لوان جاگاریان، سفیر روسیه در ایران – عکس از خبرگزاری ایلنا

 

لوان جاگاریان، سفیر روسیه، بی‌شرم‌ترین دیپلمات خارجی در تهران است. بارها مانند یک استعمارچى قرن نوزدهمى رفتار کرده است. در کشوری دموکراتیک، تا به حال، دست‌کم یک بار احضار شده و اخطار گرفته بود.

برخی رویدادها در پیوند با سفیر روسیه که نباید از یاد برد:

۱. انتشار عکس ادای احترام او در تهران به گورنوشته‌ی الکساندر گریبایدف، تدوینگر عهدنامه‌ی ترکمانچای، روی صفحه‌ی توییتر نمایندگی روسیه در ایران

۲. نشستن کنار سفیر بریتانیا در تهران و یادآوری عکس تاریخی چرچیل، روزولت و استالین و دوران اشغال ایران به دست‌ نیروهای متفقین

۳. توجیه جنایت‌های جنگی پوتین در اوکراین و «پیشنهاد» کاربرد «عملیات ویژه» برای جنگ آن کشور. گفتنی است که حذف مهسا کمالى، ملى‌پوش فوتسال، از تیم ملی به دلیل پوشیدن زیرپوشی بود که روی آن نوشته شده بود: «جنگ را متوقف کنید!»

۴. صف کشیدن نظامیان حکومت ولایی در سفارتخانه‌ی روسیه در برابر او و انتشار عکس این ابراز ارادت در روز ملی روسیه

گفته‌های تازه‌ی او در مصاحبه با روزنامه‌ی شرق که «هدف دولت‌های غربی آوردن ارزش‌های پوچ و همجنس‌بازی به ایران» است، یاوه‌گویانی مانند حسن عباسی، حسن رحیم‌پور ازغدی و علی اکبر رائفی پور را به یاد می‌آورد.

رفتارها و گفته‌های سفیر روسیه در تهران نشان می‌دهند، او نماینده‌ی دیدگاهی است که درست مانند وضعیت اوکراین نزدیکی ایران به اروپا و آمریکا را برنمی‌تابد، هرچند برای نیازهای فوری دیپلماتیک.

جاگاریان گرجی‌تبار و زاده‌ی تفلیس است. این موضوع که حمله‌ی سال ۱۳۸۷ روسیه به گرجستان، کشور زادگاه او، برایش هیچ اهمیتی نداشته، نشان می‌دهد، با کدام نوع از خادمان ولادیمیر پوتین روبه‌رو هستیم.

نباید کینه‌ای از قدرت‌های بزرگ در جامعه وجود داشته باشد و با قدرت‌هایی از این دست، درگیری‌ پیوسته‌ای از نوع رفتار جمهوری اسلامی با آمریکا داشت.

اما در نبود دستگاه دیپلماتیک کارآمد و مستقل، نشان دادن مرزها به چنین نمایندگان سیاسی‌ای نه تنها وظیفه‌ای جمعی است، بلکه بار دیگر اهمیت قدرتی متکی به رای اکثریت را در نظام سیاسی برجسته می‌کند.

همزمان، نیاز جمهوری اسلامی به حمایت روسیه و «ابتکار عمل» جلوه دادن تجاوز آن کشور به اوکراین در گفته‌های رهبر حکومت اسلامی نشان می‌دهد، معیارهای اخلاقی‌ای که مقام‌های ولایی از آن دم می‌زنند، چیزی جز سرپوشی برای حفظ قدرت با زور سرکوب و نظامی‌گری نیست. 

 

گزیده‌ای از نوشته‌ها و ترجمه‌ها