باید تا رسیدن به رفراندوم هر روز تلاش کرد

پس از فوران اعتراضات در سال ۱۳۸۸ و افزایش فعالیت‌های مدنی، یکی از مهمترین خواسته‌های جنبش گسترده در ایران و سراسر دیاسپورا نه تنها حذف نظم سیاسی کنونی و بازنگری در نظام نهادینه‌شده بود، بلکه همچنین برگزاری رفراندوم بود. تظاهرات تاکنون به طرز شگفت انگیزی مسالمت آمیز بوده است.

در مراحل اولیه انقلاب، نظام کنونی با همه پرسی بر سر کار آمد. اما مردم به چیزی رای دادند که هیچ آگاهی نسبت به آن نداشتند. با این حال، رفراندوم اولیه به جای ایجاد یک کشور قدرتمند تر از گذشته، نتیجه معکوس داشت. اگرچه رهبران دینی نشان دادند که این رای بلافاصله منجر به استقلال نشد، اما درسی برای ملت بود.

حکومت ایران از زمان انتصاب، روابط وخیم باسایر دولت های منطقه ای را تجربه کرده است و کنترل خود را بر مناطق مهم اقتصادی از جمله خوزستان از دست داده است.

سوالی که در ادامه مطرح می شود این است که چرا علیرغم فشارهای زیاد رفراندوم ضروریست؟

 انتخابات اصول اصلی دموکراسی است اما بیش از چهل سال است که در ایران انتصابات بوده است تا انتخابات. اصل ۵۹ قانون اساسی فعلی می گوید: «در مسائل بسیار مهم اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، اعمال قوه مقننه با مراجعه مستقیم به آرای مردم از طریق همه پرسی انجام می شود. هر درخواستی برای مراجعه مستقیم به افکار عمومی باید به تایید دو سوم نمایندگان [مجلس] برسد.»  حکومت مداران به منظور تحکیم برتری خود و وابستگان خود و تشکیلات سیاسی خود از انواع تاکتیک ها و دستگاه های دولتی استفاده کرده اند که شامل قوانین نامتناسب انتخاباتی، خویشاوندگرایی، و ایجاد یک دولت اطلاعاتی بود.

در اهمیت مشارکت همین بس که از منظر کارکردی مشارکت را سازوکاری برای بقا، توسعه و تعالی نظام اجتماعی دانسته اند که توسعه نیافتن ساختارهای لازم برای مشارکت و نهادی کردن آن، به انقراض نظام اجتماعی و سقوط سیاست آن می انجامد.

همه پرسی تنش ها را در فضای سیاسی آرام خواهد کرد. شورای نگهبان مانع اصلی هر اقدامی در آینده برای برگزاری همه پرسی است. ماده ۹۸ قانون اساسی علاوه بر «نظارت» بر روند، اختیار نهایی را در تفسیر مسائل قانون اساسی به این نهاد می‌دهد و در واقع شکست هرگونه تلاش برای تغییر دموکراتیک را تضمین می‌کند.

انتخاب ها در سال های اخیر نشان می دهد که مشارکت ایرانیان در انتخابات هر سال کمتر از سال گذشته است.

مشارکت اجتماعی تنها به شرکت در انتخابات محدود نمی شود و ممی تواند طیف وسیعی را در بربگیرد. مشارکت اجتماعی از دویست سال پیش در نظام های سیاسی و اجتماعی جوامع غرب راه یافت. اما توجه به این پدیده و تأکید بر نقش آن، به عنوان یکی از عوامل اصلی توسعه در جوامع در حال گذار، تا حد بسیار زیادی پس از شکست برنامه های توسعه که از غرب وارد این کشورها شده بود، تجلی پیدا کرد. در بررسی و ارزیابی این برنامه ها عدم بهره گیری از مشارکت مردمی، به عنوان عامل اصلی شکست برنامه های توسعه ارزیابی شده است. لذا از آن پس در استراتژی های توسعه بر رویکرد مشارکت مردمی به عنوان یکی از نیازهای اصلی بشر تأکید شده است. در ایران امروز که دوران گذار از جامعه سنتی به مدرن است، مشکلات ناشی از عدم مشارکت یا مشارکت محدود در عرصه های اجتماعی به عنوان یک مسئله اساسی و مهم بیش از پیش در زمینه های مختلف خودنمایی می کند. بخش حاضر به بررسی جنبه های مختلف مشارکت اجتماعی و ارتباط آن با مشروعیت می پردازد.

