتها یا گروههای دیگر به عنوان نیروی نظامی مورد استفاده قرار بگیرند، به عنوان کودک سرباز شناخته میشوند.
در واقع برای کودک سرباز شناختن افراد زیر ١٨ سال، نیازی نیست که آنها باید در جبهه جنگ اسلحه به دست گرفته باشند، بلکه اگر این کودکان حتی در محیطهای نظامی همچون پادگانها به عنوان نگهبان هم ایفای نقش کنند یا در یک منطقه نظامی یا جنگی بدون اینکه مسلح باشند و از آنها به عنوان جاسوس، پیامرسان و یا تدارکاتچی از آنها استفاده بشود، بازهم بر اساس تعریفی که امروزه در قوانین بینالمللی آمده، مشمول مفهوم کودک سرباز هستند.
- قوانین داخلی ایران و همچنین قوانین بینالمللی در مورد سن افراد برای ورود به نیروهای نظامی و انتظامی چه میگوید؟
در رابطه با این سوال من ابتدا به قوانین بینالمللی میپردازم و سپس قوانین ایران را بازگو میکنم. بر اساس قوانین بینالمللی در رابطه با ممنوعیت به کار گیری کودکان به عنوان نیروی نظامی میتوان به مهمترین قانون یعنی پیماننامه جهانی حقوق کودک اشاره کرد. در ماده ٣٨ این پیماننامه به صراحت از حکومتها میخواهد که قوانین این کنوانسیون و دیگر قوانین حقوقبشری را در هنگام مخاصمات مسلحانه، در جایی که به کودکان مرتبط هست، رعایت کنند. ضمن آنکه از کشورهای عضو کنوانسیون تعهد میگیرد که تضمین کنند، اشخاص زیر ١۵ سال را در مخاصمات مسلحانه شرکت مستقیم ندهند. این پیماننامه همچنین از کشورها میخواهد که تلاش کنند اشخاص زیر ١۵ سال را اساسا در نیروهای مسلح استخدام نکنند.
همچنین در بند سوم ماده ٣٨ پیماننامه حقوق کودک از کشورها میخواهد که سن ١۵ سال را به ١٨ سال افزایش بدهند. در واقع زمانی که پیماننامه حقوق کودک یعنی سال ١٩٨٩ به تصویب رسید، همچنان بسیاری از کشورها از افراد ١۵ سال برای ورود به نیروهای نظامی استفاده میکردند، بنابراین در بند ٣ ماده ٣٨ این پیمانهنامه تلاش بر این بود که سن افراد برای ورود به نیروهای نظامی را از ١۵ به ١٨ سال افزایش بدهند. در بند ۴ ماده ٣٨ پیماننامه حقوق کودک از کشورهای عضو میخواهد که از همه افراد غیرنظامی به ویژه کودکان، در زمان مخاصمات مسلحانه حمایت کنند. روشن است که بر اساس پیماننامه حقوق کودکان، به کارگیری کودکان به ویژه افراد زیر ١۵ و همچنین زیر ١٨ سال به عنوان نیروی نظامی ممنوع است.
علاوه بر پیماننامه کودک، یک پروتکل اختیاری هم دارد به نام پروتکل اختیاری کنوانسیون حقوق کودک که در این پروتکل اختیاری، به ویژه به بحث ممنوعیت استفاده از کودکان به عنوان نیروهای نظامی، توسط دولتها و گروههای دیگر نظامی، پرداخته و مشخصات روشنتری را به وضوح مشخص میکند تا از به کارگیری و هرگونه ارتباط کودکان با نهادهای نظامی را به عنوان کودک سرباز نشان و آن را ممنوع اعلام کند.
در اساسنامه رم دیوان بینالمللی کیفری هم استفاده از کودکان زیر ١۵ سال را به عنوان نیروهای نظامی در درگیریها و جنگها و همچنین به کارگیری کودکان به عنوان نیروی نظامی در زمان صلح را ممنوع و به عنوان جرم بینالمللی کیفری جرمنگاری کرده و استفاده از کودکان زیر ١۵ سال در نیروهای نظامی را جنایت جنگی میداند، بنابراین استفاده از کودکان زیر ١۵ سال چه در جنگ و چه در زمان صلح، جرم بینالمللی و جنایت جنگی است و قابلیت تعقیب کیفری بینالمللی را دارد.
شوارای امنیت سازمان ملل هم یک قطعنامه دارد به نام قطعنامه ١۶١٢ که در سال ٢٠٠۵ تصویب شد، در این قطعنامه هم استفاده از کودکان به عنوان سرباز یا استخدام کودکان به عنوان نیروی نظامی از سوی شورای امنیت، به صراحت ممنوع اعلام شده است. این سازمان حتی مکانیزم نظارتی هم برای نظارت بر عملکرد کشورها و گروههای نظامی ترتیب داده و دبیرکل سازمان ملل موظف است بر اساس این قطعنامه هر ساله به شورای امنیت، در مورد اینکه در کدام کشورها یا کدام گروهها از کودکان به عنوان نیروی نظامی استفاده کردهاند، گزارش بدهد.
این قوانین نشان میدهد که استفاده کودکان به عنوان نیروی نظامی، از منظر قوانین بینالمللی به طور کامل ممنوع است و برخلاف کامل کنوانسیون حقوق کودک، جرم بینالمللی و بر اساس اساسنامه رم دیوان بینالمللی کیفری، جنایت جنگی است و همچنین براساس قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد، حتی میتواند سبب ورود شوارای امنیت به موضوع بشود.
