KEY Haqvandi

بی مسئولیتی های بزرگ سایه های بلندی دارند؛ لازم است همین امروز نهادهای مدنی در داخل و خارج کشور پارتیتور گفتمان حقوندی که تنها بدیل، الگو و نیروی جایگزین وضعیت فعلی است را در جای جای میهن مان به صدا درآورند تا طنین این گفتمان امکان بازیابی آنچه فرهنگ و هویت ملی و تاریخی ما است برای مردم و طبیعت مان میسر بگردد.

گفتمان چیست؟

واژهگفتمان(طرح توسط داریوش آشوری) معادل فارسیِ دیسکورس بیانگر فعل و حاصل فعل گفتگو و نظریه پردازی است. گفتمان در بعد اخلاقی آن، عبارت است از راهیابی خردمندانه و به دور از خشونت ]خشونت زدا به تعبیر گفتمان حقوندی [برای برون رفت از مسایل روز و حل کشمکش های اجتماعی و سیاسی است، از سویی می توان گفتمان را در حکم ظرفی اجتماعی فرض کرد که فلسفه ها، نُرم ها و ارزشهای آن جامعه و در آن زمان خاص در آن ساری و جاری است (چنین گفتمانی می تواند منطبق با اخلاق یا حتی ضد اخلاقی باشد). گاهی نیز انسان به طور ناگهانی با متنی (بینش، خبر، گفتگو، عملکرد) برخورد می کند وقتی به متن وارد شد گویی به یک بازکاوی و تحلیل انتقادی نیاز پیدا می کند یعنی  می خواهد چیزی را به یاد بیاورد تا به فهم بهتری برسد. همچنین در یکی از تعاریف آن، گُفتمان به معنای مجموعه یا دستگاهی بینشی است که از راه واژگان و گفتارهای نهادینه شده، بر ذهنیت‌ها اثر می‌گذارد و گاه حتی بر آگاهی یک دوران تاریخی نیز سایه می‌اندازد بی‌آنکه کاربران همواره بر این ذهنیت و خصلت خاص تاریخی آن خودآگاه باشند.

درباره پارتیتور

پارتیتور عبارت است از صفحهٔ نت‌نویسی‌شده‌ای که نت همهٔ بخش‌های موسیقی سازی و آوازیِ یک ارکستر سمفونیک، ارکستر مجلسی یا هم‌نوازان دیگر بر روی آن ثبت شده باشد، زمانی که رهبر و نوازنده بخواهند اجرای قطعه ای از موسیقی را بر عهده بگیرند می بایست بدانند که این قطعه با چه کلیدی و در چه قالبی نوشته شده است که براساس آن نقش خود را در گروه موسیقی به زیباترین شکل و همنوا با سایر نوازندگان ایفا کنند. نتیجه این هماهنگی، درک بهتر موسیقی توسط مخاطبان و اثربخشی در فضای موسیقیایی جامعه ملی و در سطح جهانی می باشد.

حقوند کیست؟ حقوندی کدام است؟

درباره واژه حقوند و ویژگی های انسانِ حقوند قبلا در مقاله های ” پیشنهاد تشکیل باشگاه حقوندان ایران” و “سواد از دیدگاه سبک زندگی حقوندی” سخن به میان رفته است. در اینجا اشاره ای کوتاه به مفهوم واژه حقوند و انسان حقوند می کنیم: واژه حقوند ترکیب ریختی از دو کلمه حق و وند است که وجود “وند” در ادبیات فارسی نشانه نوعی ارتباط است. وند در ایران باستان(ونت) و در سنسکریت (وت) بوده و گویای دارندگی (پیوند، خویشاوند، شهروند حقوند: حقمند) است. و نیز، مانندگی (شباهت، فولادوند، حقوند: به مانند حق) و چگونگی (حقوند: چگونگی زیستن و مسئولیت نسبت به حق)، دلالت می‌کند.

