روستاهای ایران در حال مرگ
بسیاری از روستاهای ایران به دلیل سیاستهای مخرب حکومت ایران خالی از سکنه شده و اصطلاحا میمیرند و سیر مهاجرت روستائیان از روستا به شهرها در سالهای اخیر افزایشی تصاعدی به خود گرفته است.
بر اساس آخرین آمار مرکز آمار، شمار روستاهای خالی از سکنه در ایران به ۳۰ هزار روستا میرسد و تنها ۲۵ درصد از جمعیت کشور در روستاها سکنی دارند.
دلایل مهاجرت روستائیان به شهرها و البته حاشیه شهرها که خود مشکلی برای کلانشهرها ایجاد میکند بسیارند.
عدم مدیریت صحیح، مصرف بیرویه آبهای زیرزمینی و خشک شدن منابع آبی در بسیاری از روستاها که مشاغل کشاورزی و دامداری مستقمیا به آنها وابسته است را میتوان به عنوان یکی از دلایل اصلی مهاجرت روستائیان به شهرها دانست. [مهاجرت، پیامد تخریب محیط زیست در ایران]
تقسیم بندی بافت جمعیتی ایران در سال ۱۴۰۵
بر اساس اطلاعات مرکز آمار ایران جمعیت کشور در سال ۱۴۰۵ به ۸۹ میلیون نفر خواهد رسید که از این میزان نزدیک به ۶۹ میلیون نفر، یعنی چیزی بالغ بر ۷۷ درصد جمعیت در شهرها و ۲۰ میلیون نفر، یعنی چیزی بالغ بر ۲۳ درصد در روستاها سکنی خواهند داشت.
بر اساس این آمار تا سال ۱۴۰۵ نرخ رشد جمعیت روستایی ۲۱ استان در ایران منفی میشود و بخش عمدهای از جمعیت روستاها، محل زندگی خود را به امید یافتن و رسیدن به زندگی کمی بهتر به مقصد شهرها ترک خواهند گفت.
این امر در مرور زمان به مرگ روستاها خواهد انجامید در حالی که فلات پهناور ایران که در آن مهمترین عامل که پراکندگی جغرافیایی و جمعیتی و شکل سکونتگاههای انسانی را ترسیم میکرد جغرافیای سرزمینی و مختصات اقلیمی آن بوده و هست.
در طول مدت زمان زیادی در تاریخ، روستاها، دهها و آبادیها و یا جمعیتهای قومی و عشایری در مناطق مختلف کشور تشکیل شده یا سکونت گزیدهاند و به فراخور مشاغلی که به آن مشغول بودند نقش مهمی در توسعه کشاورزی، دامداری و… ایفا میکردهاند که بار بخشی از جامعه شهروندی را نیز به دوش کشیده و در تولید و کشاورزی نقشی بسزا داشتند.
وابستگی روستاها به امکانات دولتی
در حال حاضر و با سیاستهای چند دهه گذشته حکومت ولایت فقیه برخی از روستاها نیز که خالی از سکنه نشدهاند نیز برای ادامه حیات خود به امکاناتی نیاز پیدا کردهاند که باید توسط دولت در اختیارشان قرار گیرد.
از دیگر دلایل مهاجرت روستائیان به شهرها و خالی شدن روستاها از سکنه، فقدان اختصاص منابع و امکانات کافی برای زندگی درخور و راحت میباشد که این عامل نیز در بسیاری موارد قشر جوان روستایی را به آن سو سوق میدهد که شغل آبا و اجدادی خود در بخشهای کشاورزی و روستایی را ترک کرده و در مقایسه با مزایای زندگی شهری به شهرها مهاجرت کند.
سدسازی بیرویه یکی از دلایل مهاجرت روستائیان
بسیاری از روستاهای کشور هم که به دلیل جغرافیای خاص خود در بالادست یا پایین دست رودخانهها قرار داشته و نقش قابل توجهی در کشاروزی و دامداری ایفا میکردند نیز با سدسازیهای فوق بیرویه امکان اسکان در روستاهای خود را از دست داده و با جابجایی بخشی به مناطق دیگر روستایی و بخشی با اضافه شدن به جمعیت حاشیهنشین شهری، کشور را از ارائه محصولاتی که تولید میکردند محروم کردند.
با ادامه این روند و مرگ تدریجی روستاها در ایران در آیندهای نه چندان دور اثر مخرب آن بر جامعه شهری، کشاورزی و بافت جمعیتی کشور چنان گسترده خواهد بود که برای جبران آن شاید برای همیشه دیر شده باشد.
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.