فرهنگ نقش اساسی در حفظ و ارتقای کیفیت زندگی و رفاه افراد و جوامع دارد. اعمال، دارایی‌ها و عبارات فرهنگی ابزارهای کلیدی برای ایجاد، انتقال و تفسیر مجدد ارزش‌ها، نگرش‌ها و اعتقادات هستند که از طریق آن افراد و جوامع معانی را که به زندگی و توسعه خود می‌دهند بیان می‌کنند. این ارزش‌ها، نگرش‌ها و باورها ماهیت و کیفیت روابط اجتماعی را شکل می‌دهند و بر حس یکپارچگی، تحمل تنوع، اعتماد و همکاری افراد و جوامع تأثیر می‌گذارند. اگر مشارکت را به عنوان کنش اجتماعی فرهنگی در نظر بگیریم، دارای دو جنبه است: ۱ -چه انگیزه هایی فرد را ترغیب به انجام کنش می نماید. ۲ -فرد چقدر نسبت به عمل مورد مشارکت آگاهی دارد. این حوزه عمومی، مجرای شکل گیری هویت جمعی و علایق عمومی است که توسط گفتار و عمل جمعی شکل می گیرند. در کل، منظور وجود سازمان ها، انجمن ها و مجامعی است که، پل بین حوزه خصوصی و حکومت هستند.

مشارکت اجتماعی مشارکتی را توصیف می کند که سرمایه و هنجارهای اجتماعی را ایجاد و تقویت می کند. این معمولاً شامل فعالیت (انجام کاری)، تعامل (حداقل دو نفر باید درگیر شوند) و تبادل اجتماعی (دادن یا دریافت چیزی از دیگران) است. دو ویژگی کلیدی مشارکت اجتماعی عبارتند از فقدان اجبار از سوی یک نیروی خارجی و فقدان پاداش یا دریافت پرداخت. شواهد فراوان نشان می دهد که سطوح بالای مشارکت اجتماعی با بهبود شادی فردی، سلامت و رفاه عمومی نیز مرتبط است.

شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهد با توجه به فناوری‌های ارتباطی مدرن، به‌ویژه رسانه‌های اجتماعی، افراد در سراسر جهان بیشتر درگیر جوامع دور یا مجازی شده‌اند و مشارکت آنها در جوامع محلی خود کاهش یافته است.مشارکت اجتماعی روش‌های چند بعدی فرهنگ را بررسی می‌کند که بر حفظ و ارتقای محیطی مناسب برای پیشرفت و توسعه اجتماعی با تحلیل سطوح مشارکت فرهنگی، ارتباط متقابل در یک جامعه، احساس همبستگی و همکاری تاکید می کند.

ایران همچنان یکی از کشورهای جهان است که از لحاظ سیاسی کمترین شفافیت و بیشترین خفقان را دارد. کنترل شدید حکومت بررسانه ها، بررسی صلاحیت نامزدها، وزندانی کردن فعالان سیاسی محیطی را در این کشور ایجاد کرده که جای چندانی برای آزادی بیان، تبادل نظر و مشارکت اجتماعی باقی نمی گذارد. حکومت ایران نیز محدودیت ها را در زمینه حقوق شهروندان تشدید کرده و افراد معترض از جمله مخالفان سیاسی، اهالی رسانه، و فعالان طرفداراصلاحات را دستگیرمی کند. گروه های حمایت از حقوق شهروندی همچنان به این موضوع اشاره دارند که کارنامه حقوق بشری این کشور از بدترین کارنامه ها در جهان است. برای اینکه حکومت مداران به رفراندوم ۵۰ سال پیش نبالند پیشنهاد تجدید رفراندوم و رای به این حکومت تا عملی شدن آن همچنان روی میز خواهد بود.

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)