واژه حق در سایر گفتمان ها عمدتا به قدرت تعریف می شود (آنکه قدرت دارد حق دارد)، در گفتمان حقوندی است که امکان تعریف به ویژگی هایش میسر می شود. از جمله ویژگی های حق، می توان به این موارد اشاره کرد: ]حق شفاف است، در حق تبعیض نیست، در حق تناقض نیست، حقوق همدیگر را ایجاب می کنند، هدف حق در روش آن بیان می شود، روش حق باید حق باشد تا حق رخ دهد[. انسانِ حقوند، تعریف تازه‌ای از انسان فرامدرن (هایپرمدرنیسم) در آستانه نوسده شمسی ست. با این تعریف، تجدد، وجدان و آگاهی و زندگی انسان به حقوندی و خلاقیت خویش است و پیشرفت یک فرد، خانواده و جامعه در حوزه‌های مختلف حقوندی سنجیده خواهد شد. این همان رشدِ حقوند است.

خاستگاه گفتمان حقوندی

شاید برای مخاطب این نوشتار این پرسش مطرح باشد که براستی خاستگاه گفتمان حقوندی چیست؟ برای پاسخ به این پرسش ذکر این مطلب ضروری است که این گفتمان ریشه در تاریخ و اسطوره ایرانی دارد و از کاوه آهنگر و مبارزه حق طلبانه برای آزادی و استقلال ایران علیه ضحاک ماردوش (که خوراک مارهای روی دوش وی مغز جوانان ایرانی بود) تا انقلاب ها و جنبش های معاصر مردم ایران خصوصا انقلاب ۵۷ که هدف و بیان آنها استقلال و آزادی  و رشد بر میزان عدالت اجتماعی بوده است.

در سطح جهان تمامی قیامهایی که هدف آنها دستیابی به حقوق انسانها در طول تاریخ حضور نوع انسان در جغرافیاهای گوناگون بوده است همه و همه به نوعی در این گفتمان جای خود را دارند. اما مبانی فکری این گفتمان حقوندی با نقدِحقوند اندیشه های فلسفی و تاریخی در اسطوره ها، ادیان و مرام های مختلف قدیم و جدید از افلاطون و ارسطو تا مارکس، دکارت و هگل و از فارابی، ابن سینا، ملاصدرا و سهروردی تا طباطبایی، مدرس و مصدق پرداخته است. و با بسط مفهوم موازنه عدمی و منفی (به جای موازنه مثبت یا وجودی) تلاش نموده است تا در روابط پنجگانه انسان با جامعه، طبیعت، خویش، دیگری و خالق هستی، با این موازنه به شاکله بندی تازه ای بر مبنای حقوق انسان به جای قدرت دست بیابد. ضابطه ها، معیارها، روش ها و تعاریف واژگان کلیدی در این گفتمان  به طور شفاف طراحی و به جامعه پیشنهاد شده است. گفتمان حقوندی در مقابل سامانه های قدرت محور، روش های عقل قدرتمدار و ناحقوند و انواع نابرابری ها، خشونت ها و تبعیض ها نیز به جامعه ارائه شده است تا حتی الامکان وجدان عمومی جامعه با آگاهی از آنها بتواند پس از استقرار جمهوری حقوندان نسبت پیشگیری از بازسازی استبداد و ناحقوندی مراقبت های لازم را به عمل درآورد.

لزوم طرح گفتمان حقوندی

امروزه گفتمان هایی مورد توجه جامعه قرار می گیرند و استمرار تاریخی می یابند که پیشنهاد و راهِ حل و نه راهِ انجمادِکوه یخ اهریمنی وضعیت موجود در سپهرهای مختلف فردی و اجتماعی را در دل خود دارا باشند، و گفتمان هایی که بروز و ظهور پیداکرده اند به دلیل عدم شفافیت راهکارها و برنامه عمل، با اینکه در مقطعی مورد اقبال جامعه قرارگرفتند (گفتمان سلطنت طلبی،گفتمان  اصولگرایی و گفتمان اصلاح طلبی) اما پس از چندی با استمرار در تخریب طبیعت و نیروهای محرکه جامعه و فرصت سوزی ها به قهقرا کشانده شده اند. از اینرو طرح یک گفتمان که بتواند در وضعیت امروز جامعه امکان برون رفت از وضعیت نابسامان فعلی را فراهم آورد از اهمیت ویژه ای می تواند برخوردار باشد.

