در این دو روز دوسخنرانی از سوی دو جرثومه فساد یکی شاهزاده و یکی امامزاده ، یکی تخت و یکی منبر و یکی مدعی مدرنیته و دیگری مدعی هویت دینی ، فضای سیاسی را ملتهب کرد از نظر یک ایرانی خواهان استقلال و نوزایی ، این دو ، دو روی یه سکه هستند یکی ایران را به کشورفقیر و گرسنه و کشور اقماری روسیه تبدیل کرده است و آن دیگری بمانند پدرش می خواهد ایران را به ژاندارم آمریکا در منطقه تبدیل کند . آن یکی عرصه اقتصاد و واردات به کشور را در اختیار آمریکا و هم پیمانانش قرار میداد این یکی یعنی خامنه ای تولیدات داخلی و حتی کشاورزی را در مقابل واردات از چین و روسیه بطور کامل نابود کرد .
جالبست که هردو نیز از مردم طلبکار هستند ، خامنه ای می گوید که خمینی لطف کرده است و هدایت های خود را به مردم عرضه کرده ، گویی یادش رقته است که اگر مردم ایران نبودند آخوند جماعت ، هوادار همان شیخ فضل الله نوری هستند که می گفت تحصیل زن عین فحشا است ، این خمینی نبود که مردم را هدایت کرد این مردم بودند که به خمینی و امثالهم اشارت دادند که اگر می خواهید در این جامعه زندگی کنید نباید خزعبلات شیخ نوری را ادامه بدهید . رضا پهلوی نیز ار مردم طلبکار است و می گوید : من تمام عمرم را بدون هیچ چشمداشتی صرف مبارزات شما کرده ام ، شما جز اینکه بعنوان آخرین خاندان سلطنت از کشورهای پادشاهی منطقه بودجه بگیرید برای مردم ایران چه کرده اید ؟ میلونها دلار پولی را که پدرت از مملکت خارج کرد به ارث برده ای و از مردم طلبکاری؟ براستی که شاهزاده وامامزاده دو روی سکه زندگی انگلی و مفتخواری هستند
گفته های متوهم اول خامنه ای :
خامنه ای در این سخنرانی گفت : که انقلاب اسلامی استثنایی بوده است ، آری این انقلاب در کشتن و اعدام کردن چندین هزار زندانی دست بسته آن هم بفرمان آن امام که خامنه ای وی را برپادارنده عدل و قسط می داند استثنایی است ، تنها انقلابی است که به مانند دولت ژنرال پینوشه برنامه های بانک جهانی و صندوق بین المللی پول مبنی برا اجرای خصوصی سازی و وارد آوردن شوک های قیمتی را بدون توجه به خانه خرابی مردم و تورمی که هست و نیست حقوق بگیران را به یغما میبرد ، به اجرا در می آورد و بعد معترضان به گرانی را هم بیرحمانه سرکوب می کند ، ، تنها انقلابی است که ۹۰% کارگران آن از بسیاری از شمول مصوبات قانون کار همین نظام خارج هستند ، تنها نظام مدعی انقلاب است که خانه برسر مستضعفین خراب می کند ، در آن به مانند همه نظام های با ساختار اقتصادی چپاولگر میلیونرها هر روز پولدارتر و فقرا ، فقیرتر می شوند . این پیر متوهم به گرد همایی هایی که جمعیت آن از دانش آموزان دبستان ها ، سربازان ، و تعداد محدودی هم از هواداران نظام تامین می شود به عنوان ابزار قدرت ولایت یاد می کند ، گویا تاریخ سیل جمعیت گرد آمده در سخنرانی های هیتلر را ندیده است. اما همان طور که خمینی خودتان گفت مردم با هیچکس عقد اخوت نبسته اند . از سوی دیگر مردم ایران و به صورت تاریخی اگر چهارچوب سرزمینی اشان را در خطر دیده اند حتی مدتی با چنگیز خان و هلاکو خان هم مماشات کرده اند و در زمان مناسب گردن آنها را خرد کرده اند . بر شما نیز همان خواهد رفت و نظام ولایی نیز از این قاعده مستثنی نیست .ادامه بقای ولایت به طول ۴ دهه به معنای رضایت مردم از این نظام نیست . یکی از علت های این که مردم عزم سرنگونی نمی کنند اینست که بخش های کوچکی از مردم ما هنوز حامی رژیم هستند و مردم ما منتطرند اینان نیز از رژیم دل بکنند که رو در رویی با نظام به جنگ برادر کشی منجر نشود . از دیگر سو خامنه ای ، عدم تمایل قدرت های خارجی در حرکت قاطع برای سرنگون کردن نظام ولایت را ناشی از قدرت خود می داند ، این تفکر نیز توهمی دیگر مانند آن زمان است که خامنه ای می گفت نمی توانند نفت ما را تحریم کنند و به هر کس هر چقدر که بخواهیم می فروشیم تنها شش ماه بعد همین پیر متوهم آمده وبا صدای لرزان و گردن کج مطرح کرد که مافیای نفت نمی گذارد که ما نفت بفروشیم.
