عوامل سقوط ارزش ریال به پایینترین میزان خود در تاریخ!
سقوط ارزش ریال ایران در روزهای اخیر در مقایسه با نرخ دلار، رکورد تاریخی را پشت سر گذاشت. آیا سقوط ارزش ریال رابطهیی با سقوط دیکتاتوری در ایران دارد؟
ریال ایران در روز شنبه ۱۴ آبان ۱۴۰۱ ارزش خود را باز هم از دست داد و به پایینترین میزان ارزش خود رسید و هر دلار آمریکا با ۳۶ هزار و ۴۱۰ تومان معاوضه شد.
هر چند روال سقوط دلار در ایران سالهاست که ادامه دارد اما از زمان روی کار آمدن دولت ابراهیم رئیسی، شتاب بیشتری به خود گرفته است.
از زمان روی کار آمدن دولت ابراهیم رئیسی که با وعده جلوگیری از آشفتگی بازار از جمله بازار ارز روی کار آمده بود، ارزش دلار در ایران ۴۰ درصد افزایش پیدا کرده است.
دلایل افزایش قیمت دلار
از ابتداییترین دلایل کاهش قیمت پول ملی ایران و افزایش قیمت دلار، میتوان به وضعیت آشفته اقتصادی که بر هیچ زیربنای تولیدی استوار نیست اشاره نمود.
در یک اقتصاد آشفته که بیشتر بر دلالی و سوداگری بنا شده است، قطع یقین اولین مقولهیی که آسیب خواهد دید ارزش پول ملی کشور و کاهش ارزش آن خواهد بود.
اما این تنها عامل در کاهش ارزش پول ملی در ایران نیست.
دستکاری در قیمت ارز و فروش ارز به قیمت آزاد برای جبران کسری بودجه
هر چند در دهههای گذشته نیز افزایش قیمت دلار همواره موزیک متن اقتصاد ایران بوده است اما به طور مشخص از سال ۱۳۹۷ و بعد از خروج آمریکا از برجام، (به معنای دقیق کلمه قبل یا در آستانه خروج آمریکا از برجام) حکومت ولایت فقیه شروع به دستکاری در قیمت ارز کرد.
این اقدام که میتوانست با موضوع خروج آمریکا از برجام توجیه شود اما هدفی مقدم بر برجام را دنبال میکرد.
حکومت ولایت فقیه با دستکاری قیمت ارز و آزاد گذاشتن قیمت ارز آزاد، در قانون اساسی خود میزان قابل توجهی ارز ۴۲۰۰ تومانی برای کالاهای اساسی و بسیاری اقلام پزشکی و… اختصاص میداد و میدهد، اما بخش عمدهیی از این ارز را دزدیده و در بازار آزاد با قیمت حوالی ۳۰ هزار تومان فروخته و از این محل، جبران کسری بودجه ناشی از عدم فروش نفت در ذیل سایه تحریمها را جبران کرده و میکند.
از آن سال تا کنون این یک سیاست ثابت حکومت ایران بوده است چه دولت حسن روحانی و چه بعد از آن، دولت ابراهیم رئیسی این روند را تا کنون ادامه دادهاند.
فقدان چشمانداز برای برجام عامل دیگر کاهش ارزش ریال و افزایش قیمت دلار
به عنوان یک عامل دیگر در گرانی قیمت دلار و به موازات آن کاهش ارزش ریال، میتوان به چشمانداز تاریک مذاکرات برجامی اشاره کرد.
مذاکرات برجامی که از روز ۱۳ فروردین ۱۴۰۰ شروع شد و تا مرداد ماه سال ۱۴۰۱ در چندین دور ادامه پیدا کرد عملا هیچ نتیجه ملموسی در بر نداشت و قطعا هیچ تاثیری در اقتصاد آشفته حکومت ایران نیز در پی نداشت.
در فقدان حصول توافق در برجام و در ذیل شدیدترین تحریمها، قطعا حکومت ولایت فقیه نمیتوانست انتظار آن داشته باشد که از نظر افزایش ارزش ریال برایش توفیقی حاصل شود.
اصلیترین عامل؛ قیام سراسری مردم ایران
اما عواملی که از آنها در بالا یاد کردم هر چند عواملی تاثیرگذار بودند اما عنصر و دلیل اصلی افزایش قیمت دلار و کاهش ارزش ریال در مقطع کنونی، آنهم با رکورد تاریخی در تمام طول عمر حکومت ولایت فقیه نبوده و نیستند.
اصلیترین عامل را باید در بطن موقعیت زمانی و مکانی حال حاضر حکومت ولایت فقیه جستجو کرد.
به بیان دیگر باید دید در هفتهها یا ماههای اخیر چه رخداد تاثیرگذاری به معادله و سپهر سیاسی و اقتصادی ایران وارد شده که نتیجه بلافصلش را در افزایش نرخ ارز و کاهش ارزش ریال گذاشته است.
بی مقدمه و بدون نیاز به ژرفنگری خاص هر مخاطب آشنا به مسائل ایران، انگشت تاکید را به سوی قیام سراسری مردم ایران دراز خواهد کرد.
به بیان دیگر بر وضعیت نابسامان اجتماعی و اقتصادی ایران، باید وضعیت کنونی سیاسی را نیز افزود و این عاملی جز اعتراضات چند هفتهیی در کف خیابانهای شهرهای ایران نیست.
خروج سرمایه از بازار، علاوه بر افزایش قیمت ارز، معنای سیاسی خود را دارد
در روزهای اخیر خروج شگفتانگیز سرمایهها از بازارهای سهام در ایران، معنای سیاسی مشخصی دارد و آن عبارت از عدم اعتماد به بازار سرمایه و در آستانه شرایط غیر قابل پیشبینی میباشد.
به زبانی دیگر در شرایطی که حکومت ایران چند هفته است که در کف خیابانها با مسئلهی بود و نبود خود دست و پنجه نرم میکند و سودای چند روز بیشتر ماندن در قدرت را دارد، اما فرار سرمایهها از بازارهای رسمی مانند بورس، خود بیانگر واقعیاتی تلخ برای حکومت ایران است هر چند سران حاکمیت آن را بر زبان نیاورند.
به بیان دیگر صاحبان سرمایه در ترس و نگرانی از سقوط حکومت ولایت فقیه، سرمایههای خود را از بازارهای سرمایه و سایر بازارهای موازی بیرون میکشند تا در صورت وقوع تحولات پیشبینی ناشده، اتفاق ناگواری برای سرمایههایشان نیفتد.
این موضوع باعث افزایش قیمت ارز و کاهش قیمت ریال شده و معنای سیاسی این جملات این است که روزهای پایانی حکومت ولایت فقیه در حال رقم خوردن است.
زبان پول و اقتصاد ممکن است زبانی ساده نباشد که همگان معنای آن را درک کنند اما معنای سیاسی آن واضح و عبارت است از اینکه روزهای پایانی و رو به زوال یک دیکتاتوری نزدیک است.
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.