پس از طرح مفهوم رشته کوه یخ اهریمنی و قطعات تشکیل دهنده و تحکیم کننده آن و همچنین روش استحکام این رشته کوه در مقاله “کوه یخ استبداد و روش حل کردن آن” از طرفی و ویژگی های زیست در سبک زندگی حقوندی و برون رفت از این رشته کوه و رهایی جستن و حل کردن این رشته کوه یخ از سوی دیگر، آنچه برای مخاطب این نوشتار ضروری می نماید طرح بستر و نوعی از گفتمان برای استقرار جمهوری حقوندان است که در این بستر بتوان زمینه های حضور فرد فرد جامعه و همچنین تمامی اقشار و نهادهای جامعه ملی را ایجاد نمود. نتیجه پژوهش های گسترده توسط اندیشمندان در مرکز پژوهشهای حقوندی منتشر شده است بیانگر این نکته است که برای اینکه جامعه بتواند پایه های استوارِ دولت حقوند ملی ]دولت یکپارچه تشکیل شده از مخرج مشترک خطوط فکری و قشری مختلف از جمله، جنبش های عدالت خواهانه، ملی، دینی و مرامی[ بگردد می بایست هر عضو آن، حقوند شود یعنی ضمن برخورداری از استقلال و آزادی  و حقوق انسان،چنین انسانی پس حق مشارکت مستقیم و نیز از راه شرکت در انتخاب رییس جمهوری و نمایندگان در ارگانهای مختلف را پیدا کند. جمهوریت به معنای مسئولیت تمامی اعضای جامعه در برابر یک عضو خود و مسئولیت هر عضو در برابر تمامی جامعه، این سان پدید می آید. از این رو جمهوری حقوندان همچون سکه ای دو رو است که دولت حقوند و شهروند حقوند دو روی این سکه را تشکیل می دهند و از هم جدایی ناپذیرند.

گفتمان حقوندی به مثابه بسته پیشنهادی به جامعه امروز ایران برای برون رفت از آنچه رشته کوه یخ اهریمنی خوانده می شود و در حقیقت این گفتمان، امکان حضور و عمل مستمر در سبک زندگی حقوندی را میسر می کند. در حضور در این سبک زندگی است که ستون پایه های اهریمن تاریخی استبداد و وابستگی که ترکیب زور و قدرت و فساد با نیروهای محرکه نظیر علم، فن و دانش و سرمایه و کارمایه هستند بی محل می شوند و ترکیب با حق و نیروهای محرکه جایگزین و بدیل آن می شود.

ذکر این نکته ضروری است که با طرح این گفتمان، تحلیل های مطرح شده در حوزه های مختلف اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی که مبتنی و منطبق با اصول و ضوابط این گفتمان هستند جایگاه حقیقی خود را برای مخاطب بازشناسایی می نمایند و مخاطب می تواند به صورت شفاف نسبت به چیدمان این تحلیل ها و خاستگاه آنها و درک پیوستگی کلام آنها و همچنین تمیز این تحلیل ها در گفتمان حقوندی با سایر گفتمانهای قدرت محور و ناحقوند در اندیشه راهنمای خویش اقدام نماید.

شاید با خواندن این سطور این افکار در ذهن مخاطب خطور کند که معیار سنجش این گفتمان چیست و با فرض پذیرش بسته های پیشنهادی این گفتمان توسط افراد جامعه اولا چگونه می توان از بازسازی استبداد و بازگشت به رشته کوه یخ اهریمنی جلوگیری نمود. چرا که به طور قطع کوههای یخ استبداد در نظام استبدادی ولایت فقیه با نظام سرمایه داری و کمونیستی به هم پیوسته اند و همدیگر را از درون حمایت می کنند؟