خامنه ای می گوید که رضا پهلوی می خواهد ایران را به ۵۰ سال قبل برگرداند و به این دلیل به وی لقب مرتجع می دهد ، اما خود را که می خواهد ایران را به ۱۴۰۰ سال قبل برگرداند و احکام شتری قطع دست و درآوردن چشم و … را در آن اجرا کند مرتجع نمی داند . زهی وقاحت و بیشرمی . از نظر تفکر یک ایرانی خواهان نوزایی و ترقی هر دو مرتجع هستند .
در مورد اقدام قدرت های خارجی برای نابودی ج.ا. شکی نیست که خامنه ای و سپاه در توهم هستند ، فقط قدرت آتش اسراییل در ترور و تخریب در درونی ترین مراکز امنیتی ولایت راببینید تا باور کنید که اسراییل و آمریکا قدرت نابودی ایرا ن و ج.ا فقط در طول چند روز دارند و اگر دست به این کار نمی زنند ملاحظاتی مانند حفظ تعادل میان قدرت شیعه و سنی در منطقه ، حفظ قدرت مرکزی در ایران که فقدان آن باعث براه افتادن ده ها جنگ فرقه ای ، قومی و اجتماعی شده و بخطر افتادن امنیت خلیج فارس و براه افتادن سیل میلیونی پناهندگان از نتایج طبیعی آنست می باشد. یعنی رضایت اکثریت مردم و عدم توانایی قدرت های بین المللی که سنگ بنای اساسی حرف های خامنه ای برای حفظ و ادامه حیات ج.ا.است ، توهماتی بیش نیست و بقول معروف گفتنی حرف مفت است . بقول محال معروف یکبار اجازه بدهید که مخالفانتان ، بدون روبرو شدن با نیروی سرکوب و زنجیر و پنجه بکس اراذل ولایی به خیابان بیایند تا ببینید اکه اکثریت مردم با ولایت و رهبر متوهم آن مخالف هستند .
سخنان متوهم دوم :
روی دیگر سنت گرایان یعنی رضا پهلوی نیز در سخنرانی اخیر خود حرف مفت زد ، تکیه کلام اساسی وی در این صحبتها اینستکه گروههای موجود در داخل کشور اقدام کنند تا با سازماندهی مبارزات خود به رژیم ضربه بزنند و آن اقدامات مورد تایید ایشان است ، خب سئوال منطقی اینست که شما این وسط چکاره هستید ؟ شما نیز مثل خامنه ای معتقدید که هر کاری مردم کردند باید مورد تایید رهبری و تو شیح مقام سلطنت و یا و لایت قرار بگیرد؟
رضا پهلوی که مانند آخوندها که شغلی جز روضه خوانی ندارند شغلی جز شاهزادگی ندارد در تمام سخنرانی دیروز به مردم خطاب می کند ، بعنوان شخص سوم وشخص فراتر که این کار را بکنید ، آن اقدام را انجام دهید در هیچ کدام از جملاتش خود را همسنگ مردم نکرد که بگوید این کار و این فعالیت را با یکدیگر انجام خواهیم داد . وی گفت اپوزیسیون اساسا وجود ندارد ، وی هیچ شائنیتی برای هیچ نیرویی جز خود آن هم فقط به خاطر اینکه مورد حمایت آمریکا و عربستان سعودی است ، قائل نیست ، می گوید از خانواده های کشته شدگان دلجویی بکنید ! وی از همین الان دائما به مردم دستور می دهد ،می گوید : ” من از نیروهایی که در حال مبارزه هستند می خواهم که ایجاد یک ساز و کار هماهنگ کننده میان اعتصابات و تظاهرات را دردستور کار قرار دهند ومن از چنان سازو کاری دفاع خواهم کرد ” این حرف دقیقا بیانگر آنست که وی هیچ ارتباطی با مبارزات داخل کشور ندارد که اگر داشت خود همین سازو کار را بوجود می آورد . از سوی دیگر چرا خود آستین را بالا نمی زند و از ثروت میلیاردی خود صندوقی جهت تامین مالی خانواده های زندانیان سیاسی بگذار سلطنت طلب تاسیس نمی کند ؟ جواب آن بسیار ساده است به خاطر اینکه وی اساسا هیچ عاطفه ای نسبت به مردم جز به قدرت رسید ن نداشته و مهم تر این که هیچ ارتباطی با حرکت های اعتراضی داخل کشور ندارد و آنانی که در اعتصابات و اعتراضات جان خود را کف دست گرفته اند وی را اساسا داخل آدم حساب نمی کنند ، می گویید این حرف بی اساس است می گویم نه و به این دلیل که وی حتی جرات دادن یک فراخوان ندارد . آقایان سلطنت طلب مگر نمی گویید نبض مبارزات داخل کشور در دست رضا پهلوی و فرشگرد است ، مرد باشید و یک فراخوان اعتراضی بدهید ، قول می دهم که ۱۰۰۰ نفر هم جمع نمی شوند ، مبارزات کف خیابان که کلیک به ویدیوی یوتیوب و لایک نیست که با کمک گوگل و روبات و ادمین های سلطنت طلب یو تیوب تعداد آنرا به چند صد هزار برسانید کاری که بر سر بیچاره ای مثل روح الله زم آوردید وتعداد دنبال کنند گان وی را به دو میلیون رساندید و آن بیچاره هم وهمش برداشت که قطعا اگر دومیلیون هوادار داشته باشد رژیم نمی تواند وی را بکشد و برخاسته و به بغداد رفت و آن شد که نباید بشود .
