«گفتگوی ملی» باطل شد!
با ادامهدار شدن و گسترش قیام سراسری مردم ایران جناح مغلوب حاکمیت راه چاره را در گفتمان با نیروهای کف خیابان میبیند در حالی که همزمان در کف خیابان، نیروهای معترض به دست جناح غالب سرکوب و کشته میشوند و یا دستگیر و راهی زندان و شکنجهگاه میشوند، این تناقض و پارادوکس در حکومت ولایت فقیه از کجا نشات میگیرد و آیا «گفتگوی ملی» راه چاره در مقابل اعتراضات اخیر است؟
مرور جریانی و پیوسته اعتراضات در ایران در سالها یک دههی اخیر نشان میدهد که از سال ۱۳۹۶ که اولین سلسلهی اعتراضات اخیر آغاز شد و تا سال ۱۴۰۱ که شاهد قیامهای دی ۹۶، آبان و دی ۹۸ و اعتراضات اخیر در سال ۱۴۰۱ بودهایم، آنچه مسجل است قیام و اعتراضات در ایران هرگز خاموشی نپذیرفته و هرگز هم نخواهد پذیرفت.
علت در سادهترین و عامترین بیان نیز این است که حکومت ولایت فقیه نه میتوانسته و نه خواسته است که به مطالبات به حق مردم ایران، چه سیاسی، چه اقتصادی و چه اجتماعی و… پاسخ دهد.
در فقدان پاسخدهی به مطالبات جامعه ایران از هر سنخ و جامعهیی که اکنون دیگر از دیوار سانسور و اختناق حکومتی گذر کرده و در معرض چرخش آزاد اطلاعات و فناوری جهانی قرار دارد، نیاز به غیبگویی و پیشبینی ماوراءالطبیعی ندارد که آتش اعتراضات هر بار که موقتا تبدیل به خاکستر شود بار دیگر ققنوسوار و در مرحله زمانی کوتاهی، دوباره زبانه کشیده و دامن حکومتگران را خواهد گرفت.
این منطقی است که هیچ کس نمیتواند نه آن را کتمان کند و نه روی آن خاک بپاشد.
رویکرد حکومت ولایت فقیه؛ «گفتگوی ملی» یا سرکوب عریان؟
در مقابل تودههای اعتراضی جامعه در سالهای اخیر و به طور مشخص از سال ۱۳۹۶ تا کنون، اما پاسخ اعتراضات از سوی حکومت ولایت فقیه به معترضان، نه حل مسائل آنان و «گفتگوی ملی» که کشتار، دستگیری، شکنجه، «خودکشاندن»، مارک و لیبل بیگانگان به آن زدن، «توطئه»، «خلق دشمن فرضی» و انواع سیاستهایی است که هر چه باشد، نمیتوان بر آن نام تعامل و «گفتگوی ملی» نهاد.
به بیان دیگر ماهیت حکومت ولایت فقیه با تحلیل در بستر زمانی آن، حکایت از این واقعیت دارد که ولایت فقیه هر چه در طول محور زمان به پیش رفته، بیشتر و بیشتر به سوی انقباض و تمرکز قدرت سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در راس هرم قدرت و سختتر کردن هسته قدرت شده است. [انقلاب چگونه همه فرصتها را از خامنهای گرفت؟]
تناقض «گفتگوی ملی» با انقباض و یکپایگی سیاسی
یکپایکی و قبض در پهنه سیاسی ایران که از چند سال پیش و با فرمان خامنهای مبنی بر تشکیل «دولت جوان و حزباللهی» شروع شد و در ابتدا با یکدستی در مجلس حکومت و سپس در مجریه به اجرا درآمد و قضائیه هم که به طور سنتی در ید خامنهای بوده است، همه و همه حاکی از آن است که خامنهای و جناحش، کارآمدترین سلاح برای خودشان، یعنی استفاده از برگ سوختهی فعلی، یعنی اصلاحطلبان حکومتی را از دست داده است.
این جناح حذفشده و مغلوب اگر چه هماکنون نیز در میز حکومتگران بازی میکنند اما هیچ نقش جدییی در هرم قدرت و سیاست جامعه ندارند و کاملا به گوشهیی رانده شدهاند.
بازتاب این امر در کف خیابان نیز به فراست و درستی دریافته شد زمانی که شعار محوری «اصلاحطلب، اصولگرا، دیگه تموم ماجرا» در سال ۹۶ از سر در دانشگاه تهران به هوا برخاست.
به بیان دیگر جامعه ایران در سال ۱۳۹۶ و دی ماه آن سال اعلام کرد که از هر دو جناح حکومت ولایت فقیه و «گفتگوی ملی» گذر کرده است.
تناقض «گفتگوی ملی» با تمرکز ثروت در راس هرم حاکمیت
دیگر پارامتری اساسی که در تعارض با موضوع «گفتگوی ملی» قرار میگیرد در پهنه اقتصادی است به این معنا که در سالهای اخیر حکومت ولایت فقیه با سیاستهای مخرب خود، میتوان گفت تمامی ثروت یا اکثریت قریب به اتفاق ثروت جامعه ایران را در راس هرم قدرت و نهادهای وابسته به آن تمرکز داده است.