پاسخ شفاف این است که هیچ تضمینی وجود ندارد. آنچه در گفتمان حقوندی ارائه شده است تعاریف، ضوابط و اصول راهنمای حقوقی است که تمامی انسانها در ذات خود از آنها برخوردارند. همچنین استعدادهای ششگانه ای که موجب به حرکت در آمدن نیروهای محرکه می گردند. مادامی که افراد جامعه به طور مستمر، بر پیمان حقوندی استوار بمانند و طنین گفتمان حقوندی در جامعه به صدا دربیاورند، استعدادهای خود را در عمل به حقوق شکوفا سازند، فرهنگ حقوندی را فرهنگ روزمره زندگی خویش سازند به طور دائم پندار و گفتار و کردار خویش را بر ضوابط تعریف شده از طریق نقد حقوند تنظیم نمایند در بهبود آنها کوشا باشند. اشکال مختلف خشونت (فیزیکی، کلامی و روانی) را با بکارگیری روش های خشونت زدایی خنثی کرده و هر روز را زمان افزودن بر سوادِ حقوند خویش بنمایند، ابتکار و خلق نمایند و از این طریق خود الگو، بدیل و امامِ زیست در حقوندی می شوند و از این راه روز را جشن زندگی در نوروز سازند و نمادهای زور و قدرت و فساد را رها و بی محل سازند می توان امید داشت که نظام های وابسته و مستبد و ناحقوند مجال بازسازی نیابند. در صورت عدم استواری افراد جامعه بر این گفتمان، در روی طاقچه ذهن افراد قرار خواهد گرفت و  جامعه شاهد تخریب ناشی از انجماد بیش از پیش نیروهای محرکه از جمله انواع سرمایه، انسان، طبیعت، فن، دانش، کارمایه و سایر نیروهای درون خود خواهد شد. جنگ ها، بیماری ها، فقر و فساد گسترده تر و  روابط در معرض تلاشی بیشتر و تخریب محیط زیست و بیابانها افزون تر و امکان ادامه حیات برای ساکنان ایران محدودتر خواهد شد.

و در مورد معیارهای سنجش این گفتمان همانطور که اشاره شد یک حقوند پندار، گفتار و کردار خویش و همچنین روابط خویش را با دیگران براساس آن ویژگی ها تنظیم می کند. دانش و فن و سرمایه و کارمایه خویش را با حق و نه با ناحق (زور و فساد و روابط قدرت) ترکیب می کند و  عدل میزانی تعریف شده است که وسیله سنجش و فاصله آن پندار، گفتار و کردار با ویژگی های حق خواهد بود. وجدان عمومی از طریق این میزان عدالت به ما می گویند چه میزان بر اساس حق عمل کرده ایم و چه میزان زور و خشونت بکار برده ایم.

پاراتیتور پیشنهادی برای ایرانیان در آستانه نوسده

هفت نت اصلی که پارتیتور نوسده با آنها نوشته می شود در واقع هفت ستون پایه های سبک زندگی حقوندی هستند که شامل: زیبایی، شادی، دوستی، دانایی، دارایی، سلامتی و برازندگی هستند. در این گفتمان به طور مستمر و آگاهانه به تمامی این ستون پایه ها توجه و اهمیت یکسانی داده شده است و هدف آن رشد انسان و آبادانی طبیعت بر میزانِ عدالت اجتماعی در تمامی این حوزه ها است] نه صرفا کسب سود بیشتر در گفتمان سرمایه داری، یا حفظ نظام اوجب واجبات است.[ در این پارتیتور، تمامی اعضا در طراحی و تنظیم قطعات نقش ایفا خواهند کرد و به صورت شورایی نت نویسی و اجرا  و نظارت بر آن صورت می گیرد. رهبر گروه و نوازنده ای هیچ برتری نسبت به سایر اعضا ندارد و صرفا به دلیل مهارت و انتخاب اعضای جامعه در این نقش عهده دار رهبری ارکستر می شود.

بسته پیشنهادی در گفتمان حقوندی، که حاصل خون و قلم و قدم شهیدان بر راه استقلال و آزادی ایران و ایرانی و همچنین استقامت و کوشش بسیاری از هموطنان در داخل و خارج از کشور است برای دستیابی به اهداف ارجمند تبیین شده در آستانه نوسده، پیشاروی ایرانیان پیشنهاد می شود شامل و نه محدود به موارد زیر است:

–          اصول راهنمای حقوندی (عناصر حیاتی تشکیل دهنده جامعه و طبیعت به مثابه موجود زنده و رشدیاب)