قانع کردن دیگر نیروها به وحدت با خود به این شکل نیست که وی می گوید که هیچ اپوزیسیونی بر علیه ج.ا. وجود ندارد رضا پهلوی فکر کرده صحنه مبارزه ایدئولوژیک هم صحنه مبارازات مجازی است که با کمک ” مریم معمار صادقی ” مخالفان خود را در شبکه های اجتماعی بلاک کند .
انقلاب بر علیه ج.ا. گاو پیر می خواهد و مرد کهن . رضا پهلوی در مورد امکان تاثیر گذاری خود بر مبارزات مردم ایران بلوف میزند و حرف مفت . رضا پهلوی آنقدر فراخوان داده و کسی اعتنا نکرده که دیگر شرم می کند بازهم فراخوان دهد .
در بی اطلاعی وی از گره گاه های اقتصادی ایران بگذار هر رژیم در آن بر سر کار باشد فرار از اقتصاد نفتی است وی مثلا در ترسیمی که از آینده ایرا ن بعد از ج.ا. دارد می گوید که کشور را به سوی استفاده از انرژی های خورشیدی و تجدید پذیر می برد ، یعنی آمریکا به رضا پهلوی اجازه می دهد که دیگر نفت نفروشد ! مگر همین آمریکا به ” آلنده ” اجازه داد که اقتصاد تک محصولی متکی به صادرات مس را تغییر دهد؟ و برای مبارزه با آلنده کودتایی در شیلی راه افتاد که صدها هزار نفر کشته و دستگیر شدند ، آمریکا و بریتانیا در سال ۱۳۳۲ برای جلوگیری از ملی شدن نفت ، کودتایی در ایران براه انداختند که ۱۰۰ هزار نفر دستگیری و چندین هزار نفر اعدام شدند، آیا آمریکا همین امروز به عربستان سعودی اجازه می دهد که دیگر نفت نفروشد و یا حتی به دلار نفروشد؟ اساسا پشتوانه دلار، فروش نفت دولت های متحد آمریکار به دلار است،آیا رضا پهلوی مرد مبارزه برای انقلاب صنعتی و مکانیزه کردن کشاورزی است؟ یعنی در مقابل آمریکا خواهد ایستاد که کشور ایران را از خام فروشی نفت نجات دهد؟ رضا پهلوی در سیاست کودکی بیش نیست و هیچ درکی از معادلات قدرت منطقه ای و.تناسب نیروها در داخل کشور دارد.
وی در مصاحبه دیروز با صدایی لرزان حرف می زد و اشتباهات گفتاری بسیار داشت ومعلوم بود از روی متن از پیش نوشته شده که هیچ آشنایی با آن نداشت می خواند مناسب را متاسب، مبارزاتی را مبرزاتی، و از کشته شدگان استان لرستان حرف می زند که در آن استان اساسا حرکات اعتراضی و بعد از متروپل صورت نگرفته است. همین قدر آدم بی اطلاع و سطحی می خواهد سکاندار کشور در چنین شرایط خطیری شود .
