محمد مخبر، مرد مرموز کابینه ابراهیم رئیسی، در مصاحبه‌ای با تلویزیون سرانجام به طور صریح و آشکار از ناعادلانه‌ترین و افراطی‌ترین سیاست دولتش علیه اکثریت مردم و بویژه طبقه فرودست پرده برداری کرد. او در بخشی از این مصاحبه می‌گوید « … این کمک‌هزینه‌ها قبل از آزادسازی قیمت‌ها به حساب سرپرستان خانوار واریز خواهد شد…» کاربرد کلیدواژه «آزادسازی» در واقع افشای رمز عملیات نظام‌های متآثر از گفتار نئولیبرال و بازار آزاد است که وضعیت بحرانی را بهترین فرصت برای اجرای برنامه‌های ضد اجتماعی و ناعادلانه خود می‌دانند.

گروتسک(حالاتی توأمان از وحشت و خنده) ماجرا جایی است که حتی مدافعان و مبلّغان دولت رئیسی هم با توئیت تصویر کتاب “دکترین شوک” اثر نائومی کلاین و توصیه به رئیس دولت محبوب‌شان برای مطالعه آن، به فاجعه‌ قریب‌الوقوعی اشاره می‌کنند که در پی اجرای سیاست آزادسازی قیمت‌ها در وضعیت بحرانی نظیر وضعیت امروز جامعه رخ خواهد داد. هرچند که توصیه به خواندن این چنین کتابی از سوی نزدیکان این دولت که به کم‌سوادی و کم‌اطلاعی از مناسبات سیاسی و اجتماعی شهره ‌اند هم باعث تعجب و هم مصداق آب در هاون کوبیدن است. بدین منوال، گرانی‌های سرسام‌آور چند روز اخیر و افزایش قیمت‌ کالاهای اساسی نظیر آرد، روغن … و متعاقب آن گفته‌های دولتیان از تصمیم و عزم جدی آنها در اجرای سیاست‌هایی ضدمردمی نظیر آزادسازی قیمت‌ها خبر می‌دهد. سیاستی که تجربه اجرای آن در اواخر دهه ۷۰ میلادی در کشورهایی نظیر مصر در قالب سیاست «انفتاح» در دوره انور سادات موجب خیزش‌های مردمی موسوم به «شورش نان» شد یا در شیلی در دوره دیکتاتوری آگوستو پینوشه پیامدهای شدید اقتصادی و اجتماعی برای اقشار متوسط و ضعیف جامعه به همراه داشت.

در واقع هدف و نتیجه نهایی اجرای اینگونه سیاست‌ها، امتناع از به عهده گرفتن بار مسئولیت‌های اجتماعی است که طبیعاّ بر عهده هر دولتی است که ادعای مردمی بودن دارد و مدعی عدالت‌طلبی است، اما نهادن بار آن برگرده مردمانی است که خود نیازمند دریافت حمایت‌های اقتصادی و تأمین اجتماعی‌اند. در این بین، هرچند که در این مقال نگنجد، اما اشاره‌ای به مضامین کتاب دکترین شوک جهت انضمامی شدن بحث، خالی از لطف نیست، شاید که این اشارت روزنه‌ای باشد هر چند کوچک برای آگاهی از طوفانی که در پی این شوک‌ درمانی در انتظار ماست. نویسنده کتاب “دکترین شوک ظهور سرمایه‌داری فاجعه” با قلمی روان و زبانی فصیح با جستجو در تحولات چند دهه اخیر جهان از منظر اقتصاد سیاسی و با ارائه شواهد و تجارب تاریخی به وضوح به این امر اشاره می‌کند که نظریه‌پردازان راست‌گرا و حامیان منطق بازار آزاد در مواقع بروز فاجعه‌های طبیعی و غیر طبیعی نظیر سیل، زلزله و جنگ و بحران‌های اقتصادی و سیاسی، از خلاء اجتماعی ناشی از این آشفتگی‌ها و گسترش جوّ ترس و نگرانی در بین مردم سوءاستفاده کرده و به نفع سرمایه‌داران و قدرتمندان به مهندسی جوامع بحران‌زده دست یازیده و در لوای شعارهای نظیر جراحی اقتصادی و آزادسازی قیمت‌ها به ناجوانمردانه ترین وجه از این وضعیت از هم‌گسیخته و هراس‌آور در جهت مطامع و منافع صاحبان قدرت و ثروت بهره می‌برند. بر این مبناء و در یک نگاه تطبیقی اجرای سیاست‌ آزادسازی قیمت‌ها در جامعه‌ای شبیه ایران که درگیر شوک ناشی از بحران‌های نظیر نوسانات شدید ارزی، رکود اقتصادی، تورم لگام‌گسیخته، و پیامدهای اقتصادی و اجتماعی برآمده از بیماری کرونا است، می‌توان در چارچوب دکترین شوک تحلیل کرد. در این میان احتمالا به ذهن مخاطبان این قصه پر غصه خطور خواهد کرد که اقتصاد ایران چه ربطی به سیاست‌های بازار آزاد و نئولیبرالیسم دارد؟ در پاسخ به این پرسش باید گفت که اگرچه نظام اقتصادی ایران در ظاهر نسبتی با نظام بازار آزاد و تئوری‌های برآمده از نئولیبرالیسم ندارد، اما تجربه تاریخی نشان داده اقداماتی نظیر سیاست تعدیل اقتصادی دوران هاشمی رفسنجانی، هدفمندی یارانه‌های عصر احمدی‌نژاد، خصوصی‌سازی روحانی و سرانجام سیاست آزادسازی قیمت‌های دولت انقلابی رئیسی، همه از مهمترین اصلاحات مبتنی بر اصول نئولیبرالسیم و بازار آزاد است که به طور معمول توسط تئوریسین‌هایی نظیر میلتون فریدمن و نهادهای همانند صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی به عنوان مجریان این نظریات به دیگر کشورها توصیه و چه بهتر است بگوییم حقنه شده است.

م . رضوان

پژوهشگر اقتصاد سیاسی

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)