ایا می‌توان بین بد و بدتر در یکشنبه اینده ۲۴ اوریل ۲۰۲۲ یکی را انتخاب کرد؟ آیا بازتولید روانی و جامعه شناختی سناریوی ۵ سال پیش (۲۰۱۷) و تاکتیک‌های ان کاربرد دارد؟

یکشنیه، ۱۰ اوریل، ۲۰۲۲، کاندیدای راست افراطی، مرین لوپن، به دور دوم راه یافت و یک باردیگر کابوس رسیدن به الیزه و به دست گرفتن قدرت این نیروی ترسناک در بخش مهمی از جامعه مدنی که مدافع ارزشهای عصر روشنایی است (لائیسیته، حاکمیت برخاسته از انتخابات ازاد، جمهوریت، عدالت اجتماعی…) در همه زنده شد.

عکس: Victor Joly

در جمهوری پنجم این سومین بار است که این نیرو به دور دوم می‌رسد که نشانگر یک جامعه گردش به راست خطرناک است که با سه ویژگی برجسته می‌شود: ضد خارجی، ضد اتحادیه اروپا و یک اقتصاد بادکنکی در خدمت حارترین جناح‌های سرمایه داری مثل شیلی پینوشه. از بعد از جنگ جهانی دوم، جامعه فرانسه در حال دست به دست شدن بین چپ و راست سنتی بود که به ارزشهای جمهوری وفادار بودند. راست تاکید بر نظم اقتصادی و چپ تاکید بررفاه اجتماعی و بالا بردن قدرت خرید داشت. این دوران از ۵ سال پیش به پایان رسید. حزب سوسیالیست با ۱. ۷ در صد ارا دچارشدیدترین شکست تاریخی خود شد که از فقدان یک رهبری کاریسماتیک مانند ملانشون رنج می‌برد.

ماکرون در ۵ سال گذشته، با سیاست‌های لیبرالی خود موجب جنبش اعتراضی جلیقه‌های زرد گردید که حدود ۲ سالی بدنه جامعه مدنی را با قدرت سیاسی به چالش کشید، بدون اینکه مکرون عقب نشینی کند. چپ هم بدلیل اتمیزه شدن و فقدان جبهه مردمی، نتوانست به دور دوم راه یابد. مکرون علاوه بر راست سنتی، می‌خواهد بخشی از نیروهای چپ را هم در دور دوم در کنار خویش بیاورد. این تاکتیک این بار برش خویش را ازدست داده است. وشهروندان فرانسه برای انتخاب بین بد و بدتر گیر کرده‌اند. چه باید کرد؟

اینجا نیازمند توقف و دررنگ است تا بتوان به نتیجه قطعی رسید. باید تاکید نمود که مخالفت با مکرون و لوپن محتوای سیاسی یکسان ندارد: مرین لوپن دشمن دمکراسی و ضد جامعه و ارزش‌های دموکراتیک جامعه مدنی است در حالی که ماکرون یک نیروی لیبرال است ولی به اتحادیه اوپا و ارزشهای لیبرال پایبند است. اما مرین لوپن توانست نیروهای پایین و فقیر را که در دودهه گذشته از دو حزب سنتی راست و سوسیالیست کنده شده‌اند و در جستجوی ناجی سیاسی جدید بودند به خود جلب کند. این نیروها به بیان جامعه شناختی “شناور” هستند و از توان مکفی تحلیلی برخوردار نیستند ولی کاملا عینی و واقعی در گیر مشکلات معیشتی جاری هستند. این لایه‌های اجتماعی فقیر مدت زیادی به حزب کمونیست و بعد سوسیالیست رای داده بودند ولی از دو دهه گذشته و بویژه در ۵ سال گذشته با سرعت تمام در دام شعارهای عوامفریبانه مری لوپن افتادند و این چرخش، خطر جدی سیاسی در این مرحله از جامعه فرانسه است. علاوه بر لایه‌های فقیر، لایه هایی از طبقه متوسط هم هستند که بدلیل نهادینه شدن فرد گرایی زیاد در اروپا چندان به ارزش‌های دمکرایتک پایبند نیستند و در پایان ماه به قدرت خرید خود و تعطیلات و.. فکر می‌کنند. در نقطه مقابل برخوردهای اتوریتر، متکبرانه و بعضا دماغ بالای ماکرون هم موجب شده است که کارکردهای کلاسیک جامعه شناسی رای دهندگان به چالش کشیده شود.

جامعه مدنی فرانسه از حدود یک هفته قبل در گیرو دار یک روانشناسی خاص رای دادن بین بد و بد تر درگیر شده است که شاید شهروندان بتوانند با درایت، تامل و دفاع از ارزشهای عصرروشنایی به دام مرین لوپن نیافتند. نگارنده از سال ۲۰۰۶ حق رای دادن دارم ونخستین بار است که با این تناقض مواجه شدم وهیمن لحظه که این نوشته را پایان می‌برم، مردد بین رای سفید و مکرون هستم.

پاریس، نادروهابی، یکشنبه ۲۸ فروردین ۱۴۰۱ (۱۷ اوریل ۲۰۲۲)

 

 

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)