پخشان عزیزی، زندانی سیاسی کورد، در بند زنان اوین، چهل ساله می‌شود. برای گفتن از او، همچنان بهترین گزاره، استناد به گفته‌های خود اوست. او در نامه‌ی سرگشاده‌ی خود که در زندان اوین به نگارش درآورده بود نوشت: «باور و ایمان راسخ به این که مسیر آزادی را می‌پیمایند و با وجود تمامی مصائب و رنج‌های انقلاب ذهنیتی، لحظه به لحظه آزادی را می‌زیند…رویایی که فرقی بین سوریه، ایران، عراق، ترکیه، افغانستان و دیگر کشورهای منطقه و غزه که بر ژینوساید و خون هزاران انسان (از غرب تا شرق) بر آن شانتاژ کردند، قایل نیست و این عین آزادی است.

و آن که در راه حقیقت و آزادی گام گذارده، مرگ و زندگی را معنایی دیگر بخشیده است. ما ترس از مرگ نه، که ترس از زندگی بی‌عزت و بردگی داریم. زندگی آزاد آنجا آغاز میشود که زنان (آن قدیمیترین مستعمرگان) راسخ و استوار برای شرافت و کرامت خود، چنان میزیند که مرگ را برای زندگی آزاد در آغوش می‌کشند.

#شریفه_محمدی، من و دیگر زنانی که در صف اعدام‌اند، اولین و آخرین زنانی نیستیم که به صرف جستجوی زندگی آزاد و باشرافت محکوم گشته‌ایم و می‌گردیم. اما تا جانی داده نشود، آزادی نیز محقق نمیگردد. بهای آزادی سنگین است. جرم‌مان پیوند دادن #ژن_ژیان_ئازادی است».

#جنگ_علیه_زنان
#قیام_علیه_اعدام
#اعتراضات_سراسری

 

 

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)