طی سه روز گذشته، در کنار بهت و وحشت جمعی از یک فاجعه‌ی دیگر قتل ناموسی زنان، شاهد تایید و تقویت ریشه‌های خشونت علیه زنان از طیف‌های مختلف نیز بودیم.

مورد اول، مهر تایید همیشگی بر «غیرت مردانه»‌ی سه‌گانه‌ی «همسر، پدر، عمو»ی مونا حیدری و پاک کردن صورت مسئله‌ی جنایت، از سوی حاکمیت و رسانه‌های وابسته به آن بود.

در گزارش منتشر شده از خبرگزاری فارس، مثله‌سازی تن این کودک، ذیل «خدشه‌دار شدن غیرت همسر» جا زده شد و پدر این کودک نیز از «صدور گواهی رشد از دادگاه» برای روادید عقد و ‌ازدواج او در ۱۲ سالگی گفت.

جناح اصلاح‌طلب و نشریه‌ی سازندگی با مدیر مسئولی «محمد قوچانی»، بریدن سر یک کودک‌همسر و کودک مادرِ تحت خشونت را «عشق کور» نامید تا علاوه بر سیاسی‌زدایی از روند قانونی گستره‌ی اعمال خشونت علیه زنان، تمامی این فاجعه‌ی هولناک را به «هیجانات یک شوهر عاشق» تقلیل دهد.

در این بین، رسته‌ی سومی با اتکا بر قومیتی خواندن سطح زن‌کشی، باز هم چشم خود را بر گستردگی خشونت علیه زنان بستند و با رویکردی فاشیستی، تقاطعِ جنسیت، اتنیک، طبقه و نژاد را نادیده گرفتند. این همان دیدگاهی است که سایر زن‌کشی‌ها در کلان‌شهرها را این‌بار با تکیه بر «غیرت مردانه‌ی یک مرد فارس» فهم و معنا می‌کند.

طی ساعات گذشته، یکی از آخرین تصاویر مونا حیدری در ترکیه منتشر شده است. او در کنار پدر خود به آرامش رسیده است و چهره‌اش خندان است، چرا که از زبان پدر خود، صحبت‌هایی مبنی بر حمایت و پایان خشونت خانگی را شنیده است.

او از عمق جنایت آتی عمو، همسر و پدر خود بی‌اطلاع است.

رنج منجمد شده در این تصویر، ستم‌های تقاطعی تحمیل شده بر زیست این کودک و وجود بی‌پناهی حتی در جغرافیایی دیگر، بسیار ویران‌گر است.

آیا مکتوب کردن نگاه فروغ فرخزاد، خشم ما از انتخاب و ادای واژگان را تسهیل خواهد کرد؟

 

من از جهان بی‌تفاوتی فکرها و حرف‌ها و صداها می‌آیم
و این جهان به لانه‌ی مارانْ مانند است
و این جهان پر از صدای حرکت پاهای مردمی‌ست
که همچنان که تو را می‌بوسند
در ذهن خود طناب دار تو را می بافند…

 

#زن_کشی #قتل_ناموسی
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_خشونت

@bidarzani

 

 

 

 

 

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)