در ایران اما، ما قانون صریحی نداریم که استفاده از کودک به عنوان نیروی نظامی را ممنوع کرده باشد، در واقع به جز قانون خدمت وظیفه عمومی که اشاره میکند، افراد ذکوری که به سن ١٨ سالگی میرسند به خدمت عمومی فراخوانده میشوند، هیچ قانونی در این زمینه ممنوعیت استفاده از کودکان به عنوان نیروی نظامی و ممنوعیت کودک سربازی وجود ندارد.
اما از آنجا که ایران به پیماننامه جهانی حقوق کودک پیوسته و آن را هم تصویب کرده است، براساس قانون مدنی، پیماننامههای جهانی که ایران آنها را امضاء و متن آنها را در مجلس تصویب میکند، به مانند قانون داخلی است و حکم قوانین داخلی را دارند و حکومت موظف است که آنها را اجرا کند. در نتیجه پیماننامه جهانی حقوق کودک را که در ایران هم تضمین شده و باید قابل اجرا باشد، میتوان با عنوان قانونی در زمینه ممنوعیت استفاده از کودکان در نیروهای نظامی در ایران، برشمرد.
ایران به همراه هفت کشور دیگر از جمله، لبنان، سومالی، زامبیا و … به پروتکل اختیاری حقوق کودک در مورد شرکت کودکان در جنگ نپیوسته، یعنی آن را امضا کرده اما در مجلس به تصویب نرسانده، به دلایلی که مشخص نیست، زمانی که قرار شد این پروتکل در مجلس بررسی بشود، بسیاری از نهادها به ویژه سپاه پاسداران به آن اعتراض کردند، که چرا ایران میخواهد به این پروتکل اختیاری بپیوندد. به هرحال اگر چه قانون مشخصی در این زمینه نداریم، اما چون ایران پیماننامه جهانی حقوق کودک را پذیرفته و به تصویب رسانده است، این میتواند معیاری برای مسئله کودک سرباز باشد در ایران.
- آیا فعالیت سازمان بسیج دانشآموزی در ایران و عضویت برخی از دانشآموزان در این سازمان میتواند مصداق کودک سرباز باشد؟
بحثی که وجود دارد این است که، از منظر حقوقی شاید نتوان در یک دادگاه بینالمللی، اثبات کرد که عضویت کودکان در بسیج دانشآموزی مصداق عینی کودک سربازی است، چرا که مثلا در تعریف اهداف بسیج دانشآموزی، فعالیتهای نظامی ذکر نشده، یا مثلا اعضای سازمان بسیج دانشآموزی یعنی دانشآموزان در عمل فعالیت نظامی نمیکنند. در واقع نه تنها فعالیت نظامی انجام نمیدهند، بلکه حتی در محیط نظامی هم فعالیت نمیکنند، آنها نه در پادگان هستند نه در محیط نظامی. منظر حقوقی اثبات کودک سرباز بودن کودکان در بسیج دانشآموزی مشکل است، اما مسئله اصلی اینجا است که بسیج و وابستگی که به سپاه پاسداران دارد، این نهاد را به صورت کامل به یک نهاد نظامی تبدیل کرده است. بنابراین شاید بتوان از لحاظ تئوری در این مورد بحث کرد که به دلیل وابستگی بسیج به سپاه پاسداران که یک ارگان نظامی است شرکت دانشآموزان در بسیج دانشآموزی را به چالش کشید، اما بنابه دلایلی که قبلا گفتم، اثبات کودک سربازی کمکی مشکل است.
- آیا عضوگیری دانشآموزان در سازمان بسیج دانشآموزی که زیرمجموعه بسیج و سپاه پاسداران است و سپاه نیز شاخهای از نیروهای مسلح ایران، میتواند مغایر با قوانین ایران و نقض حقوق کودکان باشد؟
همانطور که پیشتر هم گفتم، چون ما در ایران قانونی در این زمینه نداریم، این مسئله مغایر با قوانین فعلی در ایران نیست و نمییوان آن را مصداق استفاده نظامی از کودکان دانست. اما مسئله اینجا است که در حقیقت آنچه که در سازمان بسیج دانشآموزی اتفاق میافتد و اهدافی که این سازمان پیگیری میکند، بنابر اصول و قوانین دیگر پیماننامه جهانی حقوق کودک، مشکلدار و مخالف و مغایر با اصول و قوانین و آموزههای آن است.
به عنوان مثال یکی از اساسیترین اصول پیماننامه جهانی حقوق کودک این است که، حق آزادی فکر و عقیده کودک باید به رسمیت شناخته بشود و تحمیل عقیده به کودکان ممنوع است، اما در عمل ما میبینیم نوع آموزش ایدئولوژیکی که در بسیج دانشآموزی اتفاق میافتد، میتواند مصداق تحمیل عقیده به کودک باشد، ضمن اینکه بنابه اصل ٢٩ کنوانسیون جهانی حقوق کودک، آموزش به کودکان باید مطابق با اصول پذیرفته شده جهانی حقوق بشر باشد، که خوب مسلما آموزش ایدئولوژیکی در بسیج دانشآموزی اینگونه نیست. در نتیجه اساسا عضویت دانشآموزان در سازمان بسیج دانشآموزی اگرچه مغایر با قوانین تصویب شده در ایران نیست، اما مغایر است با متن کنوانسیون جهانی حقوق کودک.
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.