در چنین روزی ۱۳ دی ۱۳۳۸ علی اسفندیاری مشهور به نیما یوشیج، بنیانگذار شعر نو فارسی از دنیا رفت. او آگاهانه بنیادها و ساختارهای شعر کهن فارسی را به چالش کشید و جریان های شعر معاصر پس از او وامدار تحولی هستند که او نوآورش بود.

یکی از دغدغه های نیما حفظ و احیای زبان طبری بود و روجا (در زبان مازندرانی به معنی ستارهٔ سرخ سحری) عنوان مجموعه‌ای از اشعار او است که به این زبان سروده شده‌اند.

نیما یوشیج در بسیاری از شعرهای خود از جمله “خانواده سربا”، “محبس”، “خارکنء”، “شهید گمنام”. “مادری و پسری”، “منظومۀ مانلی”، “کار شب پا” زندگی روزمره زحمتکشان و کارگران را به تصویر کشیده است.

او خودش را از آن دست شاعرانی می‌دانست که معتقد بودند: “هنر در خدمت اجتماع باید باشد” و در نامه ای می نویسد: “شعر وسیله انجام خدمت اجتماعی است، یعنی احساسات طبقه را به حرکت در می‌آورد… “. همینطور در یکی از یادداشت هایش که در کتاب “یادداشت های روزانه” آمده می گوید: “من که می‌بینم به ضعفا، رنجبران و زحمت‌کشان چه می‌گذرد، چه‌طور می‌توانم راحت بنشینم؟ در صورتی که خودم را اقلاً انسان خطاب می‌کنم.”

@TarTaKar

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)