دیکتاتوری دیکتاتوری است، می خواهد سلطنت باشد یا نعلین!
حکایت حکومت ولایت فقیه در سرزمین ایران
[ قسمت ۱۱۶ ]
بخش دوم از فصل دوم (۶)
ولی فقیه سوم؛ خطری که در کمین است!
تدوین و تحقیق از: محمد شوری ( نویسنده و روزنامه نگار )
@shourimohammad
بررسی قانون اساسی در حزب خلق مسلمان
در جلسه ای که برای بررسی قانون اساسی در محل حزب جمهوری اسلامی خلق مسلمان تشکیل شد اشخاص زیر سخنانی ایراد کردند:
آقای کاتبی از قانون شوراها صحبت کردند و گفتند:
اسلام و دستور خدا در این باره صریح و روشن است. با توجه به مبانی فکری و حقوق اسلام می بینیم چهار منبع برای احکام اسلامی وجود دارد: کتاب، سنت، عقل، اجماع. در مورد مساله عقل بحث زیاد شده. کدام عقل؟ عقل شارع؟ عقل فلاسفه و دانشمندان؟ و بالاخره به این نتیجه رسیده اند که مردم عقل هایشان را روی هم بگذارند، مبادله فکر واندیشه بکنند، نتیجه اش بشود عقل. و این موضوع بوسیله شوراها بدست می آید.
آقای مهندس مقدم مراغه ای به سوالات حضار پاسخ داده وگفتند….: راجع به قانون اساسی خوش بینی ام نسبت به هفته گذشته کمتر شده است.
ایشان در مورد شورای نگهبان گفتند: مساله فقها به کنار؛ دادن اختیارات به ۶ حقوقدان که در مقابل رای اکثریت مجلس اظهار نظر کنند، آیا قابل پیاده شدن است؟ در هر صورت امری کم سابقه است‌!
آقای ایمانی گفتند: در شورای نگهبان علاوه بر روحانیون چه اشکالی دارد که احزاب، شورای محلی، نمایندگان حرفه ها و کار نیز همین حق را داشته باشند.
دکتر قوامی در مورد ولایت فقیه گفتند: اگر فقیه با رای اکثریت انتخاب شود آیا مانند رئیس جمهور قابل مواخذه هست یا خیر؟ و اینکه هرمرجعی یک نظر دارد. تکلیف ملت در آینده چه می شود؟ آیت الله شریعتمداری ۲هفته پیش در مورد حدود ولایت فقیه سوال کرده اند که هنوز جواب داده نشده.
آقای محمدیان: دیکتاتوری دیکتاتوری است، می خواهد سلطنت باشد یا نعلین! قانون اساسی در مجلس انحصارطلبانه نباید تصویب شود.
ماخذ:
روزنامه انقلاب اسلامی ۱۴ مهر ۱۳۵۸
بررسی قانون اساسی در حزب جمهوری اسلامی خلق مسلمان