این امر در دو دهه اخیر منجر به حذف طبقه متوسط و غلطیدن آن به سوی طبقه پایین و زیرین جامعه شده است در حالی که در نگاهی کلی به سیاست کشور طبقه متوسط، نقش واسط را بین طبقهی پاییندستی و بالایی که حکومتگران باشند را بازی میکرد.
با فروغلطیدن طبقه متوسط به سمت ارتش گرسنگان و دهکهای پایین جامعه، بیشتر آحاد جامعه از لحاظ اقتصادی، درمانده شده و عملا رو در روی حاکمیت و هرم قدرت قرار گرفته است.
به بیان دیگر تولید، صنعت و کشاورزی در کشور رو به نابودی نسبتا کامل گذاشته و از لحاظ اقتصادی نیز، تودهای ناراضی در مقابل هرم قدرت و خامنهای قد برافراشته است.
تناقض «گفتگوی ملی» با بگیر و ببندهای اجتماعی
در فقدان دستیابی به نقشآفرینی در میادین سیاست و اقتصاد، جامعه ناگزیر و لاجرم با خود در پهنه اجتماعی تنها میماند.
اما آنچه به کف جامعه و یا به عبارتی دیگر به شرایط اجتماعی جامعه نیز برمیگردد حکومت ولایت فقیه نه تنها «گفتگوی ملی» را در کف جامعه پیش نگرفته، بلکه در پهنه اجتماعی ایران نیز رو به انقباض بیشتر و بیشتر آورده است.
بارزترین و آخرین نمونه آن پس از روی کار آمدن ابراهیم رئیسی در مجریه حکومت ولایت فقیه، تاکید و اصرار رئیسی بر موضوع نوع پوشش و «حجاب» و همچنین تاکید بر برخورد با این مقوله، توسط ارگانهای ساخته شده حکومت ولایت فقیه است که از بهار سال ۱۴۰۱ در دستور کار دولت رئیسی قرار گرفت.
بروز خشم و انفجار جامعه رو در روی «گفتگوی ملی»
بدین ترتیب جامعهیی که شرایط خفقان سیاسی و انقباض اقتصادی را تجربه میکرد در آخرین سنگر خود یعنی در کف جامعه نیز مورد تعدی و تجاوز حکومتگران واقع شد.
همان گونه که انتظار میرفت به فاصله چند ماه از این خط کار دولت رئیسی و البته به دنبال سیاستهای پیشین که جامعه را از نظر سیاسی و اقتصادی به تنگ آورده بود،کار به انفجار شرایط اجتماعی کشید.
بهانه دست بر قضا همان موضوع نوع پوشش و آنچه در درون حاکمیت ایران «حجاب» نامیده میشود، بود. ۲۵ شهریور بود که مهسا امینی به دست «گشت ارشاد» ولایت فقیه کشته شد و شعله اعتراضات برافروخته شد و تا به امروز ادامه دارد.
خط پایان بر «گفتگوی ملی»
با بروز و گر گرفتن قیام سراسری مردم ایران در ۲۵ شهریور سال ۱۴۰۱ که تا کنون ادامه دارد، تکلیف جناح سختسر حکومت که روشن و واضح است؛ سرکوب، دستگیری و شکنجه.
اما جناح مغلوب حاکمیت نه از سر دلسوزی برای مردم ایران که از سر دلسوزی برای حاکمیت ولایت فقیه به پدیده موهوم «گفتگوی ملی» روی آوردهاند.
در چرایی این امر همین بس که اصلاحطلبان قلابی میدانند آنها اکنون هم از سوی جناح غالب مطرود شدهاند و هم پیشتر از این، از سوی مردم ایران.
به عبارت دیگر اعتراضات اخیر مردم ایران با خط قرمز کشیدن بر روی سراب «گفتگوی ملی» و در پی نفی کلیت ولایت فقیه با تمامی دستهبندیهای درونی آن است از این روست که اصلاحطلبان به ترس و واهمه افتادهاند و در پی آن هستند که با طرح موضوع کاملا انحرافی «گفتگوی ملی» آتش اعتراضات را خاموش کنند تا شاید و بلکه بتوانند چند صباحی در زیر سایه پرچم ولایت فقیه به حیات خفیف و خائنانهی خود ادامه دهند در حالی که ولایت فقیه و همچنین مردم ایران میدانند که دشمن ذاتی یکدیگرند.
مخلص کلام آنکه «گفتگوی ملی» سالهاست که در ایران مرده است و گریهی اصلاحطلبان در پشت تابوت آن، هرگز مقوله «گفتگوی ملی» یا همان بازخرید چند روز بیشتر برای عمر ولایت فقیه را هرگز زنده نخواهد کرد.
«اصلاحطلب، اصولگرا، دیگه تموم ماجرا» و همچنین باید افزود دیگه تمومه «گفتگوی ملی»!
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.