وی میگوید من وقت خود را صرف کسانی که جزئی از مشکل هستند نمی کنم و با آنانی کار می کنم که بخشی از راه حل هستند و طبعیتا با توجه به این که وی خود می گوید اپوزیسیونی را نمی شناسد و مردم ایران اپوزیسیون این رژیم هستند،این نوعی پوپولیزم خظرناک از نوع همان عوامگرایی است که خمینی نیز بکار می برد وی از همین الان می گوید که اپوزیسیونی را برسمیت نمی شناسد وغیر از خود را اساسا مردم نمی داند این همان معیاری است که خامنه ای بکار می برد و غیر خودرا مستحق هر نوع مجازاتی می داند می توان نتیجه گرفت که رضا پهلوی به همکاری با هیچ نیرویی که رهبری وی را قبول داشته باشد متعهد نیست و این در شرایطی است که و ی هنوز بقدرت نرسیده است .
فرض کنید جمهوری اسلامی در حدی تضعیف شود که مجاهدین خلق و رضا پهلوی با حمایت آمریکا به ایران بازگردند، اولین موضوع جنگ میان این دو نیرواست که هر دو هم انحصار طلب هستند و این همان جنگ داخلی است. .
وی با تاکید بسیار می گوید که مردم شعار مرگ بر روسیه و مرگ بر چین می دهند ( دقیقه ۳۹ مصاحبه )و می گوید که بر اساس شعارهای مردم، آمریکا دشمن مردم ایران نیست، این دقیقا همان اشتباهی بود که اپوزیسیون سوریه و اکنون دولت اکراین در ضدیت با روسیه واعتماد به آمریکا کردند و در هر دو مورد کشور خود را به میدان جنگ نیابتی روسیه و آمریکا و ج.ا. و عربستان سعود تبدیل کردند. سوریه به کشوری نابود شده تبدیل شد، اکراین تا کنون ۳۰% خاک خود را ازدست داده و گرجستان دو استان خود مختار خود را .
مشکل رضا پهلوی اینست که کار بدستور آمریکا می کند ، پهلوی با این نوع سخن گفتن به روسیه و چین پیام داد که اگر بقدرت برسد راه آنها برای ارتباط با ایران ، از آمریکا می گذرد و روسیه هم نیز از هم اکنون تصمیم خواهد گرفت که اگر قرار باشد رضا پهلوی در ایران بر سر کار بیاید ، بهتر است که در کنار خامنه ای و حتی بقیمت نابودی ایران بماند و از سر کار آمدن مجاهد و رضا پهلوی جلوگیری کند و تجربه سوریه ، اکراین و حتی گرجستان نشان داد که روسیه قدرت و جسارت اشغال ایران را نیز خواهد داشت. رضا پهلوی خود بخشی از مشکل است که از هم اکنون به دو ابر قدرت اقتصادی و نظامی که از قضا یکی از آنها در همسایگی ما است اعلام جنگ داد . وی از مناسبات بین المللی هیچ چیز نمی داند ، چون متن صحبت های وی را برای وی بدون توجه به منافع ایران می نویسند
چه باید کرد ؟
یک بار و برای همیشه باید از انتخاب میان بد پهلوی و بدتر خامنه ای دست کشید باید بهترین را انتخاب کرد و آن عبور از دوران صغارت تاج و امامه ، تخت و منبر و امامزاده و شاهزاده است. مردم نهایتا به نیروهای مستقل، ملی و دمکرات برای برپایی جامعه ای سکولاروساختار سیاسی لائیک خواهند پیوست. شاهزاده خود را برآمده از فر ایزدی و فقیه خود را ناشی از ولایت خدا بر بندگانش می دانند و این تفکر، نگرش باستانی از قدرت سیاسی است که مناسب شرایط امروز نیست. رضا پهلوی و خامنه ای هر دو مرتجع هستند .
اکنون رضا پهلوی با توجه به داشتن حمایت آمریکا و عربستان سعودی خود را قوی ترین اپوزیسیون می داند، از سوی دیگر ج.ا. نیز احساس خطر بسیاری از سوی سلطنت طلبان حس می کند، اما اگر حکومتگران قدرت تشخیص نیروی نابود کننده خود را داشتند که هیچ رژیمی سقوط نمی کرد. در این جا نیز هم رضا پهلوی اشتباه می کند هم خامنه ای بر خطاست، همان طور که بر اساس داستان های توراتی، فرعون دشمن خود حضرت موسی را درست در قصر خود و زیر پرو بال خود رشد و نمو داد، ج.ا نیز براندازان خود را در درونی ترین روابط خود بوجود آورده است و آنها همان کسانی هستند که بزودی به این نتیجه خواهند رسید که ج.ا آنان را فریب داده است، آری همان گونه که زندگی از مرگ برمی خیزد، نابود کنند گان نظام ولایی نیز از میان نیروهای همین نظام بر خواهند خاست.

۲۲.۰۶.۰۵

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)