پس از فوت مهسا امینی، خشم فروخورده توده های مردم باز چون آتش زیر خاکستر جرقه زد؛ مهسا تبدیل به نماد آزادی خواهی شد و در عین حال توده ها یا بهتر است بگوییم انبوهه حول این دال مرکزی اعتراض خود را به سال ها ستم در عرصه های مختلف سیاسی اجتماعی اقتصادی بیان کردند اما این بیان از جنس متفاوتی بود، انبوهه در این اثنا حول دال ِمرکزی مهسا ، خواست های مختلف خود را به امر مشترکی پیوند زدند که میتوانست همه‌ی مطالبات مختلف صنفی-طبقاتی ، اجتماعی سیاسی را نمایندگی کند در این میان برای اولین بار در تاریخ ایران نوعی از جنبش شکل گرفت که توانست به صورت افقی و بدون سلسله مراتب ِ گروهی مطالبات خود را به جلو ببرد، نکته قابل توجه در این امر ادغام گروه های مختلف و قطع ارتباط با کسانی بود که قصد داشتند جنبش را از خارج از کشور به نام خود مصادره کنند، این بار انبوهه ایرانی با سنین مختلف و با به رسمیت شناختن تفاوت های خود نوعی دموکراسی رادیکال افقی را چه در خیابان چه در دیالوگ های خانگی تصدیق کردند؛ چیزی که برخلاف گذشته چپ ِایرانی یا نیروهای سلطنت طلب، توانست تجلی ِبودن ِجمعی را برای حتی دقایقی به جهانیان و خود مردمی نشان دهد که سال ها منتظر بیگانگان یا عناصری بودند که به موزه تاریخ تعلق داشتند. قصد نگارنده این است که با توضیح این مفصل بندی که  بین گروه های مختلف قومیتی، سیاسی، اجتماعی، طبقاتی به وجود آمد، دروغ های بیان شده توسط رسانه های مختلف به نمایش گذاشته شد و ثابت شد اتفاقا جایی که نیروهای درونی در سطح درون‌بودگی ناب، امری مشترک را با خواست ها و مطالبات خود پیوند بزنند، جایی برای توجیهات دروغین تجزیه طلبی یا خواست نوستالژی های احمقانه سلطنت طلبی یا شوروی سازی ایران باقی نمی‌ماند بلکه این انبوه هستند که در جریان جنبش، شدن های مختلف و میل ورزی های خاص خود را خلق می‌کنند و میتوانند در حین گذر از زمان های مختلف و کنش های متفاوت نوعی از سوژگی جدید را خلق کنند که نظام سیاسی حاکم را مجبور به اصلاحات اساسی کند؛ سخن کوتاه، داستان مهسا داستان انبوهه‌ای است که در عین حفظ تمامی تفاوت های خود توانست مطالبات افقی خود را با پیوندی درون ماندگار و بدون هیچ گونه کوتاه امدنی به جلو ببرد و تن به بازی های شابلونی این یا آن نظریه ندهد . نیروهایی که عین به رسمیت شناختن تفاوت مطلق یکدیگر و گفتمان های گاها متضاد؛ چالش اصلی را نوع حکمرانی دانستند که یا باید در برابر این این جنبش افقی سرتسلیم فرود بیاورد یا اقتدار سلسله مراتبی خود را از دست دهد.

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)