وقتی ایسنا در مصاحبهای با یک منبع آگاه با متنی هدفمند، اجرای حکم اعدام احمدرضا جلالی را به دادگاه حمید نوری در استکهلم مرتبط ساخت، اولین چیزی که در اذهان نقش بست پروژه معامله و معاوضه زندانیان بود؛ همان شگرد همیشگی ج ا.
همه تحلیل ها حول این موضوع بود که آیا دولت سوئد تن به معامله خواهد داد یا نه؟مسئله دادخواهی از جنایت اعدام های ۶۷ آیا شکست خواهد خورد یا با فرض این معاوضه و آزادی حمید نوری باید آنرا به صرف شهادت شاکیان و ثبت در تاریخ و محکوم شدن آن در یک دادگاه عادل، پیروزی بزرگ قلمداد کرد؟
در این بین دو واکنش تحسین برانگیز شدند اول از همه واکنش یکی از دادخواهان که گفته بود راضی نیست جان انسان دیگری برای حفظ حمید نوری در خطر بیافتد؛ و دیگری واکنش فرهاد میثمی.
جملهای که در نامه دکتر میثمی تلنگری بود برای من اشاره او “به سهم کوچک خود” بود. سهمی که در روایت هایی که همهی ما را خلع سلاح و تسلیم نشان میداد و بازی را تنها در اراده دولتهای خلاصه کرده بود، مغفول مانده بود.
میثمی در حبس گامی به پیش نهاد و از همه فعالین و آزادی خواهان، همچون حکایتهای کهن خواست ” هر کسی از آنجا که هست یک گام فراتر آید”. میثمی سالهاست که در زندان ایمانش به “قدرت بی قدرتان” را در عمل زندگی می کند و در هر بحران و فاجعه به دنبال سهم خود برای عمل است.
این روحیه او-که زمانی آموزگار بسیاری از ما دانش آموزان پشت کنکوری بود- درس برانگیزاننده و روشنگر دیگری بود. او جان خود را برای دفاع از “حق حیات” دیگری، در دست گرفته تا نه تنها از احمدرضا جلالی دفاع کند، بلکه بر علیه حکم اعدام و بازی قدرت ها بر سر جان انسان بایستد و در یک کلام از کرامت انسانی دفاع کند.
او برای سهم کوچک خود گام بزرگی برداشت و بر ماست که به سهم خود قدمی برداریم.
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.