پس از هر سخنرانی آقای رضا #پهلوی فرزند شاه سابق ایران، موجی از بلاهت، بی ادبی، حملات، سرکوبگری، فحاشی، بی منطقی، بیسوادی، نوکرمنشی، نژادپرستی و بیفرهنگی از سوی طرفداران ایشان در فضای مجازی به راه می افتد. کافی است شما یک جمعیت چند ده میلیونی باشید که میگویید نه جمهوری اسلامی را میخواهیم نه آن جمهوری خواهان شکم سیر ِ لمیده بر اسامی مجازی صادره از خارج از ایران، نه پهلوی و چماقدارانش و نه سازمان موروثی، مذهبی، سرمایه داری و هرمی متصل به خانواده رجوی و نه هیچ نیروی مرتجع و ضد کارگر دیگری را. ناگهان طرفداران این ها و مشخصا طرفداران پهلوی شروع میکنند به حمله. نقد بلد نیستند تا به صورت منطقی پاسخ بگیرند. چماقدارند؛ معذورند زیرا که دستگاه انتقاد و تفکر را به کلی تعطیل کرده اند. حمله و فحاشی میکنند.

طرفداران رضا پهلوی تقریبا یکی از بدحال ترین ها و بی فرهنگ ترین ها و نژادپرست ترین ها در میان نیروهای ضد کارگری هستند. طرفداران رضا پهلوی کپی برابر اصل خواهران و برادران حزب الهی و بسیجی شان هستند. همانطور که ساواک شاهنشاهی به طور کامل به خدمت وزارت اطلاعات درآمد، روش ها، اخلاقیات پهلوی چی ها هم به نسل پیاده نظام حکومت بعدی یعنی حزب الهی ها منتقل شد و الان که اوضاع حکومت جمهوری اسلامی حسابی خراب است، همان روش های سرکوبگرانه و بیفرهنگی، دوباره از حزب الهی ها به یاران پهلوی تحویل میشود. امانتی که چهل و چند سال قبل ساواکی ها به حزب الهی ها داده بودند یعنی سنت جماقداری باز هم به پهلوی چی ها بازپس داده میشود.

این چماقداری، بیفرهنگی، سرکوبگری، نژادپرستی، بیسوادی و ارباب پرستی طرفداران خانواده پهلوی، معمولا بعد از هر اظهار نظر رضا پهلوی بیشتر و بیشتر خودش را نشان میدهد. اخیرا که رضا پهلوی باز هم دست به یک سخنرانی خوش خیالانه زده، جمعیت زیادی از عقلا به نقد حرف های او پرداخته اند. اما در عوض، هواداران پهلوی به سبک حزب الهی ها، افراد منتقد را به باد فحش و تحقیر و حمله گرفته اند. اگر از سخنان رضا پهلوی، منفعتی برای مردم ایران به دست نیامد اما حداقل یک سود داشت و آنهم این بود که طرفدارانش، بیش از پیش فرهنگ، سواد و شعور خود را به نمایش گذاشتند. از این نظر باید گفت که سخنرانی پهلوی، یک سودی داشته زیراکه بیسوادی و فاشیست بودن هوادارانش بیش از پیش برای همه آشکار شد.

سود دیگر سخنرانی رضا پهلوی این بود که نشان داد، مبارزات حق طلبانه مزدبگیران و زحمتکشان (طبقه کارگر) در ایران به مرحله ای جدی رسیده که باعث شده که نیروهای طرفدار سرمایه داری (مثل رضا پهلوی) به تکاپو بیافتند که بلکه از این اوضاع برای خود نفعی دست و پا کنند. ما با جنب و جوش نیروهای دست راستی که میخواهند خود را به جای جمهوری اسلامی بر گرده زحمت و رنج ِ مزدبگیران این مملکت سوار کنند، متوجه میشویم که برای فردای جامعه خود، خیلی کارها باید بکنیم که یکی از این کارها آموزش فرهنگی برای دسته هایی مثل طرفداران رضا پهلوی است. ما شاهدیم که هر یک از نیروهای دست راستی چطور میخواهد خود را به مبارزات داخل کشور منتسب کند و ضمنا به دروغ ادعا کند دنبال رهبری نیست و به نظرش رهبر خود مردم هستند. یعنی همین حالا هم این نیروها متوجه شده اند که اکثریت معترضین در مبارزات داخل کشور ضمن رد و نفی حاکمیت جاری، برای آنها تره هم خرد نمیکنند.
ما به طرفداران پهلوی و یا سایر نیروهای دست راستی از هر رنگ و لباس و گرایشی اعلام میکنیم، نسخه ی سرقت انقلاب که قبلا در ۵۷ آزمایش شد، جواب نخواهد داد!

ما به دقت مراقب خیزش خود هستیم و هیچ دیار البشری را برای رهبری و سواری بر گرده مبارزات خود انتخاب نخواهیم کرد. قدرت به طور کامل باید به شورای سراسری تمام تشکلات کارگری-صنفی-سیاسی-اجتماعی درون طبقه کارگر (هشتاد درصد جمعیت جامعه) و مشخصا به نمایندگان تشکل های مستقل طبقاتی و در راس آنها شوراهای مستقل محیط کار و زیست سپرده شود. حکومت شورایی، چیزی است که ما میخواهیم، برپا میکنیم و تثبیت خواهیم کرد.

میبینید که فضای خوبی برای ارائه آلترناتیو طبقاتی-کارگری ما ایجاد شده که حاصل رنج های ماست، فضای مناسبی برای ترویج و تبلیغ و آماده شدن برای برپایی شوراهای مستقل طبقاتی و کارگری ایجاد شده است. هر چه مبارزات ما عمیق تر میشود، نیروهای دست راستی بیشتر و بیشتر ماهیت خود را نشان میدهند و در عوض، آلترناتیو سیاسی و طبقاتی ما هر چه بیشتر حقانیت خود را نشان میدهد. از این منظر است که باید بابت تبعات سخنرانی رضا پهلوی و یا اقدامات دیگر نیروهای راست نه تنها نگران نبود بلکه خوشحال هم بود.

پیام دریافتی
انتشار: کانال مستقل کارگران هفت تپه

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)