در حکومت اسلامی، حکومت از آن خداست!
شاید تذکر نکات زیر درباره ولایت فقیه که همان حکومت اسلامی است و به دلیل ناشناخته بودنش، گاه مورد حمله قرار گرفته است، بتواند روشنگر بعضی از نقطه نظرهای اسلامی بوده و تا حدودی از ابهام مساله بکاهد:
۱_ تشیع در تمام طول تاریخ خونین خود خواستار حکومت الهی بوده است که بدست جانشینان بحق پیامبر اداره شود. و تمام مخالفت های شیعه با حکومت های غاصب تاریخ از باب آن است که خود را فقط ملزم به اطاعت از حکم خدا می داند و هر حکومت دیگری را با هر نام و عنوان و لباسی که باشد، نخواهد پذیرفت. و امروزه که آخرین امام بحق شیعه در غیبت است تصدی این حکومت حق را در عهده نایبان عام آن حضرت که فقهای عادلند می داند. و بس.
۲_ در حکومت اسلامی، حکومت از آن خداست. و فقیه مجری قوانین الهی است، نه اینکه از پیش خود قانون وضع کند. استبداد و دیکتاتوری بدان معنی است که شخص دیکتاتور نظریات خود را به ملت تحمیل کند و قوانین تابع شخص دیکتاتور باشند. ولی در حکومت اسلامی که قانون آن از طرف خداست، فقیه اولین کسی است که باید تابع قانون باشد. و هرگونه تخلف از حدود الهی او را از دایره عدالت و تقوا که لازمه ولایت است، خارج خواهد ساخت. مانند نماز جماعت که حرکات امام جماعت را مامومین باید تبعیت کنند، ولی خود امام نیز تابع احکام نماز است. و نمی تواند نمازی غیر از آنچه در شرع مقرر است بخواند.
۳_ می گویند چون مردم طی ۲۵۰۰ سال با حکومت ها مخالفت کرده اند، اگر فقیه عادل هم حکومت کند با او نیز مخالفت خواهند کرد! و این مخالفت ضربه به اسلام می زند. اولا در اسلام حق مطرح است و نه اکثریت. اگر تمام مردم هم مخالف اسلام باشند؛ اسلام تابع آن ها نخواهد شد. و مفهومی که دمکراسی غربی بر مبنای رای اکثریت دارا است از نظر اسلام صحیح نیست. مگر اینکه اکثریت بر خق قرار گرفته باشد. ثانیا مگر مخالفت مردم مکه با پیامبر(ص)، یا مخالفت مردم شام با حکومت علی (ع) که منجر به شهادت آن حضرت گردید، ضربه به اسلام زد؟ ثالثا علت مخالفت مردم مسلمانان ما با حکومت ها، غیر اسلامی و غاصب بودن حکومت ها بوده است. و اگر حکومت اسلامی مورد نظر مردم بر سر کار آید، علت اصلی مخالفت منتفی خواهد گشت. همچنانکه در طول انقلاب مردم موافقت و پشتیباتی خود را از حکومت اسلامی با دادن حون خود اعلام داشتند.
۵_ شرایط رهبری که بتواند جامعه را در جهت رشد و کمال هدایت کند، همان شرایطی است که فقیه عادل اقلا در حد دیگران و در واقع بیش از دیگران واجد آن است. و هر ایرادی که بر ولایت فقیه باشد، بر هر فرد و حکومت دیگری هم که بخواهد متصدی امور شود وارد خواهد بود. مضافا بر اینکه راه حل های دیگر از محاسن و ویژه گی های ولایت فقیه نیز بی بهره است.
۶_ می گویند مردم رشد کافی برای حکومت اسلامی ندارند. علاوه بر اینکه انقلاب مردم ما نشاندهنده رشد اسلامی آن هاست، شکوفایی استعدادها و رشد فکری مردم در پرتو حکومت اسلامی امکان حصول می یابد. و اگر به بهانه عدم رشد از تشکیل حکومت اسلامی طفره برویم هیچ وفت دیگر هم نخواهیم توانست حکومت اسلامی واقعی تشکیل بدهیم. و برای همیشه در دور مسلسل عدم رشد فکری و نبودن حکومت اسلامی خواهبم ماند! و این خواسته اکثریت مسلمان ملت ما هرگز جامه عمل نخواهد پوشبد و روشن است که چنین تعللی خیانتی بزرگ به آرمان مسلمانان خواهد بود.
ماخذ:
روزنامه انقلاب اسلامی ۱۴ مهر ۱۳۵۸. مردم و خبرگان. فقیه باید عهده دار امور حکومت باشد.
از طرف انجمن اسلامی کارکنان سازمان آب و فاضلاب اصفهان. محمد رضا مکملی

ادامه دارد… جمعه ها منتشر می شود
جمعه ۸ بهمن ۱۴۰۰

t.me/shourimohammad

 

تریبون زمانه,محمد شوری,ولایت فقیه,اصل ولایت فقیه, اصل پنجم,قانون اساسی,مجلس خبرگان, نظام ولایت فقیه,ولی فقیه سوم,نه به ولی فقیه سوم,حکایت حکومت ولایت فقیه در سرزمین ایران,ولایت مطلقه فقیه, مطبوعات, روزنامه انقلاب اسلامی,سلطنت,نعلین,سازمان آب و فاضلاب استان اصفهان,شورای نگهبان , نکومت اسلامی,مقدم مراغه ای,حزب جمهوری اسلامی خلق مسلمان,محمدیان,کاتبی, محمدرضامکملی,قانون شوراها,شورا,آیت الله شریعتمداری,کاتبی,ایمانی,قوامی,

 

 

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)