–          سند پیمان حقوندی (بینش و اندیشه راهنما برپایه موازنه عدمی و نوروز به مثابه جشن زندگی در حقوندی)

–          منشور حقوق حقوندان (مفاد اساسی تشکیل دهنده حقوق پنجگانه برای انسان و طبیعت)

–          قانون اساسی حقوندان (شامل حقوق پنجگانه، دوران گذار از رشته کوه یخ اهریمنی به دوران زیستن در حقوندی)

–          سبک زندگی حقوندی (شامل حوزه های شادی، زیبایی، دوستی، دانایی، دارایی، سلامتی، برازندگی)

–          سند پیروزی حقوندان (رسالت زیستن در سبک زندگی حقوندی)

–          برنامه عمل )برنامه اجرایی در گفتمان حقوندی در فرهنگ، اقتصاد، روابط اجتماعی، سیاست، رسانه، محیط زیست و طبیعت)

–          نهادهای حقوند (روش ساخت، نگهداری، نظارت، بالندگی و رشد حقوند، خانه و خانواده حقوند و سایر نهادها)

–          فرهنگ واژگان گفتمان حقوندی (حق، حقوند، استقلال، آزادی، رشد، عدالت، انقلاب، عشق، سیاست، فرهنگ، هویت، سواد و …)

تمامی مفاد بسته پیشنهادی در تارنگار مرکز پژوهشهای حقوندی در اختیار علاقه مندان قرار گرفته است. به نظر می رسد آنچه امروز برای تحقق جمهوری حقوندان ضروری و حیاتی است دستیابی توامان به دولت حقوند و انسان حقوند به مثابه دوروی سکه گفتمان حقوندی است. دولت حقوند که ساختارش براساس حقوق پنجگانه، روابط داخلی و خارجی اش براساس حقوق ملی و بین المللی، قانون اساسی اش قانون اساسی حقوندان، و مجری اش بدیل حقوندی منتخب مستقیم مردم و جامعه حقوند، که متشکل از انسانهای حقوند در پیمان حقوندی بدور از برتری جویی های نظام سلطه و تبخترهای تخریب کننده، نهادهای مدنی حقوند که روابط شان برپایه حقوق زنده نگاه دارنده وجدان همگانی باشند و اقشار و اقوام تولید و خلق و نه مصرف و تخریب را فرهنگ روزمره نمایند و هدف رشد حقوند بر میزان عدالت اجتماعی روزمره را تمرین و تکرار نمایند. اگر شهروندان، دست از غفلت از حقوق خویش بردارند و از راه پذیرش مسئولیت و عمل به حقوق خویش خصوصا دو حق استقلال و آزادی، حقوند بگردند، قلمرو رژیم و دامنه کوه یخ تاریک و سرد اهریمنی را هرچه محدودتر و به یمن اعمال مستقیم حق ولایت در هر چهاربعد اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی رشد دهند؛ بدین سان، انقلاب حقوندی به مثابه تغییر نظام اجتماعی بسته کنونی به نظامی اجتماعی باز متحقق می گردد و دولت جمهوری حقوندان جانشین می شود. زنگ هشدار برای فروپاشی طبیعت و محیط زیست در ایران و جامعه ایرانی بدلیل حضور تاریک و سرد این رشته کوه اهریمنی در جای جای این کشور به صدا در آمده است. بی مسئولیتی های بزرگ سایه های بلندی دارند؛ و لازم است همین امروز نهادهای مدنی در داخل و خارج کشور پارتیتور گفتمان حقوندی که تنها بدیل، الگو و نیروی جایگزین وضعیت فعلی است را در جای جای میهن مان به صدا درآوریم تا امکان بازیابی آنچه فرهنگ و هویت ملی و تاریخی ما است برای مردم و طبیعت مان میسر گردد.

امید که ایرانیان توفیق پیدا کنند تا عوالم این مسئولیت تاریخی خویش را درک کنند تا بتوانند در مقام نقش آفرینی و خلق در این پارتیتور ملی ظاهر شوند، حقوند شوند، بر این حقوندی استوار بمانند و با الگو ساختن خویش، همگان را به آن فرا بخوانند و نوسده را در نوروز حقوندی زندگی کنند.

 

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)