آرزو می کنم که ملت ایران با تمیز اتفاقات، به بزرگی انقلاب خود که بیان قوت هایش بود پی ببرد و کودتایی را باز شناسد که بعلت ضعف هایش انجام گرفت. یکی از عادت های ما ایرانیان این است که تجربه را با اولین شکست در نیمه رها میکنیم و تجربه را پایان یافته می پنداریم، در نتیجه بعد از شکست، تجربه را بدون فهم‌ علتهای شکست رها میکنیم و بعد از مدتی با همان ضعفها تجربه  جدیدی را از نو آغاز و شاهد شکستی جدید میشویم و دلیلش را خارج از خود میپنداریم. آرزو میکنم اینبار، ملت، تجربه انقلاب را رها نکند و در پی علتهای شکست برود و برای همیشه آنها را رفع و ضعفها را به قوت تبدیل کند. من بعد از کودتا علیه انقلاب، تجربه را رها نکردم و در ادامه تجربه، امیدوارم همراه دیگر هموطنان، قوتها را حفظ و ضعفها را به قوت بدل کنیم  تا شکست دیروز به پیروزی درآینده بدل شود و بعد از گذار از استبداد حاکم، دیگر فرصتی به هیچ تمامیت خواهی برای کودتا با زد و بند با قدرتهای خارجی برای تاسیس استبدادی جدید ندهیم.
 
در آخر به هموطنانم میگویم، ایستادن بر اصولی چون استقلال و آزادی و دعوت آنها به این اصول، حق هر ایرانی است، و تصمیم جامعه نباید بیان سانسور این اصول باشد. ولایت جمهور مردم متکی‌ به احترام به این اصول است. به هموطنانم میگویم که حرکت یعنی‌ حیات و در حرکت بروز اشتباه ممکن است، بنابراین نباید از اشتباه کردن بترسیم. اشتباه، ضعفی را نمایان میکند که با تصحیح آن، در ادامه تجربه، پیروزی ها ممکن میشوند. 
 
می گویم راه حل، تغییر در پندار است. با ما است که اصالت دادن به زور را بنام “دین” و “مرام” و… که قرنها است در پندار ما قرار داده اند پاک سازیم. چون و چرا کردن و تحقیق بدون پیشداوری را روش سازیم.  تغییر کنیم تا توان تغییر دادن پیدا کنیم. بدانیم که با بقای استبداد در پندار و در عینیت با آرزوی اینکه یک مهره استبداد برود و مهره دیگری بیاید! عمر استبداد را بدست خود طولانی تر میکنیم! میگویم، نوع دولت(۴)(State)، تصویر پندار اکثریت جامعه است و اگر بخواهیم تصویر، استبداد در هر شکلش نباشد با ما است تا با تغییر خود تصویری بسازیم بیان کننده دولتی مستقل و آزاد که ایرانی از هر جنسیت، قومیت، دین یا مرام دارای حقوق برابر به عنوان بشر و شهروند باشند، که دفاع از حقوق ملی مح  ور تصمیمگیری برای وطن گردد، که حقوق طبیعت از حقوق بشر جدایی ناپذیر باشد و این حقوق ماورای دین و مرام و هر نوع طرز فکری که هر ایرانی انتخاب میکند باشند.  بیاموزیم حق را با انسان نسنجیم، انسان را با حق بسنجیم که این مهم قدم بزرگی برای رهایی ما خواهد بود، به یادتان می آورم که قبل از انقلاب، آقای خمینی یک مرجع تقلید بود و کسی از او انتظار دروغ گفتن آنهم در عشق به قدرت را نداشت، در پاریس جلوی چشم جهانیان متعهد به نوزده اصل شد، آن اصول را بیان کرد و خود را به آنها ملزم دانست. در اثر سانسور ها نسل امروز شاید اصلا نداند آن اصول کدامها بودند. نداند که آقای خمینی و تمامی نیروهای سیاسی را، بخشی از ملت با آن اصول نسنجیدند،  فکر کردند چون آقای خمینی آن اصول را بیان کرده، هر آنچه بعد از آن بگوید بر پایه همان اصول  است و حق را با خمینی سنجیدند و آمد بر سرمان آنچه آمد.  
 
شاد باشید، 
حمید رفیع
 
۱- هموطنان را به خواندن طرح کودتایی که به نوار آیت معروف شد دعوت میکنم ( آیت عضو کمیته مرکزی حزب جمهوری اسلامی بود). 
۲- هموطنان را به خواندن سه جلد کتاب “سیر تحول سیاست آمریکا در ایران”، که توسط مرحوم آقای بنی صدر با مراجعه به اسناد نوشته شده اند توصیه میکنم.  
 
۳- هموطنان را به خواندن نوزده اصلی را که آقای خمینی در پاریس مقابل دنیا و ملت ایران متعهد شد که بیان انقلاب ایران شدند دعوت میکنم
 
۴- دولت واحدی مستقل، متشکل از جمعیت های ساکن سرزمینی با مرزهای مشخص است که حاکمیت خود را به وسیله قانون اساسی و قوای وابسته به خود (قوه قانون گذاری، قوه اجرایی، قوه قضایی و قوه وسایل ارتباط جمعی- که در قانون اساسی پیشنهادی آقای ابوالحسن بنی صدر بر پایه حقوق پنجگانه درج است- اعمال میکند. دولت باید مستقل از هر دین، عقیده و مرام باشد. پایه و اساس قانون اساسی حقوق پنجگانه است. 

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)