سفر رئیسی به روسیه ایران فروشی یا تقابل با غرب؟
ابراهیم رئیسی در اقدامی که بر سر آن تبلیغات گستردهای شد سفر ۲ روزهای به مسکو داشت و با مقامات این کشور دیدار کرد، ماهیت سفر رئیسی به روسیه چیست و چرا حول آن تبلیغات گستردهای صورت گرفت؟
بیش از هر چیز، آن چیزی که در سفر ابراهیم رئیسی به مسکو بر سر آن تبلیغات به راه انداخته شد امضای توافق ۲۰ ساله با روسیه بود.
قراردادی که از مدتها قبل صحبت آن بر سر زبانها بوده و به رغم اشاره به کلیاتی از آن اما طرف روسی و حکومت ولایت فقیه از ارائه جزئیات درباره آن خودداری کردهاند.
سفر رئیسی به روسیه و تناقضات رفتاری حکومت ایران
به سفر رئیسی به روسیه نگاهی از بالا میاندازیم در حالی که ابراهیم رئیسی با تبلیغات گسترده به روسیه سفر کرد و دستاوردهای این سفر را «بسیار خوب» توصیف کرد، هم زمان وزیر خارجه رئیسی، حسین امیر عبداللهیان اقدام به سفر به چین کرد تا در آن توافق ۲۵ ساله با چین را به سرانجامی برساند.
تا بدین جا تعجبی در کار نیست اما اگر سیاست خارجی حکومت ایران را با دید وسیعتری نگاه کنیم تناقضاتی از آن به بیرون تراوش میکند.
سفر رئیسی و امیر عبداللهیان به روسیه و چین در حالی صورت میگیرد که یک هیئت ۴۰ نفره از حکومت ایران هم زمان در وین سرگرم مذاکره با کشورهای غربی و در راس آنها به طور غیر مستقیم با آمریکاست.
تمامی اینها در حالی است که حکومت ایران از ابتدای بنیانگذاریش توسط خمینی شعار «نه غربی و نه شرقی» سر میداد اما اکنون هم در شرق و هم در غرب به مذاکره و معامله مشغول است؛ این تناقض سیاست خارجی حکومت ایران چگونه تبیین میشود؟
تاثیر تحریمهای آمریکا بر سفر رئیسی
به عنوان یک تفسیر میتوان گفت حکومت ایران که در زیر تاثیر تحریمهای خرد کننده آمریکا، تاب و توان اقتصادیاش را از دست داده است سعی میکند با سیلی صورت خود را سرخ نگاه دارد.
بدین منظور حکومت ولایت فقیه و دولت رئیسی در یک شوی هماهنگ و در حالی که مناقشات بر سر مذاکرات اتمی بالاست، میخواهد با این سفرها پیام غیر مستقیمی را به طرف آمریکایی منتقل کند که در زیر لوای تحریمها این حکومت چنانکه ادعا میشود هم در زیر فشار نیست و برون رفتی برای آن متصور است.
برای نشان دادن مصادیق این سخن، رئیسی و دولتش سفرهای شرقی خود را ترتیب میدهند تا شاید بتوانند با آن قیمت را در مذاکرات بالاتر برده و امتیازات بیشتری از آمریکا بگیرند.
در بین حکومت ایران و دولت رئیسی اگر بتواند برخی امتیازات اقتصادی از هم پیمانان شرقیاش بگیرد نیز برای این حکومت غنیمت به حساب میآید هر چند که گرفتن این خرده امتیازات به قیمت واگذاری کلان امتیازات نفتی و غیر نفتی به طرف روسی یا چینی باشد که کاربران شبکههای اجتماعی در ایران از آن با عنوان «ایران فروشی» یاد کرده و میکنند.
یک عامل و انگیزه دیگر را نیز برای سفر رئیسی و وزیر خارجهاش میتوان بر شمرد و آن اینکه برای حکومت ایران مسلم گثته است که تحریمهای آمریکا به این زودیها تعلیق یا لغو نخواهد شد و باید برای اداره امور کشور و تامین نیازهای حکومت ولایت فقیه به دامان چین و روسیه پناه برد.
دعوت پوتین برای سفر رئیسی چرا؟
به عنوان یک عامل و انگیزه دیگر و در جایی که پوتین از رئیسی برای دیدار از مسکو دعوت به عمل آورد، میتوان به این مهم اشاره کرد که پوتین و روسیه و به موازات آن چین میخواهند امتیازات اقتصادی و سیاسی کلانی از حکومت ایران بگیرند. [سفر رئیسی برای روسیه؛ یک تله موش با پنیر روسی یا…؟]
به عنوان نمونه میتوان به فروش تسلیحات و از جمله فروش جنگندههای سوخو از جانب روسیه به حکومت ایران اشاره کرد و از سوی دیگر در همزمانی افزایش بحران روسیه با آمریکا بر سر موضوع اوکراین، به نظر میرسد روسیه قصد دارد با برگ حکومت ایران و سفر رئیسی و در جریان مذاکرات اتمی با آمریکا بازی کند و خود را از حالت تدافعی در مسئله اوکراین برهاند.
البته در هر صورت و در هر تابلویی که در نظر بگیریم بازنده بزرگ این بازی، حکومت ایران و دولت رئیسی خواهد بود چنانچه روزنامههای حکومت ایران مینویسند و یا پیش از این در جریان صدور شش قطعنامه بر سر برنامه اتمی حکومت ایران طرف روسی طرف حکومت ایران را نه تنها نگرفت بلکه حاضر نشد قطعنامهای را به نفع این حکومت وتو کند.
به عبارت و بیانی دیگر روسیه و همچنین چین پیش از آنکه به فکر منافع اقتصادی حکومت ایران باشند قطعا به فکر منافع سیاسی، اقتصادی، نظامی خود و رودرویی با آمریکا هستند و در این بین حکومت ایران بیش از آن که یک عامل فاعلی باشد بیشتر به عنوان یک مغعول در این معادلات و معاملات مورد استفاده قرار میگیرد.
تابلوی دیگری که برای سفرهای مقامات دولتی حکومت ایران میتوان عنوان ساخت این امر است که حکومت ایران میخواهد به کشورهای اروپایی و آمریکا این سیگنال را ارسال کند که اگر در مذاکرات با این حکومت از در نرمش وارد نشوند این کشور روسیه و چین را در معاملات بینالمللی جایگزین غرب خواهد کرد؛ آنچه که از چند سال پیش خامنهای از آن به عنوان سیاست «نگاه به شرق» نام میبرد.
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.