Gerda Lerner Women and History from Zan Neggar on Vimeo.
مترجم: پیمان شمسیان
گردا لرنر: زمانی که من حدود ۳۰ سال پیش کار روی تاریخ زنان را شروع کردم، در واقع چیزی به نام تاریخ زنان وجود نداشت. شناخته شده نبود. مردم فکر نمیکردند که زنان تاریخی دارند که ممکنه مهم باشه و ارزش دانستن داشته باشه. استادهای من فکر میکردند که تاریخ زنان یک رشته غیرمعموله و من دارم استعداد و وقتم را تلف میکنم.
برای زنان، نگاه به گذشته همیشه دردناک بوده. به خاطر اینکه چیزی که ما از گذشته متوجه میشویم، پی بردن به یک «عدم حضور» است. ما متوجه میشویم که زنان این کار را نکردند، آن کار را انجام ندادند و با توجه به نگاه سنتی، این قضیه نشان میدهد که زنان بسیار کم در ساخت جوامع بشری و حتی کمتر از آن در تولید اندیشه تمدن غربی دخیل بودند.
حالا، من میدونستم که این تمام قضیه نیست. من میدونستم که این درست نبوده. من ۳۰ ساله دارم روی تاریخ زنان کار میکنم و واقعیت اینه که زنان دارای تاریخ هستند. زنان در ساختن تاریخ بشر سهیم بودند، ولی ما تا همین چند وقت پیش چیزی از اون نمیدانستیم. این ندانستن مشکلات زیادی برای جامعه به عنوان یک کل و هم برای زنان و هم برای مردان، درست کرده. فکر میکنم مشکل اینجاست که حضور زنان در تاریخ بهدرستی برای آنها تبیین نشده و درک درستی برای آنها ایجاد نکرده است.
مصاحبهگر: میدونی چیه؟ امروز من برای آماده شدن برای این مصاحبه، داشتم به همراه همسرم کتاب شما را میخواندم. بعد همسرم ازم پرسید: تصور کن چی میشد اگه تمام تاریخی که تو به عنوان یک مرد خوانده بودی همه در مورد دستاوردهای زنان میبود و هیچ حرفی در مورد دستاوردهای مردان در آن پیدا نمیشد. بعد از این حرف من یک مقدار شوکه شدم. باید اعتراف کنم که تا حالا اینطوری به قضیه نگاه نکرده بودم.
گردا لرنر: و این مورد یکی از بدترین تاثیرات این حذف برای من بود؛ اینکه زنان هیچ قهرمانی ندارند. من همیشه این را به عنوان مثال میگویم که تنها زن قهرمانی که زنان هم نسل من و نسلهای قبل از من داشتند و با آن بزرگ شدند، ژاندارک بوده. همه ما هم میدونیم چه به سرش اومد که مسلما خیلی مدل مورد دلخواهی نیست.
مولی پیچر۱ هم همیشه بوده که درواقع یک شخصیت خیالی است که به مردها آب میدهد، که میشه مستخدم و این تمام داستانه. حالا ما میگوییم که تمام اینها اشتباهه. چیزهایی که ما از گذشتگانمان گرفتیم غلطه.
بگذار چیزی در مورد حرفی که در مورد همسرت زدی بگم؛ تاثیر حذف تاریخ زنان روی مردان هم بد بوده، به خاطر اینکه این تفکر به مردان القا میشود که آنها خیلی در ساز و کار جهان مهم هستند. مهمتر از آن چیزی که واقعا هستند و این روش خوبی برای انسان شدن نیست. این امر باعث میشه که توهم بزرگی در مردان ایجاد بشه که اصلا قابل توجیه نیست. اگر شما میتوانید به عنوان یک مرد فکر کنید که هر چیز بزرگی در جهان و تمدن توسط مردان خلق شده است، پس طبیعتا به زنان به دیده تحقیر نگاه میکنید و در نتیجه آرزوها و نگاه شما به دخترها و پسرهایتان هم تفاوت میکنه. من فکر میکنم این قضیه برای مردان هم خوب نیست. این همان مشکلی بود که باعث شد برای نوشتن این دو کتابم شروع به تحقیق بکنم.
مصاحبهگر: و قاعدتا گروههای زیادی در طول تاریخ بشریت وجود دارند که سرکوب شدند. اما این تمایز اساسی بین دو نژاد بشر یعنی مرد و زن و سرکوبهای انجام گرفته، به حاشیه راندن زنان که در تمام فرهنگها و در تمام سطوح جوامع وجود دارد، بسیار بسیار عمیق است. شما هم در مطالبتان به این نکته اشاره کردید که ریشه این قضیه به ابتدای تاریخ بر میگردد.
گردا لرنر: خب، من همان سوالی را از خودم پرسیدم که بیشتر زنان در طول زندگی ممکنه از خود بپرسند: چطور شده که ما در این مدت طولانی حتی نمیدانستیم که تحت سلطه هستیم و به حاشیه رانده شدیم؟ گروههای دیگر هم در طول تاریخ مثل دهقانان، بردهها، استعمارشدگان، هر نوع گروهی، اقلیتهای قومی، همه و همه خیلی سریع فهمیدند که به حاشیه رانده شدهاند و مورد تسلط دیگران قرار گرفتهاند. برای همین در مورد آزادی خود، در مورد حقوقشان به عنوان یک انسان، در مورد راههای خارج شدن از تسلط دیگران تئوریپردازی و فعالیت کردند، اما زنان هیچکدام از این کارها را انجام ندادند. این همان سوالی بود که من قصد داشتم در موردش تحقیق کنم و حرف بزنم.
برای فهمیدن این موضوع باید متوجه میشدم که آیا پدرسالاری و مردسالاری همانطور که خیلی از ما فکر میکردیم، یک وضعیت طبیعی و خدادادی است، یا اینکه یک اختراع بشری در یک برهه زمانی تاریخی است. در مورد این موضوع من نشان میدهم که مردسالاری یک اختراع بشری است و در یک مقطع خاص تاریخی توسط انسان به وجود آمده و توسط مردان و زنان خلق شده.
احتمالا آن زمان که دوران عصر برنز نامیده میشه، مردسالاری راه حل مناسبی برای حل یک رشته مشکلات بوده، اما این راه حل دیگر مناسب نیست. دلیل سخت بودن فهم این مساله و مبارزه با این قضیه همانطور که میدانیم این است که قبل از آنکه تمدن غرب بخواهد آن را خلق کند، مردسالاری وجود داشته. و فرایند خلق مردسالاری قبل از آنکه سیستمهای فکری تمدن غرب شکل بگیرند، کامل شده بوده.
مصاحبهگر: خیلی قبلتر از آنکه انجیل نوشته شود.
گردا لرنر: دقیقا.
مصاحبهگر: خیلی قبلتر از فلسفه یونانی.
گردا لرنر: فلسفه یونانی، علم یونانی و انجیل تکیهگاههای اصلی سیستمهای فکری تمدن غرب هستند و ادعا و تلاش میکنند که میتوانند جهان را برای ما تفسیر کنند. این سیستمها تحت سلطه بودن زنان را مسلم فرض کرده بودند، چون در آن زمان فرایند تحت سلطه بودن زنان کامل شده بود.
برای دیدن ویدذو به این سایت مراجعه کنید.
http://zannegaar.net/content/300
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.